تاریخ انتشار: ۱۲:۲۷ - ۱۸ اسفند ۱۴۰۲

تمجید از مشارکت ۴۱ درصدی و جایِ خالی «۵۹ درصد» در تحلیل‌های انتخاباتی /پیام افزایش آراء باطله در انتخابات ۱۴۰۲

اگر مجلس یازدهم و دولت سیزدهم که با روی کار آمدنشان حاکمیت یکدست را تشکیل دادند، عملکردی مناسب و مثبت و تاثیرگذار داشته‌اند، چرا نتوانسته‌اند که اثری روی مشارکت در انتخابات بگذارند و مردم را پای صندوق‌ها بکشانند؟

اقتصاد۲۴- نگاه‌ها و تحلیل‌ها به انتخابات مجلسین خبرگان و شورای اسلامی، در داخل کشور تقریبا در تمام رسانه‌های رسمی اصولگرایان، در یک سو قرار گرفته است؛ تحلیل‌هایی اغراق‌آمیز که بیشتر از تحلیل شبیه به تمجید است. خبرگزاری فارس خط خبری خود را بر اساس همان خط حاکم بر رسانه‌های اصولگرا پیش می‌برد. فارس با محسن مهدیان گفت‌وگویی کرده است؛‌ مهدیان مدیرمسئول روزنامه همشهری متعلق به شهرداری تهران است که مدیریت این نهاد شهری را علیرضا زاکانی یکی از اصولگرایان تندرو در اختیار دارد.

نگاه دو گانه حامیان دولت؛ تحریم یا سوء مدیریت؟

مهدیان با بیان اینکه «انتخابات روز جمعه در شرایطی برگزار شد که ما در یک جنگ ترکیبی بسیار عمیق قرار داشتیم»، گفته «چه کسی است که نداند بخش زیادی از تورم امروز به‌خاطر تحریم‌های اقتصادی است؟ وقتی اجازه نمی‌دادند پول نفت بر گردد طبیعی بود که دولت مجبور شود پول بدون پشتوانه چاپ کند و آثار این اقدام هنوز هم پس از چند سال وجود دارد».

طیفی که مهدیان، روزنامه همشهری و خبرگزاری فارس در دایره آن تعریف می‌شوند، همان‌هایی هستند که در زمان دولت قبل مشکلات اقتصادی را ناشی از «بی‌عرضگی» در مدیریت می‌دانستند و حالا که خود عنان امور را در دست دارند متوجه تاثیرات تحریم‌ها شده‌اند.

او گفته «خودشان فکر می‌کردند و همه‌ آنها هم اعلام می‌کردند که مشارکت زیر ۲۰ درصد است و آن را ۲۷ درصد اعلام می‌کند شما می‌بینید که ۴۱ درصد مردم پای صندوق رأی حاضر می‌شوند و مشارکت می‌کنند و این رأی؛ یک رأی غیرتی است، این رأی یک رأی پرقدرت و بسیار معناداری است».

او گفته «۲۵ میلیون یعنی تعداد آرای انتخابات ایران اندازه جمعیت چند کشور منطقه است. درواقع یک جمعیت عظیمی پای صندوق رأی آمده‌اند».

۳۶ میلیون نفری که جایی در تحلیل ها ندارند

اما خبرگزاری تسنیم، کمی از نگاه حاکم با فارس فاصله دارد؛ با این حال این خبرگزاری هم تحلیلی شبیه به تحلیل‌های موجود در فضای رسمی دارد. تسنیم در تحلیلی نوشته «مشارکت ۴۱درصدی، در عین حال که باید نیازمند تفکر نسبت به آینده باشد، امّا امیدبخش هم هست. امیدبخش از آن جهت که علیرغم تمام این مشکلات، جمهوری اسلامی یک هسته‌ی سخت و بدنه‌ی معتقد بزرگ دارد که حاضرند در شرایط دشوار پای کار آن بیایند و جامعه ایران به طور کلی علیرغم اعتراض، اقبالی به ایده‌ی جریان ضدایران علیه ساختار سیاسی ندارد. لذا اگر اقتصاد وضعیت بهتری پیدا کند، سیاست سامان دیگری به خود بگیرد، در حوزه فرهنگ «عقلا»ی معتقد تصمیم‌گیرنده باشد و در حوزه اجتماعی، و بویژه در حوزه «آموزش و پرورش» اقدامات بنیادی صورت بگیرد، حتماً‌ وضعیت در آینده می‌تواند به نفع همه‌ی ایرانیان بهبود یابد.»

