اقتصاد۲۴- ایالات متحده و چین به دنبال گسترش رقابت جهانی خود به این منطقه حیاتی، اما نسبتاً پرآشوب و پر از درگیری هستند. از زمان آغاز به کار BRI، همکاری چین با کشورهای خاورمیانه به طور پیوسته عمیقتر شده است. IMEC یک پاسخ نوپای غرب به BRI و بخشی از رقابت ایالات متحده و چین بر سر بازارها، منابع و نفوذ در منطقه است. نشریه کارنگی گزارشی درباره این رقابت منتشر کرده و به مخاطرات این دو پروژه در پرتنشترین منطقه جهان پرداخته است.
BRI و IMEC هر دو تحول متاخر در خاورمیانه هستند، اگرچه اولی یک دهه بیشتر از دومی سابقه دارد. BRI یا همان یک کمربند، یک جاده، یک پروژه توسعه زیرساخت جهانی است که توسط رئیس جمهور چین شی جین پینگ در سال ۲۰۱۳ راه اندازی شد. گاهی اوقات از آن به عنوان جاده ابریشم جدید یاد میشود. IMEC آخرین مجموعه از ابتکارات ایالات متحده با هدف ادغام شرکای خاورمیانه و جنوب آسیا در یک بلوک ژئواکونومیک واحد است. این کوریدور از اجلاس سران G ۲۰ در دهلی نو، که در سپتامبر ۲۰۲۳ برگزار شد، شکل گرفت.
BRI و IMEC دو دیدگاه رقیب توسعه جهانی هستند که چشم انداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر قرن بیست و یکم را منعکس میکنند.
یک کمربند یک جاده چین، در سراسر آسیا، خاورمیانه، آفریقا، اقیانوسیه و آمریکای لاتین گسترش یافته است. چین بیش از ۱ تریلیون دلار در اقتصاد کشورهای درگیر در این تلاش سرمایه گذاری کرده است، که بخش عمدهای از این بودجه در زیرساختهای حمل و نقل سنتی (مانند بنادر، جادهها و راه آهن) و پروژههای انرژی صرف شده است. تا اواخر سال ۲۰۲۳، ۱۵۵ کشور برای BRI ثبت نام کرده بودند.
جزییات مسیرهای ترانزیتی کوریدور یک کمربند، یک جاده
این کوریدور کمک کرد که در اوایل سال ۲۰۱۶، چین به بزرگترین سرمایه گذار خارجی در خاورمیانه تبدیل شد و ۲۹.۷ میلیارد دلار برای سرمایه گذاریهای جدید در منطقه در مقایسه با سرمایه گذاریهای ۷ میلیارد دلاری ایالات متحده متعهد شد. مصر، ایران، اسرائیل، عمان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نقاط اصلی توسعه بندر و زیرساخت چین در منطقه هستند. علاوه بر این، مصر، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل (علیرغم اینکه با فشار دیپلماتیک ایالات متحده برای بازنگری مواجه شدهاند) قراردادهایی با شرکتهای چینی برای توسعه زیرساختهای مخابراتی امضا کردهاند.
یکی از دستاوردهای مهم پکن، که تا حد زیادی با جاهطلبیهای BRI همخوانی داشت، نزدیکی ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین بود که در مارس ۲۰۲۳ به امضا رسید. این میانجی گری، خطرات و عدم قطعیتهای ژئوپلیتیک بالقوه را کاهش میدهد و در عین حال همکاری در حوزه انرژی را تقویت میکند و مشارکتها را در مسیرهای کلیدی BRI متنوع میکند. چین با ایجاد روابط نزدیک با تهران و ریاض و قرار گرفتن به عنوان یک قدرت تثبیت کننده در منطقه، به طور بالقوه میتواند برتری منحصر به فردی نسبت به ایالات متحده کسب کند.
