اقتصاد۲۴-این روزها جریان خالص ساز در هر گوشه و کناری نفوذ کرده و بسیاری از سیاسیون از صادق محصولی به عنوان لیدر این جریان یاد میکنند. به طوری که منصور حقیقت پور از «حلقه ارومیه» به عنوان آغازگر این جریان یاد کرده که به تشکیل جبهه پایداری و نفوذ در بسیاری نهادهای کشور انجامیده است که به گفته او، تعدادشان اندازه دو اتوبوس است!
عبدالرضا داوری که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد سابقه همکاری نزدیک با محصولی را دارد نیز بر این مسئله صحه میگذارد میگوید: صادق محصولی لیدر بخشی از دعواها و اختلافات در ادوار مختلف بوده است و او از زمان مسئولیت در سپاه غرب جریانی را با خود همراه کرده است. او همچنین تاکید میکند که جبهه پایداری در نوع سیاستورزی مانند احمدی نژاد است و از ظرفیت اجتماعی و سبد رای او بهره میبرد.
مشروح گفتوگوبا عبدالرضا داوری، مشاور پیشین محمود احمدینژاد را در ادامه می خوانید.
**آقای داوری! نظر شما درباره اظهارات اخیر صادق محصولی و اینکه اعلام شده از سال ۹۰ تاکنون هیچ ارتباطی با محمود احمدی نژاد ندارد، چیست؟
به نظرم در این باره دو نکته اهمیت دارد؛ یکی اینکه شرایط صادق محصولی و جبهه پایداری تا زمانی که مصباح یزدی زنده بود فرق میکرد، چون اینها در درون شبکه خود رگ و ریشه روحانیت ندارند، به دنبال این بودند که از ظرفیتهای مصباح یزدی برای موجه جلوه دادن خود استفاده کنند.
بیشتر بخوانید:صادق محصولی: احمدی نژاد جنم مدیریت داشت
پایداریها در زمان حیات مصباح یزدی از احمدی نژاد فاصله گرفتند، اما ...
از سویی آقای مصباح هم اختلافاتی با احمدی نژاد پیدا کرده بود، بنابراین پایداریها نمیتوانستند همزمان هم کنار مصباح باشند و هم از ظرفیت احمدی نژاد استفاده کنند. به همین خاطر، به نظر من تا زمان حیات آقای مصباح، فاصلهای را با آقای احمدی نژاد حفظ کردند. اما جبهه پایداری بعد از فوت مصباح مقداری معذوراتش کمتر شد و تلاش کرد که از ظرفیتهای اجتماعی احمدی نژاد بهره ببرد.
به هر حال احمدی نژاد در طبقات فرودست جامعه محبوبیت نسبی دارد و اینها در انتخابات پیش رو اگر بتوانند لیستهای خود را به احمدی نژاد منتسب کنند، طبیعی است که تا حدی رای آوریشان محتملتر میشود.
رئیسی از سبد رأی احمدی نژاد برداشت؟
من بیشتر رفتار آقای محصولی را به نوعی دست اندازی به سبد رای احمدی نژاد میدانم. اینها ترجیح دادند که در این مقطع از سبد رای احمدی نژاد استفاده کنند. کما اینکه در سال ۱۴۰۰ هم اینکار را کردند و تلاش کردند در مناطق روستایی و شهرهای کوچک شبکه آقای رئیسی را یک شبکه سیاسی نزدیک به احمدی نژاد نشان دهند و بتوانند از سبد رایش استفاده کنند.
پایداری و احمدینژاد در عبور از ساختار جمهوری اسلامی مشترک هستند
**فکر میکنید مجموع اقداماتشان چقدر شبیه به آقای احمدی نژاد است؟
چه جبهه پایداری و چه آقای احمدی نژاد هر دو در یک نقطه مشترک هستند؛ آن هم عبور از ساختار جمهوری اسلامی است. یعنی آقای احمدی نژاد و جبهه پایداری در هر چه باهم اختلاف داشته باشند؛ به اعتقاد من در عبور از ساختار جمهوری اسلامی مشترک هستند. هر دو ساختار جمهوری اسلامی را ساختار ناکارآمد و متعارضی میدانند و به نظر میرسد در این نقطه کاملا اشتراک دارند.
مدل سیاستورزی احمدینژاد و پایداری یکسان است
همچنین سیاست ورزی اینها به طور تاریخی در یک نوع دو قطبی سازی پیش رفته است. اساسا شما اگر مدل سیاستورزی جبهه پایداری و احمدی نژاد را بررسی کنید، میبینید که همیشه در یک فضای سلبی میتوانند رشد کنند. یعنی باید یک مجموعهای را همیشه در مقابل خود قرار دهند و جامعه را در یک فضای پوپولیستی، دو قطبی کنند. هم جبهه پایداری و هم احمدی نژاد مدل سیاست ورزی شان یکسان است.
