اقتصاد24 - حرفهایش، حتی اگر در فوتبال پستی هم نداشته باشد، همیشه خواندنی است. امیر عابدینی که زمانی در تیم مذاکره با آدیداس بود، حالا یکی از حذفشدههای فدراسیون تاج است. امیر عابدینی نه به این دلیل بلکه به خاطر رفتاری که تاج انجام میدهد، رییس فدراسیون فوتبال را یک پنهانکار معرفی میکند. رییسی که از رسانهها و انتقادهایشان وحشت دارد و به هر دری میزند تا جلوی آنها را بگیرد. این را عابدینی میگوید و البته پیرامون شرایط این روزهای پرسپولیس و ماجرای جدایی برانکو هم صحبت میکند.
اتفاقات فدراسیون فوتبال، انتخاب مارک ویلموتس و ماجرای جدایی برانکو. از کجا شروع کنیم؟
از هر کجا که دوست دارید.
ابتدا درباره قرارداد مارک ویلموتس صحبت کنید. شایعه شده که فدراسیون، این مربی را با دستمزدی در حدود ۱.۵ میلیون دلار جذب کرده. به نظر شما مبلغ سنگینی برای ویلموتس نیست؟
در مملکت ما شرایط به گونهای نیست که کسی تا ابد بتواند ماجرایی را پنهان کند. شما میگویید شایعه اما بالاخره مبلغ واقعی قرارداد که فکر میکنم در همین حدود هم هست رو میشود. در گزارش مجمع یا ردیف بودجه، مبالغ مشخص میشود اما من شنیدم هیاترییسه فدراسیون فوتبال نقشی در انتخاب ویلموتس نداشته و آنها وقتی از جذب مربی بلژیکی باخبر شدهاند که قرارداد را بسته بودند. حتی من اطلاع دارم که روی ویلموتس زیاد کارشناسی نشده که امیدوارم در این موارد شفافسازی شود و فدراسیون فوتبال جواب مردم، اهل قلم و اهل فوتبال را بدهد.
اما هیچگاه در فوتبال ایران و بخصوص تیم ملی، قراردادها رسانهای نشده و خبرنگاران کوشیدهاند تا ارقام را بهدست بیاورند.
یک مربی با یک رزومه مشخص به تیم ملی آمده و باید رقم و عددش مشخص شود. باید همه بدانند که جذب ویلموتس چقدر خرج داشته و او قرار است چه چیزی به فوتبال ایران اضافه کند. آیا قرارداد به گونهای هست که او در کلیت فوتبال ایران نقش داشته باشد یا نه؟ یا از مربیان ایرانی در کادر استفاده میکند یا مسیر کیروش را میرود؟
ابتدا گفتند ویلموتس با یک یا دو دستیار خارجی به ایران میآید اما تعداد همراهان او به ۳ یا ۴ نفر رسیده و شاید هم بیشتر شود. به نظر میرسد تمام این صحبتها فقط در رسانههاست و نه بندهای قرارداد؟
بله دیگر. این اتفاقهایی است که رخ میدهد و کسی هم حرفی نمیزند. زمان کیروش این تجربه تلخ را داشتیم و دوستان باید از آن استفاده میکردند. اگر خودشان بلد نبودند، حداقل از تجربه قرارداد با کیروش سود میبردند تا توافقی امضا کنند که در سایت فدراسیون فوتبال قابل عرضه باشد. مثل تمام دنیا که قریب به اتفاق قراردادهای بازیکنان و مربیان رسانهای میشود.
