اقتصاد24- سرلشکر پاسدار سید یحیی صفوی از جمله فرماندهان ارشد نیروهای مسلح است که تاکنون مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی نیروی زمینی سپاه، قائم مقام فرمانده کل سپاه و فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشته و از سال ۱۳۸۶ تا به امروز در کسوت دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا مشغول به خدمت است. او در گفتگویی به نکاتی پیرامون مدیریت حکیمانه و شجاعانه رهبر انقلاب، تلاش هاشمی برای ادغام ارتش و سپاه و جنگ در خلیج فارس پرداخته است.
اهم اظهارات سرلشکر پاسدار سید یحیی صفوی را در گفتگو با فارس در ادامه می خوانید:
* حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای یک نعمت و هدیه الهی برای ملت ما و ملتهای اسلامی جهان است. ایشان نه تنها فرمانده کل قوای ایران، بلکه فرمانده دفاع از بلاد اسلامی در عراق، سوریه، فلسطین و یمن و بحرین است. خداوند حکیم جان ایشان را در کوره حوادث و رخدادها و مبارزات قبل از انقلاب اسلامی و پس از آن در سالهای دفاع مقدس هم ایشان را برای ما حفظ کرد و هم استعدادها و توانمندیهای ایشان را شکوفا کرد تا پس از رحلت جانسوز حضرت امام(ره) ایشان بتوانند وظیفه و رسالت رهبری امت اسلامی را نه تنها در ایران بلکه در جهان اسلام عهدهدار شوند. به نظر من تائیدات خاص الهی و توجهات خاص حضرت ولی عصر(عج) نسبت به ایشان در طول حیاتشان خصوصاً در سی سال رهبری و مدیریت ایشان برای کسانی که اهل معرفت الهی هستند و آنهایی که به عمق سختی بار رسالت و مسئولیت رهبری می اندیشند کاملا روشن است.
* مدیریت رهبری انقلاب اسلامی در صحنه بسیار پیچیده جهانی و منطقهای غرب آسیا کار بسیار مشکلی است. سیاستمداران جهانی و منطقهای عمق اندیشههای راهبردی و قدرت مدیریت حکیمانه و شجاعانه ایشان را نسبت به مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی محیط داخلی ، منطقه ای و بین الملل یک تفکر جامع و منظومه فکری می دانند .اگر مجموعه سخنرانی ها و مواضع ایشان را در طول این سی سال در کنار یکدیگر قرار دهیم هیچ گونه تضاد و یا تناقضی در آن نخواهیم دید.
* در مسائل مختلف پیش آمده طی سی سال گذشته، ایشان با یک حکمت و دوراندیشی توانسته است انقلاب اسلامی را به جلو ببرند و به طور خاص در مباحث مربوط به مقابله با نظام سلطه به رهبری ایالات متحده آمریکا و یا مقابله با رژیم صهیونیستی ایشان در جهان معاصر بی نظیر هستند. رهبری ایشان سیاستهای آمریکا در منطقه غرب آسیا را با شکست مواجه کرده است؛ آمریکاییها، صهیونیستها و برخی از کشورهای عربی می خواستند حکومت قانونی بشار اسد را ساقط کنند تا داعشیها در سوریه و پس از آن عراق مسلط شوند و برای ایران دردسر ایجاد کنند، اما با ایستادگی خوب ملت و ارتش های سوریه و عراق و حمایت معنوی و سیاسی رهبری، توطئه بزرگ دشمنان با شکست مواجه شد.
* در بُعد امنیتی مدیریت دو فتنه ۷۸ در دوره آقای خاتمی که برخی از مسئولین دولتی هم حامی فتنهگران بودند کار سختی بود و یا فتنه ۸۸ که برخی از سیاستمداران که بعضاً با حضرت آقا دوست و رفیق چندین و چند ساله بودند و از فتنه گران حمایت کردند. مدیریت فتنه ۷۸ و ۸۸ که با کمترین آسیب پذیریها، وزن جمهوری اسلامی کاهش پیدا نکند قابل توجه است.
