سپیده اشرفی، اقتصاد24 – این آمار که از سوی موسسه مطالعات دین و اقتصاد و بر اساس اطلاعات مرکز آمار منتشر شده نشان می دهد که چیزی در حدود ۳.۳ میلیون بیکار در جستجوی کار، ۱۰ میلیون کار پارهوقت و ۴۰ میلیون نفر غیرفعال (کودکان، خانم های خانه دار، سالمندان، دانش آموزان، دانشجویان و افراد ناامید از یافتن کار) در بازار کار ایران وجود دارد.
چرا به آمارها اعتماد نداریم؟
اما این آمار چقدر با استاندارد جهانی انطباق دارد؟ یک کارشناس اقتصادی حوزه کار و اشتغال معتقد است که نمی توان این آمار را با استانداردهای جهانی مقایسه کرد چرا که آمارهای ما با مشکلات جدی مواجه است. حمید حاج اسماعیلی در این رابطه به اقتصاد24 می گوید: «ما در کشورمان چالش های جدی در حوزه انتشار آمار داریم و به همین خاطر اعتماد و باور جدی به آمارهای مرکز آمار وجود ندارد. یکی از دلایلی که نتوانستیم اعتماد مردم را تقویت کنیم، این است که آمارها با واقعیت های ملموس جامعه همخوانی ندارد؛ مانند عدد خط فقر یا آمار اشتغال. به همین خاطر باعث شده آمار در کشور ما جایگاه جدی پیدا نکند.»
وی تاکید می کند: «سوال اینجاست که اگر این آمار به واقعیت نزدیک است، چرا تصمیمات کلان به نتایج واقعی و دقیق منتهی نمی شود؟ در حقیقت باید پرسید که چرا آمارها، نمی تواند اهداف تصمیم گیری ها را محقق کند. نکته ای که در این رابطه وجود دارد این است که آمار مرکز آمار، یک آمار عمومی است که تحت عنوان آمار نفوس و مسکن استخراج می شود، اما باید آمار تخصصی و بخشی را هم با این آمار تلفیق کرد. درست است که مرکز آمار مرکز اصلی ارائه آمار است اما اگر این آمار با آمارهای تخصصی مانند آمارهای وزارت کار، مراکز کاریابی، تشکل های خدماتی و غیره تلفیق نشود، از آمارهای واقعی دور می شویم.»
نمیتوان استاندارد جهانی را لحاظ کرد
به گفته حاج اسماعیلی، اگر به عنوان مثال در تهیه آمار نرخ بیکاری، قرار باشد تعریف جهانی را لحاظ کنیم، 2 ساعت کار هم برای یک فرد به منزله شاغل بودن او تلقی می شود، اما این مساله در ایران قابلیت اجرا ندارد چرا که هم نرخ دستمزد در ایران پایین است و با این ساعت کاری اندک، معیشت افراد تامین نمی شود و هم باید توجه داشت که اشتغال در عمده مراکز ایران دولتی است. در حالی که فردی که دو ساعت کار می کند به شیوه مشاوره و در بخش خصوصی فعالیت می کند. به همین خاطر است که آمارها با واقعیت همخوانی ندارد.
این کارشناس بازار کار می گوید: «در حال حاضر بیشتر جمعیت دهه 60 به دنبال تشکیل زندگی هستند و همین مساله پیک جمعیت را به سمت جوانی سوق داده است، یعنی باید جمعیت شاغل و فعال رشد کند. در عین حال نگاه به جامعه، از سنتی به سمت مدرن رفته و زنان هم بیشتر به سمت بازار کار کشیده شده اند، یعنی باز هم باید جمعیت فعال افزایش یابد».
اگر به عنوان مثال در تهیه آمار نرخ بیکاری، قرار باشد تعریف جهانی را لحاظ کنیم، 2 ساعت کار هم برای یک فرد به منزله شاغل بودن او تلقی می شود، اما این مساله در ایران قابلیت اجرا ندارد چرا که هم نرخ دستمزد در ایران پایین است و با این ساعت کاری اندک، معیشت افراد تامین نمی شود
آمارهایمان دقیق نیست
حاج اسماعیلی تصریح کرد: «در عین حال اتفاقات جدیدی که در حوزه جامعه افتاده سبب بالا رفتن سن ازدواج شده که زنان را به سمت استقلال مالی سوق می دهد. ما الان با چیزی در حدود 4 میلیون فارغ التحصیل روبرو هستیم. برهمین اساس باید آمارهای دقیق اعلام کرد تا بتوان خطر فقر و گروه های فقیر را بهتر شناسایی کنیم.»
وی معتقد است که آمار صحیح می تواند به برنامه ریزی صحیح منجر شود. به گفته حاج اسماعیلی، در شرایط فعلی منابع ما بسیار بیشتر از چیزی است که تصور می شود اما به دلیل نبود اطلاعات کافی، نتوانستیم توزیع منابع را بر اساس این آمارها انجام دهیم. این مساله در نهایت روی اشتغال، بیکاری و تصمیم گیری های کلان هم تاثیرگذار است.
وقتی مجری و ناظر خودت باشی و به کسی هم مجبور نباشی جواب بدی و تنها آمارهای روی کاغذ ملاک هستند نه جیب مردم ، کی آمار درست می ده که این دولت دومی باشه!