اقتصاد۲۴- «فرق میکند چه کسی رئیس جمهور باشد...»؛ این جملهای است که مخالفان دولت حسن روحانی از همان روزهای ابتدایی روی کار آمدن ابراهیم رئیسی تا به الآن، بارها و بارها در هر محافل رسانهای و سیاسی و از هر تریبونی بیان میکردند، اما حالا که قیمت دلار به بالای ۵۵ هزار تومان رسیده است، یا پرونده فساد چند میلیون دلاری چای دبش و واردات نهادههای دامی افشا میشود و ضعف در تصمیمات اقتصادی آشکارتر از قبل شده است فاز حمایتی جدیدی را کلید زده اند؛ «فاز سکوت»
همانها که مدعی بودند مشکلات کشور ریشه در ضعف مدیریتی دارد نه تحریم ها، این روزها بهانه اصلی شان برای توجیه عملکرد دولت تحریمهای آمریکاست. همانها که مذاکره و برجام را لکه سیاه دولت روحانی میدانستند این روزها به دنبال راهی برای مذاکره و حل و فصل برجام هستند، همانها که میگفتند گرانی کار دولت روحانی و تیم اقتصادی اش است، این روزها گرانی را توطئه دشمن میدانند نه نتیجه تیم اقتصادی جزیرهای و ناهماهنگ، همانها که در نقد دولت روحانی تا پای شعرسرایی و مداحی از تریبون نماز عیدفطر رفتند، این روزها بی توجه به بحرانهای اقتصادی در قاب تلویزیون تقلید صدا میکنند و بلند بلند میخندند.
سکوت ائمه جمعه، صداوسیما، مداحان و سیاسیون مقابل دولت رئیسی
رئیسی و دولتمرداش در روزهای ابتدایی حضورشان در پاستور هرجا توانستند دولت سابق را مورد حمله و نقد قرار دادند و هرجا کم کاری و کاستی داشتند توپ را به سرعت در زمین دولت قبل انداختند، اما حالا که ۲ سال و اندی از خداحافظی روحانی با پاستور میگذرد هرچند هم چنان بر مشی حمله کردن باقی مانده اند، اما در مقابل گرانیها یا توپ را به زمین دشمن میاندازند یا با سکوت از کنار این اتفاقات میگذارند.
ابراهیم رئیسی که بعد از ناکامی در انتخابات ۹۶، مدعی بود کاهش قیمت دلار، کاری است دولت روحانی از پس آن برنیامده، اما اگر او رئیس جمهوری ایران میشد قیمت دلار را به ۵۰۰۰ تومان کاهش میداد حال این روزها سکوتی مطلق را اختیار کرده است.
نه فقط رئیسی و دولتیها که حتی حامیان آنها نیز بر همین مشی پیش میروند. حامیانی تریبون دار در صداوسیما، نماز جمعه، احزاب و تشکلهای سیاسی و البته مداحان.
افزایش افسارگسیخته قیمتها، تورم بالا، شرایط ناپایدار بورس، اوج گرفتن قیمت دلار و سکه، و البته قیمت خودرو و مسکن و رو شدن چند پرونده فساد چند میلیارد دلاری تنها تک خبرهای روزمره نیستند، بلکه تبدیل به واقعیت روتین زندگی شده اند و هر روز با قیمتهای جدیدتر، آمار تورمی جدیدتر و ... روبرو میشویم، اتفاقاتی که اگر هرکدام در دولت پیشین رخ میداد تریبونهای مخالفان که از قضا پرتعداد هم بودند یکی بعد از دیگری باز میشدند و روحانی ودولتمردانش زیر تیغ میرفتند.
بیشتر بخوانید:نفوذ مافیای فیلترشکن و استخدام منتقدان سایبری روحانی در دولت/ نمایندگان مجلس یازدهم در برابر رئیسی خلع سلاح هستند
این اتفاقات، اما در همین دولت و طی دو سال اخیر رخ داده و نکته قابل تامل «سکوت» تریبون داران است. مرور برخی تریبونها از جمله خطبههای نماز جمعه، صداوسیما و سیاسیون منتقد دولت سابق نشان میدهد آنانی که در دولت حسن روحانی از هر فرصتی برای تاختن به او و دولتش استفاده کرده و منتقد نحوه مدیریت کشور بودند؛ در دولت ابراهیم سکوت پیشه کرده اند.