مخالفت آیتالله خامنهای با ادغام ارتش و سپاه
* {در پاسخ به تلاش ها برای ادغام ارتش و سپاه} : در سیام بهمن ماه سال ۱۳۶۲ حضرت امام(ره) حکم فرماندهی جنگ را به آقای هاشمی داد و از سال ۶۲ تا پایان جنگ ایشان فرماندهی را عهده دار بود. در ۱۲ خرداد سال ۶۷ هم حضرت امام حکم بسیار قویتری را به مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی دادند که ایشان با آن حکم به دنبال ادغام ارتش و سپاه بود؛ جلسات فراوانی را نیز برگزار کرد و از آنجایی که آقای شیخ عبدالله نوری تجربه ادغام ژاندارمری، شهربانی و کمیته در یکدیگر و تشکیل نیروی انتظامی را داشت، مسئولیت ادغام ارتش و سپاه نیز از طرف آقای هاشمی به ایشان محول شده بود.در آن زمان حضرت آقا رئیسجمهور بودند و من نیز به عنوان قائم مقام فرمانده کل سپاه در بسیاری از این جلسات حضور داشتم؛ با رحلت حضرت امام و آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنه ای چند روز بیشتر نگذشت که ایشان دستور دادند جلسات طرح ادغام ارتش و سپاه متوقف شود و فرمودند که من اعتقادی به ادغام ارتش و سپاه ندارم و ارتش و سپاه دو بازوی مسلح انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند که باید به همین صورت باقی بمانند و طبق وظایف قانون اساسی با همکاری یکدیگر ادامه دهند.
* در زمینه تفکیک ماموریتها مثلا ماموریت دفاع و امنیت خلیج فارس به نیروی دریایی سپاه و ماموریت دریای عمان و دریای خزر به نیروی دریایی ارتش واگذار شد. در بخش زمینی هم سرزمین ایران بین نیروی زمینی ارتش و سپاه تقسیم شد، امنیت داخلی کلا به سپاه واگذار شد . بخش دفاع هوایی به طور کامل به ارتش واگذار شد و در روزهای اخیر هم دیدیم که یک نیروی پدافند هوایی و قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) تشکیل شد که فرماندهی هر دو آنها بعهده فرماندهان ارتش است.
*{درباره پاسخ حضرت آیتالله خامنهای به سوال شمخانی درباره جنگ در خلیج فارس}: حضرت امام در شروع جنگ تحمیلی فرمودند دیوانهای آمده و سنگی انداخته و رفته و جای نگرانی نیست، ما چنان به صدام و حزب بعث عراق سیلی بزنیم که دیگر نتواند از جا بلند شود. در جلسهای خدمت حضرت آقا، آقای شمخانی که در آن زمان فرماندهی نیروی دریایی ارتش و سپاه را بر عهده داشت از ایشان پرسید که اگر جنگی در خلیج فارس رخ دهد من نمیدانم چه کسی به من دستور می دهد! رهبر انقلاب در جواب این جمله آقای شمخانی فرمودند «خود من به شما دستور می دهم و بر شما فرماندهی خواهم کرد».
*روحیه حضرت آقا روحیهای جهادی است که در صحنه نبرد حاضر میشود و حتی ایشان دستور دادند در برخی از مناطق قرارگاه فرماندهی ایشان را آماده کنند.
{در پاسخ به نقش رهبری در مدیریت حوادث منطقه ای و حفظ کشور از گزند جنگ}: آمریکایی ها قصد داشتند در طول یک تا دو سال کار عراق و افغانستان را تمام کنند و شروع به تشدید فشار به ایران کنند، اما سیاست و مدیریت عالی رهبری و شورای عالی امنیت ملی به گونهای بود که دو دشمن ایران در عراق و افغانستان از بین رفت و نفوذ ایران بیشتر شد. آنها می خواستند مخصوصا در عراق یک حکومت لائیک و دشمن ایران روی کار بیاورند که این اتفاق نیفتاد بلکه یک قانون اساسی اسلامی، حکومت پارلمانی با اکثریت شیعه و یک دولتی که از ابتدا با ایران دوست بوده و این دوستی هم اکنون نیز ادامه دارد، به وجود آمد. در افغانستان بجز دولت آقای ربانی و تا حدودی دولت آقای حامد کرزای، بیشتر دولتهای طرفدار آمریکا روی کار بوده اند.