این یادداشت افزوده «نواقص نهاد انتخابات و به طور کلی سازمان سیاسی در ایران که در چند انتخابات گذشته اثرات خود را به نوعی بروز داده نیز جزو مسائلی است که باید در نظر گرفت…. در چنین وضعیتی به لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین با چنین توصیفی از کاستی‌های مهم نهاد انتخابات، از هر ۱۰ نفر، بیش از ۴ نفر پای صندوق رای رفته‌ و ۲۵ میلیون نفر در انتخابات شرکت‌ کرده‌اند.»

همچنین درباره میزان مشارکت در تهران نیز نوشته «در همین شهر تهران که به لحاظ سبک زندگی، وضعیت بسیار متفاوتی از دهه ۶۰ را تجربه می‌کند و در سال ۱۴۰۱ نیز چندین ماه ناآرامی و اعتراض را به خود دیده، یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر پای صندوق رای آمده‌اند، بدون آنکه از گروه‌های سیاسی ایده‌ی بخصوصی، غیر از رقابت سلبی دیده باشند.»

واضح است که در این تحلیل‌ها ۳۶ میلیونی که رای ندادند هیچ جایی ندارند؛ بلکه آنها تنها همان بخشی که پای صندوق رفته‌اند را می‌بینند.

ریشه یابی مشارکت پایین

اما در میان این رسانه‌ها، نورنیوز نزدیک به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با نگاهی متفاوت از گفتمان حاکم، با اشاره به مشارکت ۴۱ درصدی نوشته در این انتخابات، «نصاب بی سابقه‌ای در میزان حضور مردم پای صندوق‌های رأی به جای گذاشت، احتمالا در تمام طرف‌های دخیل در ماجرا، تعجب و بلکه حسرت را رقم زد. هرچند که نفس هر انتخاباتی در حکم جشنواره‌ای برای مردم سالاری است و می‌تواند اراده ملی را به ظهور برساند اما در برخی از ادوار،‌ نحوه وقوع و شکل تحقق آن، خالی از تلخی نبوده است».

این وبسایت نوشته «باید به دقت در این مسائل غامض و خطیر تأمل کرد که چرا این دوره از انتخابات در جدول مشارکت تمام ادوار انتخابات مجلس،‌ در رده آخر نشست و حتی به نصاب دوره قبل هم دست نیافت؟ سهم عوامل مختلف درشکل گیری شرایط کنونی چقدر بود؟ کدام قصورها،‌ تقصیرها،‌ سوء تدبیرها و سوءمدیریت ها به چنین وضعیتی انجامید؟ چرا برای تحقق راهبردی که رهبری نظام از ابتدای سال جاری برای انتخابات مقرر کردند و چهار ویژگی مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت را برای آن مطالبه نمودند تلاش کافی صورت نگرفت؟».

نورنیوز، مسائلی چون «مشقت‌های معیشت متعارف»، «کم توجهی به راهبردهای رهبری»، «بی‌برنامگی نامزدها و جریان‌های سیاسی»، «سیاست‌های قدیمی رسانه‌ای» و «آداب نوین مردم‌داری» را از جمله ضعف‌هایی دانسته که منجر به پایین‌ترین مشارکت در ادوار انتخابات مجلس جمهوری اسلامی شده است.

نورنیوز در پایان خواستار توجه مقامات و نهادهای حاکمیتی به ریشه‌یابی مشارکت پایین در انتخابات شده است: «اکنون به نظر می‌رسد در فردای انتخابات،‌ وظیفه همگانی نهادهای حاکمیت،‌ این است که به احیای وجه جمهوریت در ساختار سیاسی و اجتماعی همت بیشتری کنند. با چنین راهکاری، ‌احتمالا سرمایه اجتماعی نظام ترمیم خواهد شد؛‌ پدیده انتخاب معنادارتر خواهد بود؛‌ اثربخشی صندوق ملموس‌تر می‌شود؛ و نهایتا تعهد و دلبستگی تمام جریانات جوشیده از درون ایران اسلامی تقویت می‌شود».