آنچنان که آیتالله غلامعلی نعیم آبادی، امام جمعه بندرعباس در سال ۹۷ در حضور رئیس جمهور دولت دوازدهم گفته بود: «مشکلات امروز مردم عمدهاش که در حال تبدیل به یک نارضایتی میشود، مشکل سفره شأن است. امروز گوشت قرمز با قیمت بالای صد هزار تومان را باید در خواب دید نه در عالم بیداری، باید رئیس جمهور و دولت به این موضوع فکر کند.»
سید احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد و پدر همسر رئیسی که تریبونش در حمایت از دولت رئیسی باز میشود، زمانی با کنایه به دولت حسن روحانی گفته بود: «روزی دلار هفت تومان بود و مملکت را آمریکا گرفته بود، امریکا را بیرون کردید و دلار شد بیست و چند هزار تومان این معیار ارزیابی است؟ روزی که دلار هفت تومان بود و امریکا مسلط بود یک کارگر مزد یک روزش را با یک سوم آن میخواست ناهار بخورد بیشتر از یک نان و پنیر انگور نمیتوانست بخورد این زندگی مردم بود، اما امروز یک کارگر با یک سوم مزد یک روزش میتواند حداقل یک چلوکباب بخورد اگر اهل شکم و معیشت هستید و اینطوری میخواهید یک نظام را ارزیابی کنید، اما اقتدار جهانیاش را ملاک یک نظام نگیرید و سلطه امریکا را در منطقه خاورمیانه به حساب اقتدار نگذارید این ارزشی که از نظر توانمندیهای نظامی پیدا کرده که دنیای استکبار از موشک آن میترسد و فرار میکند به حساب نظام نگذارید اگر اهل شکم هستید بروید شکم آن روز مردم را با امروز تحلیل کنید نه فقط دلار را.»
یا در موردی دیگر سیداحمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران با اشاره به مشکلات ناشی از تصمیمات اقتصادی دولت که تحت عنوان جراحی اقتصادی در کشور از آن یاد میشود، از دولت رئیسی دفاع کرده و گفته بود «دولت و رئیس جمهور وقوع این مشکلات را میدانست، میتوانست این کار که باید دولت قبل انجام میداد، تکلیف دولت قبل بود و متأسفانه دولت قبل در این عرصه ترک فعل داشت و باید پاسخگو باشد، را انجام ندهد، اما رئیس جمهور وارد میدان شد، این کار به خوبی پیش میرود، از ایشان در جلسه هیئت رئیسه خبرگان پرسیدم آینده را چگونه میبینید؟ خیلی با آرامش گفتند، مطمئن باشید، آینده روشن خواهد بود، به فضل خدا از این مشکلات عبور خواهیم کرد.»
امام جمعه اهواز نیز اخیرا نقد دوپهلویی به گرانیها کرده و گفته بود؛ «مردم ما، گرانی را تا حدودی تحمل میکنند و این حرف دل خیلیها است، اما گرانفروشی را تحمل نمیکنند.»
حمیدرضا ترقی چهره سیاسی اصولگرا هم در شرایطی که اقتصاددانها عملکرد دولت در حوزه اقتصادی را خاصه آنچه تحت عنوان جراحی اقتصادی انجام شد را نقد میکنند، مردم را دعوت کرده که تحمل خود را بالا ببرند تا این جراحی به سرانجام برسد.
صداوسیما نیز در کنار تریبون داران نماز جمعه بارها با کنایه یا با ساخت برنامههایی به جنگ با دولت روحانی رفت در مقابل، اما این روزها دولت رئیسی بدون هیچ نگرانی تریبونهای صداوسیما را در اختیار دارد و حامیانش پررنگ و پرتعداد برایش تبلیغ میکنند.
مداحان نیز البته در مسابقه حمایت از دولت رئیسی عقب نمانده اند و دیگر خبری از مداحیهای تند و تیز و شعرسرایی نیست. همانها که روحانی را بارها و بارها به دم توپ سپرده بودند. خاص در ایام محرم و رمضان.