* آمریکاییها در دو جنگ افغانستان و عراق بیش از ۷ تریلیون دلار هزینه کردند و بیش از ۲۰ هزار کشته و زخمی دادند. حیثیت آنها در جهان لکهدار شد و تنفر ملتهای اسلامی از آنها افزایش پیدا کرد. این یک شکست راهبردی است چراکه آنها میگویند در عرصه نظامی رقیب آنها روسیه و در عرصه اقتصاد نیز چین است. این حضور ۱۸ ساله آنها در منطقه غرب آسیا فرصتی برای چینیها شد تا اقتصاد خود را ارتقاء دهند و اکنون نیز برآوردها حاکی از آن است که از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ بر اقتصاد آمریکا برتری پیدا کند، ضمن آنکه روسها بر قدرت نظامی خود افزوده اند.
* آخرین راهبرد غلط آنها جنگ نیابتی با راهاندازی داعش با حمایت سازمان های جاسوسی آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی بود. اینجا نیز با مدیریت و فرماندهی رهبر معظم انقلاب اسلامی و شورای عالی امنیت ملی و تلاشهای نیروی قدس سپاه و نیروهای داوطلب از برخی کشورهایی همچون افغانستان و پاکستان که به کمک دولت و ملت و ارتش سوریه رفتند، این راهبرد نیز از هفت سال پیش با شکست مواجه شد.
* ایران در سوریه بیش از چندین هزار نیروی مردمی سوریه را آموزش داد تا در کنار ارتش سوریه بجنگند و یا در عراق ۲۰ تیپ حشدالشعبی را برای کمک به ارتش عراق تشکیل داد. شکست تروریستها باعث افزایش نفوذ منطقهای ما تا مدیترانه شد که ما به آن عمق دفاع استراتژیک می گوییم.
* حادثه دیگر حمله عربستان سعودی به یمن است که پنج سال طول کشیده است. حمله نظامی آنها به یمن نیز به بهانه بازگشت دولت منصور هادی بود اما سعودیها و اماراتیها آنچنان پیروزی را نتوانستند به دست آورند. در تجاوز سعودیها و اماراتیها با حمایت آمریکاییها و صهیونیستها به یمن، جمهوری اسلامی ایران، شورای عالی امنیت ملی و رهبری معظم انقلاب اسلامی از مردم یمن حمایت کرده اند که این حمایتها سیاسی، معنوی است.
* این جنگ هنوز به نتیجه نرسیده است اما بعنوان یک تحلیل گر مسائل سیاسی نظامی می گویم که به طور حتم سرنوشت سعودیها نیز مانند مصر در زمان جمال عبدالناصر که ۵۰-۶۰ هزار نیرو را برای اشغال یمن آورد اما ۷-۸ هزار نفر آنها را بیشتر برنگرداند، خواهد بود.
* جنگ در کشورهای عراق، سوریه و یمن خرابیها و ویرانی هایی را با خود به همراه داشت اما موجب تکثیر مکتب و نظریه مقاومت در کشورهای اسلامی شد. این مکتب، باعث ایجاد جبهه مقاومت که یک طرف آن در فلسطین، یک طرف آن حزب الله لبنان، یک طرف آن دولت سوریه و عراق و یک طرف دیگر آن نیز انصار الله یمن در برابر آمریکا، صهیونیست ها و برخی کشورهای عربی است که دست در دست آمریکایی ها و اسرائیلی ها داده اند، شد و به فضل الهی جبهه مقاومت اسلامی در آینده نیز توطئههای مشترک از جمله معامله قرن که برای از بین بردن حقوق کامل ملت و سرزمین فلسطین است را با شکست مواجه خواهد کرد.
* ایران امیدوار است با خروج آمریکائیها از غرب آسیا امنیت این منطقه توسط دولت ها و ملتهای آن تامین گردد و ایران حاضر است برای امنیت دسته جمعی با همه همسایگان مشارکت داشته باشد.