به لحاظ تاریخی هم محصولی و احمدی نژاد در پیوندهای اجرایی و مالی که داشتند و ظرفیتهایی که در استانداری اردبیل آقای احمدی نژاد برای محصولی ایجاد شد همچنان خیلی کمک میکند. به هرحال احمدی نژاد در رشد جبهه پایداری خیلی موثر بوده است.
**نظر شما از اینکه صادق محصولی معتقد است تغییر احمدی نژاد به صورت خطی بود نه نقطهای و بعد از دوران ریاست جمهوری تغییر کرده، چیست؟
محصولی با این اظهارنظر پیام میدهد که اگر احمدی نژاد وارد دایره قدرت شود، روند تغییراتش متوقف میشود و حرف مهمی است که پیام به حاکمیت است. اینها میخواهند وضعیت آقای احمدی نژاد را در درون تشکیلات خودشان احیا و بازسازی کنند. این حرف یعنی اینکه آقای حاکمیت و جمهوری اسلامی، احمدی نژاد را به درون حاکمیت بازگردان و به او قدرت بده تا به همان مبدا مختصات و نقطه صفر بر میگردد.
در آن صورت کدام جریان میتواند احمدی نژاد را به جریان حاکمیت بازگرداند؟ جبهه پایداری؛ این جبهه همزمان دو پیام به حاکمیت میدهد: یکی اینکه احمدی نژاد را برگردان و اجازه بده من او را برگردانم که با همین حرف طبیعتا آنها وزن اشتباهات خود را بیشتر میکنند.
محصولیزدایی در شستا و تامین اجتماعی شروع شده است اما…
**به نظر شما صادق محصولی در دولت ابراهیم رئیسی چقدر نفوذ دارد؟
آقای محصولی در دولت اول احمدی نژاد نقش کاپیتان را ایفا میکرد برمبنای اینکه آقای احمدی نژاد سرمربی بود؛ از سویی بخشی از مدیران ارشد و میانی دولت احمدی نژاد به دولت رئیسی منتقل شدند، چهرههایی مثل محرابیان، غضنفری، محسن منصوری، بذرپاش و .... طبیعتا این افراد ارتباطات تاریخی خود را با صادق محصولی دارند.
محصولی نیز همچنان از افراد تاثیرگذار است هرچند در جاهایی اختلافات خودشان را با آقای رئیسی دارند همانطور که در شستا و در مجموعه تامین اجتماعی روند محصولیزدایی از شروع شده است.
اینها از جیب خودشان خرج نمیکنند
هرچند نمیتوان گفت که این قدرت گرفتن به خاطر پشتوانه مالی شخص محصولی است، اینها از جیب خودش خرج نمیکنند بلکه شبکه سازی کرده و از منابعی که در دولتها وجود دارد استفاده میکنند. ممکن است در یک مقطعی در راه اندازی سایتی کمک کرده باشند. اما منابع خودشان را در این حوزهها هزینه نمیکنند.
**یعنی در جبهه پایداری هم از منابع مالی شان هزینه نمیکنند؟
خیر، این تعبیر اشتباه است. آقای محصولی فرد جریان سازی است و زمانی جریان مستقلی را در کشور مدیریت میکرد و آن جریان را تا امروز با خود همراه کرده است. شما این جریان شناسی را مشاهده کنید میبینید که لیدر بخشی از دعواها و اختلافات در ادوار مختلف صادق محصولی بوده است. به هرحال آدمها وارد سیاست میشوند تا از محل قدرت مرتفع شوند نه اینکه در سیاست از جیبشان خرج کنند.
محصولی و جبهه پایداری خالصسازی را به طور جدی پیاده میکنند
**فکر میکنید هنوز آقای محصولی و جبهه پایداری جریان سازی قبل را دارند و تاثیرگذار خواهند بود؟ چه در دولت و چه در روند انتخابات؟
حتما موثر هستند و ایده خالص سازی خود را به صورت جدی پیاده میکنند و هدفشان این است هستههای بخش ایدئولوژیک را در فضای انتخابات جای دیگری ببرند و در سبد رای خود قرار دهند. اینها یک پایگاه اجتماعی رادیکال را هدف گذاری کردند و تلقی شان این است که مشارکت در انتخابات پایین است و خودشان در انتخابات شرکت میکنند و میتوانند پیروز شوند.
پایداریها پیش از سال ۸۴ شبکهسازی و یارگیری کردند
**فکر میکنید اصولگراها و جریانهای دیگر اصولگرا این میدان را به آنها میدهند؟
مگر میتوانند ندهند؟! نمیتوانند اینها را حذف کنند، پایداریها یک جریان تاریخی هستند و برای امروز نیستند. حداقل ۴ دهه در شبکههای اقتصادی و لایههای دوم و سوم دولت بودند به ویژه پیش از سال ۸۴ یارگیری و شبکهسازی کردند پس از سال ۱۳۸۴ هم بالا آمدند و الان هم قدرت دارند.