مگر مبنای مشارکت انتخابات ۹۸ است؟

خط خبری و تحلیلی رسانه‌های نزدیک به نهادهای خاص و دولت، بر این اساس است که مشارکت حدود ۴۱ درصد در انتخابات را پیروزی می‌دانند و نشانه‌ای از شکست «تحریم‌کنندگان» انتخابات دانسته‌اند.
این در حالیست که حدود ۵۹ درصد از واجدان شرایط رای دادن در این انتخابات شرکت نکرده‌اند. اما این ۵۹ درصد که مشارکت نکرده‌اند جایی در تحلیل‌های این رسانه‌ها نداشته و آنها را کاملا نادیده می‌گیرند.


بیشتر بخوانید: مقایسه تعداد نمایندگان زن در ادوار مختلف مجلس؛ مجلس دهم پیشتاز شد + جدول


از سوی دیگر این رسانه‌ها و تحلیل‌هایشان همگی مبنای مشارکت را انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۱۳۹۸ است و معتقدند چون مشارکت در انتخابات اخیر، یکی دو درصد کمتر است، بنا بر این در ۴ سال باعث نشده که مشارکت واجدین شرایط کمتر شود؛ مانند حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان.

آنها در حالی اینچنین استدلال می‌کنند که اگر بنا بر آسیب‌شناسی باشد، باید هم آن ۵۹ درصد و علت پشت کردنشان به صندوق رای بررسی شود.

ریزش مشارکت در دوره مجلسِ قالیباف و دولتِ رئیسی

مهمتر اینکه عدم ریزش شدید مشارکت، جایی برای خوشحالی نیست. چرا که در سال ۱۳۹۸، در توجیه پایین‌ترین مشارکت مردمی در ادوار انتخابات مجلس جمهوری اسلامی، اینگونه می‌گفتند که این مشارکت پایین بابت عملکرد دولت حسن روحانی و مجلس دهم بوده است که مردم را ناامید کردند. با این حال، طیف اصولگرایان و جبهه انقلابی، وعده می‌دادند که با روی کار آمدن مجلس انقلابی، نمایندگان با مصوبات خود، مشکلات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و معیشتی مردم را حل خواهند کرد. اما نزدیک ۴ سال گذشت و نه تنها مشکلی حل نشد، بلکه قدرت خرید مردم به مراتب از سال ۹۸ کمتر و سفره‌های مردم کوچکتر شد.

حالا بعد از گذشت ۴ سال از مجلس انقلابی و دو سال و نیم از عمر دولت سیزدهم، مشارکت نسبت به سال ۹۸ نه تنها بیشتر نشده، بلکه حدود ۲ درصد هم کاهش یافته است.

اینجا سوالی مطرح می‌شود که اگر مجلس یازدهم و دولت سیزدهم که با روی کار آمدنشان حاکمیت یکدست را تشکیل دادند، عملکردی مناسب و مثبت و تاثیرگذار داشته‌اند، چرا نتوانسته‌اند که اثری روی مشارکت در انتخابات بگذارند و مردم را پای صندوق‌ها بکشانند؟

پیام آراء سفید و باطله

از سوی دیگر تحولی که در میزان آرای سفید و باطله نسبت به سال ۹۸ رخ داده، حاکی از مورد دیگری است که نشان می‌دهد برخی تنها خواسته‌اند در انتخابات شرکت کرده باشند وگرنه از شرایط رضایتی ندارند. به عنوان نمونه، آرای محمود نبویان که در انتخابات اخیر از حوزه انتخابیه تهران نزدیک به ۶۰۰ هزار رای دارد، همین سال ۹۸ که مبنای تحلیل این طیف قرار گرفته، ۸۲۱ هزار رای داشته است؛ که نشاندهنده ریزش آرای او در بدنه اجتماعی هسته‌ سخت اصولگرایان است.

بنا بر این با نادیده گرفتن آن ۵۹ درصد، نه تنها در ادوار آتی مشارکت بالا نخواهد رفت، بلکه حتی شاید آن میزان آرای باطله و رای سفیدها کلا قید حضور پای صندوق‌های رای را بزنند و مشارکت از این هم پایین‌تر بیاید.

ارسال نظر