اقتصاد۲۴ – برخی گزارشها حاکی از سفر احتمالی و قریب الوقوع نخستوزیر ژاپن به ایران است. در چند هفته اخیر با افزایش ترافیک سفرهای دیپلماتیک، علاوه بر ژاپن، عمان، قطر و عراق نیز بهعنوان میانجی در روابط ایران و ایالات متحده مطرح شدهاند. اما بازیگری توکیو به چند دلیل می تواند متفاوت باشد.
ژاپن از سویی متحد آمریکاست و از سوی دیگر از روابط تاریخی دوستانه با ایران برخوردار است و همواره میان مقامات دو کشور گفت وگو و تبادل نظر وجود داشته که نمونه بارز آن دیدار سران دو کشور در اجلاسهای بین المللی و سفر اخیر وزیر امور خارجه کشورمان به ژاپن است.
اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران، این متحد سنتی واشنگتن را در شرایط سختی قرار داده است. این کشور به نفت ایران نیاز دارد اما ایالات متحده، معافیتهایی را که برای ژاپن و دیگر خریداران نفت ایران صادر کرده بود، پایان داد.
ایران همواره یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت به ژاپن بوده است. اهمیت نفت این کشور را به صورت طبیعی متمایل به میانجیگری و تلاش برای فروکش تنش ها در خلیج فارس کرده است. اندیشکده چتم هاوس در بخشی از گزاش یکصد و سی و سه صفحه ای «بریتانیا و ژاپن- ایجاد شراکتی فعال و جهانی» به این موضوع اشاره و اهمیت ایران در تامین انرژی ژاپن را یادآور شده است.
در این گزارش علاوه بر ناراحتی مشترک بریتانیا و ژاپن از رفتار ترامپ در خروج از توافق های بین المللی از جمله برجام؛ به همکاری ها و مذاکره اینسپکس Inspex(شرکت نفت و گاز ژاپنی) با شرکت ملی نفت ایران در رابطه با توسعه میدان نفتی آزادگان در جنوب غربی ایران اشاره شده است.
این گزارش تاکید می کند که در سال ۲۰۱۷ مؤسسه ژاپنی مطالعات سیاست بین الملل(موسسه ای که در سال ۱۹۸۸-۱۳۶۳ توسط نخست وزیر سابق ژاپن یاشیرو ناکازون تاسیس شد) پیشنهاد کرد که در صورت بازنگری ایالات متحده در سیاست خود در رابطه با ایران، دولت ژاپن می تواند درخواست کند که بخشی از چارچوب همکاری P۵ + ۱ باشد.
از طرفی دیگر، واشنگتن نیز متمایل به چنین میانجیگری است. در همین راستا ترامپ در دیدار با شینزو آبه در توکیو گفت: من میدانم که هم ژاپن و هم نخستوزیرش روابط خوبی با ایران دارند. اتفاقا یکی از موضوعاتی که در هفته اخیر به افت قیمت نفت کمک کرد، گمانهها از کاهش فشار آمریکا بر ایران بود. ترامپ هفته گذشته در سفر خود به ژاپن با لحنی متفاوت از گذشته خواهان مذاکره با ایران شد و این موضوع با وجود تکذیبهای مداوم ایران احتمال مذاکره تهران و واشنگتن را به دنبال داشت.
همزمان نخستوزیر ژاپن در کنفرانس خبری مشترک با دونالد ترامپ درخواست کرد که تنشهای ایران و آمریکا به سوی درگیری نظامی کشانده نشود. چنین اظهار نظراتی مقدمه ای شد برای طرح احتمال سفر نخست وزیر ژاپن به تهران و تلاش او برای میانجیگری میان ایران و آمریکا شد.
شبکه خبری "ان. اچ. کی" هفته گذشته (۶ خرداد ۱۳۹۷) در گزارشی نوشت: آبه در توکیو و در دیدار با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بار دیگر عزمش برای میانجیگری بین آمریکا و ایران را اعلام کرد. بنا به گزارشها، ترامپ با پیشنهاد آبه موافق بوده و اظهار امیدواری کرده است که دیدار آبه از ایران در اسرع وقت میسر شود.
بعد از سفر تاکئو فوکودا، نخست وزیر پیشین ژاپن، به ایران در سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۷)کمی قبل از انقلاب اسلامی، آبه اولین نخست وزیر ژاپن خواهد بود که از تهران دیدار خواهد کرد.
آبه که بر مناسبات دو جانبه تاکید دارد از سال ۲۰۱۳ هر سال در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک با رئیس جمهوری ایران دیدار داشته است.
خبرگزاری کیودو نیز پیشتر گزارش کرده بود که آبه برای سفر به ایران اظهار تمایل کرده است.
رفتار امریکا در قضایای اخیر نیز رفتار یک ابرقدرت بلامنازع به اصطلاح اتمی نیست و این نشان می دهد که امریکا قادر به قدرت نمایی نیست و رفتارهایش مثل یک لات ولگرد و خشن و نگران است.