در مقطعی حرف فدراسیون فوتبال این بود که اگر نام گزینه مربیگری تیم ملی و مبلغ پیشنهادی به او را اعلام کند، ایجنتها وارد ماجرا میشوند و اجازه مذاکره مستقیم را نمیدهند و البته قیمت را هم بالا میبرند. فکر میکنید حالا که قرارداد امضا شده، چرا مبلغ آن رسانهای نمیشود؟
کفاشیان ندانمکار بود و تاج پنهانکار. رییس فدراسیون فوتبال عادت دارد همه اتفاقها را پنهان کند. او مربی آورده و انتخاب را هم خودش انجام داده. چرا نمیآید تا همه چیز را علنی کند؟
این هم مانند سفر تاج به بلژیک است. آخر کسی نفهمید ماجرای این سفر فقط بحث در مورد پرداختیها بود یا موضوع دیگری هم در پرواز تاج به بروکسل نقش داشت؟
در بحث ویلموتس و تیم ملی، فدراسیون فوتبال کارفرما است و مربی بلژیکی کارگزار یا کارمند. هیچ جای دنیا کارمند نمیگوید به خانه، دفتر یا کشور من بیایید تا مذاکره کنیم. فدراسیون بهعنوان کارفرما باید ویلموتس را به ایران میآورد، او کشور و جو را میدید و سپس طرفین به توافق نهایی میرسیدند. اگر قرارداد امضا نمیشد، هزینه روی دست فدراسیون نمیماند؟ اینها اتفاقهایی است که متأسفانه به دلیل پنهانکاری در فدراسیون فوتبال رخ میدهد و تاج مسوول اول و آخرش است.
سفر به بلژیک ما را یاد قرارداد فدراسیون فوتبال و آدیداس انداخت.
تاج از این اتفاقهای عجیب تا دلتان بخواهد رقم زده و فکر میکنم ادامه هم خواهد داشت. یک سوال از شما دارم. چرا باید برویم آلمان و برای تیم ملی از آدیداس لباس بخریم؟ من به این موضوع اعتراض کردم، برکنارم کردند. یک نفر هم نگفت اعتراض عابدینی به چه دلیل بود. من قرارداد با آدیداس را به چند وکیل مجرب نشان دادم و اطلاعاتی بهدست آوردم. قرارداد را ترجمه کردند و همه گفتند زیر بار این قرارداد نروید. من به مفاد قرارداد معترض شدم و گفتند خداحافظ. البته قبل از اخراج، خودم استعفا هم دادم. هیچکس نگفت عابدینی ۳۷، ۳۸ سال مدیریت کرده و کارنامه دارد. حتی نگفتند ۳، ۴ نفری که برکنارش کردند چه کسانی هستند، چقدر سواد مدیریتی دارند و اصلاً آیا صادق هستند یا نه. اگر من در مورد آدیداس دروغ گفتم و یا اعتراض بیموردی انجام دادم، بیایند و ثابت کنند. من زمانی با مهدی تاج نان و نمک خوردم و فقط در محدودهای خاص حرف میزنم و حرمتها را حفظ میکنم. مطمئن باشید مسوولان حراست و بازرسی کل کشور وارد گود میشوند، پیگیری میکنند و آنها دیگر مثل من سکوت نخواهند کرد.
فدراسیون فوتبال مربی خارجی آورده و از البسه خارجی هم استفاده میکند اما در اقدامی عجیب به باشگاهها اعلام کرده که لباس تولیدیهای داخلی را بخرند و البته تا جایی که امکان دارد مربی یا بازیکن خارجی جذب نکنند. آیا این قانون جالب نیست؟
جالب است واقعاً. جالبتر اینکه تیم ملی، آدیداس میپوشد. البته آدیداس را میخرد و میپوشد. آقای ساکت با تولیدی مجید ارتباط دارد و تاج هم با آدیداس. هر لباسی انتخاب کنند، برای تیم ملی جایز است اما بر اساس قرارداد حسابشده، شفاف، باکلاس و دقیق. حرف من این است که چرا همه جا باید اسیر دیگران باشیم؟
یعنی الان فدراسیون فوتبال اسیر آدیداس است؟
مگر مدتها اسیر کیروش نبود؟ حالا هم اسیر آدیداس است. همانطور که گفتم من قرارداد با آدیداس را به چند وکیل و حقوقدان نشان دادم که گفتند این دستکمی از ترکمنچای ندارد. همه آنها این قرارداد را وتو کردند و گفتند تا جایی که قدرت داری جلوی امضای آن را بگیر. من به هیاترییسه اعلام کردم که این قرارداد مشکلات فراوانی دارد که گفتند عابدینی باید برود.