آنچنان که «سعید حدادیان» در سال ۹۵ و در مراسم مناجاتخوانی ماه مبارک رمضان در مهدیه امام حسن مجتبی (ع) بر هاشمی و روحانی تاخت. آن طور که روزنامه شرق آن روزها نوشته بود حدادیان در این مراسم، به سخنان «روحانی» در مورد تحریمها که گفته بود «آنها که میگویند تحریم مهم نیست، گویی که از جیب مردم بیخبرند» را سیبل سخنانش قرار داد: «آن آقا میگوید بعضیها از جیب مردم خبر ندارند! تو دلت واقعا برای مردم سوخته؟ شما کجا مینشینی؟ زندگیات چطور است؟ استخر را نفر قبلی خراب کرد، شما دوباره ساختید. میگویند رئیسجمهور باید گلفبازی کند و به استخر برود. شما بروید شنایتان را بکنید و جتاسکیتان را بروید. این حرفها که در مورد جیب مردم میزنید از شما خندهدار است».
محمود کریمی هم زمانی دیگر از روحانی خواسته بود اگر نمیتواند، کنار برود.
مداحان حتی تا تهدید به قتل روحانی هم پیش رفتند. براساس فیلمی که از سخنرانی حاج منصور ارضی منتشر شده بود وی با اشاره به اقدامات مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و برنامههای دولت حسن روحانی گفته بود؛ «اون یارو آخرش در استخر مرد، این یارو هم آخرش در استخر میمیرد.»
بیشتر بخوانید:انتقادات تند سعید لیلاز از عملکرد دولت رئیسی
«ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم» این مصرع و مصرعهای پس از آن که از تریبون نماز عید فطر خوانده و از رسانه ملی زنده پخش شد نیز مخاطبش کسی جز حسن روحانی نبود و کسی که روحانی را هدف حملات قرار داده بود نیز کسی جز میثم مطیعی نبود، همو که این روزها چشم بر دلار بالای ۵۵ هزار تومان بسته و در تلویزیون با برخی دیگر از رفقای مداحش به تقلید صدا و بلندبلند خندیدن مشغول هستند.
رئیس ستاد نماز جمعه تهران آن روزها شعر میثم مطیعی، مداح، علیه حسن روحانی در مراسم عید فطر را «حرف دل مردم» خوانده بود. حرف دل مردم، اما این روزها گویا چندان از سوی این تریبون داران خریداری ندارد.
از ادعا تا واقعیت.
اما ادعاها درباره روحانی درحالی مطرح میشد که دولت او در دو سال پایانی، همزمان با شیوع بیماری کرونا درگیر جنگ اقتصادی تمام عیار با آمریکا شده بود. جنگی که به تعبیر «جان بولتون» مشاور امنیتی ترامپ، قرار بود آخرین زمستان جمهوری اسلامی را در سال۱۳۹۷ رقم بزند و نظام ایران را سرنگون کنند. تهدیدات آمریکا علیه ایران برای تغییر رژیم، در شرایطی بود که شیوع بیماری کرونا از اواخر سال۱۳۹۸ شرایط اقتصادی بسیار سختی را با وجود جنگ اقتصادی و تحریمهای ترامپ علیه کشور، به مردم تحمیل کرد
در مقابل دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی، در حالی آغاز شد که عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایران بعد از روی کار آمدن بایدن، مذاکرات در ژنو برای احیای برجام را به نتیجه رسانده بود و این مذاکرات بعد از شش مرحله مذاکره در خرداد۱۴۰۰ به امضا و تایید طرفین حول توافق ایران، اروپا و آمریکا، نیاز داشت. امتیازاتی که بقول عراقچی در این توافق بی سابقه بود و در مذاکرات ژنو۶ خواستههای ایران برای خروج سپاه پاسداران و نهادهای حاکمیتی از تحریمهای آمریکا برآورده شده بود، اما تعلل و تاخیر دولت رئیسی در به نتیجه رساندن این توافقات در نهایت برجام را این روزها از دسترس خارج کرده است.
از سوی دیگر بیماری کرونا نیز در کشور کنترل شده بود و تحریمهای آمریکا هم بعد از ریاست جمهوری بایدن، و زمینه سازی برای احیای توافق هسته ای، تضعیف شده بود. بایدن با چراغ سبز برای فروش نفت ایران، تلاش کرد اعتماد ایران را برای بازگشت به مذاکرات جلب نماید.
با این وجود دولت رئیسی شرایط اقتصادی را طی دوسال اخیر به سمتی برده است که شنیدن خبرهایی از قیمت دلار ۵۵ هزار تومانی یا خودروهای ایرانی میلیاردی یا سکه چندده میلیونی تبدیل به کابوسهای روزمره زندگی شده اند.