انتظار می رود به زودی اقای جان بولتون از مقامش برکنار شود و شاید هم اقای پمپئو وزیر امور خارجه نیز چنین سرنوشتی پیدا کند.
بعد از جنگ جهانی دوم رهبران دو کشور با امریکا وارد معامله شدند تا از امریکا وجهه یک ابرقدرت اتمی را به جهانیان باور دهند. یکی هیروهیتو امپراطور ژاپن بود و دیگری فیدل کاسترو رهبر کوبا.
و هر دو رهبر یاد شده مزد کارشان را هم گرفتند و تا پایان حیاتشان بر کشورشان حکومت کردند.
هیروهیتو در طی جنگ جهانی دوم حکومتش تضعیف شده بود و زورش به نظامیان نمی رسید و هر ان ممکن بود نظامیان حکومتش را سرنگون کنند .هیروهیتو پنهانی با امریکا وارد معامله شد و راه را برای حضور نظامی امریکا در ژاپن باز نمود و همچنین وانمود کردند که دو شهر هیرو شیما و ناکازاکی با سلاحی به نام بمب اتمی نابود شده است و ترس و وحشت در میان نظامیان به وجود اوردند. و ارتش ژاپن تسلیم امریکا شد.
در عوض هیروهیتو مپراطور ژاپن اجازه یافت تا پایان عمرش بر ژاپن حکومت کند و خود را تازیانه خدا می خواندو بعد از مرگش نیز پسرش اکی هیتو به قدرت رسید و چندی پیش نیز نارو هیتو پسر اکی هیتو رسما" امپراطور ژاپن شد. یعنی دقت نماییم هیرو هیتو به دنبال نجات تاج وتخت و سلسله پادشاهیش بوده است و میلیونها ژاپنی نیز قربانی شدند.
اشاره می کنم که در طول جنگ جهانی دوم حدود ۶۰ شهر ژاپن اسیب کلی دیدند و اثار باقی مانده پس از بمباران این ۶۰ شهر کاملا" شبیه هم هستند زیرا مدل اکثر خانه های ژاپنی از نظر نوع مصالح به کار رفته در انها ( چوب،پلاستیک،یونیلیت و مواد پلیمری ) شبیه هم بود و با بمباران چند نقطه اتش به تمام خانه ها سرایت و انها را نابود می کرد. اما رسانه ها فقط از دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی نام می برند و مدعی هستند این دو شهر با سلاحی عجیب به نام بمب اتمی نابود شده اند.
نقطه ضعف ژاپن این موضوع است که اگر مقامات ایران مسئله دروغ بودن وجود بمب اتمی و خیالی بودن ان را افشا نمایند ، کشور ژاپن از کشورهاییست که بیشترین لطمه را از این موضوع به خاطر گذشته دروغین خود و فریب مردم ژاپن خواهد خورد. و به همین دلیل اقای ظریف به ژاپن سفر نمود و مقامات ژاپنی را وادار نمود که به خاطر ابرو و امنیت کشورشان هم که شده باید امریکا را وادار به نرمش نمایند. و قرار است همین زودیها اقای شینزو ابه نخست وزیر ژاپن به ایران سفر نماید.
نقطه ضعف اروپا نیز همین موضوع است که نمی توانند با قاطعیت ایران را تحریم نمایند. چیزی که اقای عباس عراقچی معاون اقای ظریف به ان اشاره کردند.
اقای عراقچی گفتند که برجام یک توافقنامه امنیتی است و صبر ایران هم نامحدود نیست.
به خوبی می توان بوی تهدید را از این سخنان اقای عراقچی استشمام نمود.
در صورتی که در رسانه ها برجام یک موضوع داخلی ایران برای دستیابی به انرژی به اصطلاح هسته ای عنوان می شود نه یک توافقنامه امنیتی که می تواند امنیت اروپا و مناطق دیگری از جهان را تهدید کند. نقطه ضعف اروپا در این توافقنامه امنیتی چیست که دولتمردان ایرانی روی ان دست گذاشته اند.
فیدل کاسترو نیز در سال ۱۹۶۲ با امریکا پنهانی وارد معامله شد و بحران موشکی کوبا را که یک بحران ساختگی و کنترل شده بود راه انداختند و با وانمود وجود ۸۰ موشک اتمی شوروی در خاک کوبا چند ماه دنیا را در ترس و وحشت نگاه داشتند. بعد از این قضیه اقای کاسترو تا پایان عمرش بر کوبا حکومت کرد و بعد از مرگش برادرش حکومت را در دست گرفته است.
در سال ۹۳ میلادی میخائیل گورباچف رهبر شوروی کاسترو را خائن به بشریت معرفی نمود و این می تواند اشاره اقای گورباچف به بحران موشکی کوبا و همکاری پنهانی کاسترو با امریکا باشد.
و الا چه خیانتی می تواند از سوی کاسترو رهبر کشور کوچک و بی اهمیت کوبا صورت گرفته باشد و انفدر این خیانت بزرگ باشد که اقای گورباچف چنین حرفی بزنند.
برجام یک داستان دنباله دار است و ممکن است به یک بازی باخت - باخت برای همه تبدیل شود.