مگر پشت پرده این قرارداد چیست؟
نمیتوانم بگویم.
همان داستان حرمتهاست که میخواهید بین شما و تاج حفظ شود؟
دقیقاً. همه چیز را درک میکنم و میدانم اما قابل بحث نیست.
البته مهدی تاج عادت دارد انتقادها را طور دیگری پاسخ بدهد. بعد از آن اتفاقهای عجیب در فینال جام حذفی، ایرانورزشی تیتر ستاره ششم، تقدیم به تاج را روی جلد کار کرد. تاج اما در کنفرانس مطبوعاتی به ایرانورزشی حمله کرد و این تیتر را تشویش اذهان عمومی دانست.
تاج خیلی تلاش میکند از لابیهایی استفاده کند تا زبان زیبای قلم را از کسی که نقد میکند، از رسانهها و حتی فضای مجازی بگیرد. این رسانهها هستند که به اخبار اصالت میدهند اما تاج از انتقاد وحشت دارد و از روزنامهها و سایتها میترسد. او حاضر است هزینه سنگینی متحمل شود تا کسی انتقاد نکند. آن هم در شرایطی که رسانهها به وفور از دولت، معاون رییسجمهور و خیلی از مسوولان دیگر انتقاد میکنند. چه کسی گفته که تاج و مسوولان فدراسیون فوتبال از ما بهتران هستند؟ او باید انتقاد را بپذیرد و با مردم و اهالی فوتبال و رسانه رو راست باشد. آنوقت از نظر اخلاقی و نه مدیریتی میشود همان مدیری که مردم دوستش دارند.
خب چرا این رفتار را به کار نمیگیرد؟
نمیدانم چرا او واقعیت را به همه نمیگوید. یکسری بله قربانگو هم دارد که مدام به او میگویند چشم، هر چه شما بگویید. مشکل تاج همین است، از همه ایراد میگیرد، پنهانکاری میکند و حالا این اتفاق گریبان شما را هم گرفته. البته یکی از صحبتهای تاج واقعاً برای من جالب است.
کدام؟
میان دولتها، هیچیک به اندازه دولت روحانی و بخصوص جهانگیری از تیم ملی حمایت و مراقبت نکرد. حتی محمود احمدینژاد که به فوتبال علاقه داشت هم اینقدر به فوتبال بها نداد. این اما بیانصافی است که تاج علیه دولت موضع بگیرد و مدعی شود اگر هزینه نمیدهند، دست از سر فوتبال بردارند. من به شهادت ۵، ۶ نفر میگویم که تاج نمیگذاشت در جلسات کسی اسمی از صدا و سیما و حق پخش بیاورد. نمونه هم دارم. قرار بود در یکی از جلسات همراه با آجورلو، افتخاری، طاهری، مدیر شبکه ۳ و معاون صدا و سیما شرکت کنیم. به تاج گفتم اگر قرار است در جلسه از صدا و سیما دفاع کنی بگو که من نیایم. گفت چرا؟ گفتم چون شما از حقوق فوتبال دفاع نمیکنی و میخواهی از منزلت و جایگاه خودت دفاع کنی.
یعنی تاج برای گرفتن حق پخش، طرف صدا و سیما بود و نه باشگاهها؟
به شما میگویم تاج حتی در دریافت پول از همراه اول و صدا و سیما هم به برخیها ظلم کرد. شما نمیدانید چه بلایی سر شرکت واسطه همراه اول آوردند، چون همراه اول میخواست کارها را خودش انجام بدهد. همین الان هم دارند پرسپولیس را اذیت میکنند.
به پرسپولیس چه ارتباطی دارد؟
دارند بحران میسازند. تا همین جایش را بدانید بس است. من تعجب میکنم از اعضای هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس که چرا ایستادهاند و کار میکنند. عرب استعفا داده و وزیر هم گفته نه. مگر وزیر باید با استعفای مدیرعامل پرسپولیس مخالفت یا موافقت کند؟ یعنی هیاتمدیره را مثل آب خوردن دور زدهاند.
مگر وزیر ورزش رییس مجمع باشگاه پرسپولیس نیست؟
رییس مجمع با هماهنگی اعضای مجمع میتواند هیاتمدیره را انتخاب کند. آنوقت اعضای هیاتمدیره هم باید با استعفای مدیرعامل مخالفت یا موفقت کنند. متأسفانه عرب از روی سر هیاتمدیره پریده و به وزارت ورزش رفته تا بداند باید بماند یا نه. اگر من جای هیاتمدیره پرسپولیس بودم نمیگذاشتم ایرج عرب یک ساعت دیگر روی صندلی مدیرعاملی باشگاه بنشیند.
همین اتفاقها را میگذاریم کنار شایعه جدایی برانکو. آنوقت مشخص میشود شرایط پرسپولیس چقدر بحرانی است.
مدیر اگر مدیر باشد، پرسپولیس نباید نگران پرداخت طلب برانکو باشد. برانکو بزرگ است و با پرسپولیس بزرگی کرده. او قطعاً یکی از بهترین مربیان خارجی تاریخ فوتبال ایران است. یک مربی باشخصیت، با اخلاق، با سواد و البته موفق. مردم هم دوستش دارند، چون نتیجه گرفته و با پرسپولیس درخشیده. آیا چون پول نداریم باید بگذاریم او به سادگی برود؟ مدیران پرسپولیس اما از برانکو سوءاستفاده میکنند چون میدانند او پرسپولیس را دوست دارد و میخواهد بماند.
اما بپذیریم که برانکو هم فقط به خاطر علاقه به پرسپولیس قصد ادامه کار ندارد. قرارداد او حدود یک میلیون یورو است. مبلغی قابل توجه که در هر کشوری به سرمربی نمیدهند.
یورو در مملکت ما گران است و میشود ۱۵ میلیارد. وضعیت اقتصادی ما طوری است که باید تأمین بودجه شود. همه این را میدانند اما آیا برانکو مبلغ قراردادش را افزایش داده؟ قرارداد او پله به پله افزایش یافته و این مربی حق واقعیاش را میخواهد و نه چیز دیگری.
پس به اعتقاد شما برانکو در پرسپولیس میماند.
اصلاً نباید بگذارند برود. من شنیدهام ایجنتها برای برانکو تیم پیدا کردهاند تا او را برای جدایی از پرسپولیس وسوسه کنند. تیمهایی از عربستان و قطر که پول هم دارند و من میدانم این ایجنتها به چه باشگاههایی در ایران تعلق خاطر دارند. پرسپولیس باید باهوش باشد و برانکو را حفظ کند. آن وقت میتوان به موفقیت این تیم امیدوار بود.
سوال پایانی در مورد علی دایی است. حتماً این شایعه را شنیدهاید که قرار نیست او این فصل فعالیت فوتبالی داشته باشد.
علی دایی در فوتبال عشقبازی میکند. اینقدر در فیفا و ایافسی به او احترام میگذارند که اگر همین حالا بخواهد میتواند در تیمی خارجی مربیگری کند. دایی اما دوست ندارد از ایران برود. میدانید چرا؟
چرا؟
او مملکت را دوست دارد، به کشور ما متعصب است و سوم اینکه شغل و پیشهاش اینجاست. اگر نگذارند دایی مربیگری کند، او یک توپ برمیدارد و برای خودش روپایی میزند. دایی را که نمیشود از فوتبال حذف کرد. به نظر من خودشان ضرر میکنند و خراب میشوند نه دایی.
منبع: مشرق