بیشتر بخوانید: پیشبینی اتحاد چین، روسیه و ایران در پنج تا ده سال آینده
در مورد کوریدور IMEC، این یک پروژه زیرساخت اقتصادی در مقیاس بزرگ است. عربستان سعودی، اتحادیه اروپا (EU)، هند، امارات متحده عربی، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ایالات متحده همگی یک یادداشت تفاهم با طرح کلی شبکه ترانزیت کشتی به ریل و راههای حمل و نقل دریایی موجود امضا کردند. این پروژه که هدف آن اتصال هند به اروپا از طریق خاورمیانه است، شامل دو کریدور مجزا است: کریدور شرقی که هند را به خلیج فارس و کریدور شمالی که خلیج فارس و خاورمیانه را به اروپا متصل میکند. زیرساختهای فیزیکی آن شامل خطوط راه آهنی است که امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن و اسرائیل را به اروپا متصل میکند، همچنین کابلهای داده و برق برای تقویت اتصال دیجیتال و خطوط لوله برای صادرات هیدروژن پاک بین هند، خاورمیانه و اروپا در آن تعبیه شده است.
مسیرهای عبوری کوریدور هند-خاورمیانه-اروپا
از همه اینها مهمتر، IMEC تا حدی توسط ایالات متحده برای رقابت با BRI در نظر گرفته شده بود. BRI به چین اجازه داد تا دامنه اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود را به ویژه در مناطقی که ایالات متحده به طور سنتی دارای نفوذ قابل توجهی داشت، گسترش دهد. منطقه غنی از انرژی خلیج فارس که به طور ایده آل بین آبراههای حیاتی دریای سرخ و تنگه هرمز واقع شده است، منطقه حیاتی رقابت بین واشنگتن و پکن است. اگرچه عربستان سعودی و امارات ممکن است این دیدگاه را نداشته باشند، اما IMEC فرصتی حیاتی برای مقابله با نفوذ سریع پکن در منطقه خلیج فارس است. مشارکت متحدان کلیدی ایالات متحده مانند اتحادیه اروپا و هند در IMEC به طور بالقوه میتواند منجر به همکاری و هماهنگی بیشتر بین آنها و کشورهای خلیج شود و به واشنگتن اجازه میدهد تا به طور مؤثرتری با نفوذ چین در منطقه مقابله کند.
با در نظر گرفتن این رقابت است که IMEC اسرائیل و اردن، دو کشور غیر امضاکننده را به هم متصل خواهد کرد. IMEC به نوعی بر اساس پیمان ابراهیم امضا شده بین اسرائیل از یک سو و بحرین، مراکش، سودان و امارات از سوی دیگر استوار شده است. ایده این کوریدور، ایجاد هم افزایی بیشتر بین اسرائیل و جهان عرب و در عین حال ادامه ارائه یک کوریدور جایگزین BRI تحت رهبری ایالات متحده است.
بر خلاف BRI، که ده سال است که شروع به کار کرده، IMEC هنوز در مراحل اولیه خود است؛ و برخلاف BRI که از تصمیم گیری متمرکز سود میبرد، ماهیت متنوع IMEC چند کشوری تصمیم گیری را کند و پیچیده میکند. برنامه ریزیها قرار است یک طرفه باشد، در درجه اول هند را به اروپا متصل میکند (BRI چند جهته است) و شامل توافقات و همکاری چندین کشور با سیستمهای قانونی، سیاست ها، پروتکلهای حمل و نقل و مقررات متفاوت است. IMEC تقریباً شامل بیست کشور است که هر کدام دارای مجموعهای از منافع، اولویتها و فرآیندهای بوروکراتیک خاص خود هستند، در حالی که BRI چین محور است. علاوه بر این، IMEC ممکن است همه گستردگی فرصتهای توسعه را که BRI در بر میگیرد، در بر نگیرد.
به همه اینها باید تنشهای منطقه حساسی مانند خاورمیانه را هم اضافه کرد. پروژههای کریدور اقتصادی با موانع پیچیده ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، روبرو هستند. اگر قرار است پروژههای کریدور اقتصادی بلندپروازانه مانند BRI و IMEC بهویژه در خاورمیانه موفق شوند، باید به پیامدهای بلندمدت آنها بر ژئوپلیتیک منطقهای توجه بیشتری کرد. کاهش فشارهای ژئوپلیتیکی مرتبط با پروژههای کریدور اقتصادی نیازمند برنامهریزی دقیق، همراه با فراگیری و شفافیت است. در این راستا، تعامل دیپلماتیک بسیار مهم است. جلب حمایت کشورهای همسایه و سازمانهای منطقهای برای ایجاد فضای مساعدتر برای همکاری و توسعه ضروری است. در غیر این صورت، رقابتها - چه بین کشورهای منطقه و چه بین ایالات متحده و چین - به طور قابل توجهی مسائل را پیچیده خواهد کرد. آنها علاوه بر تشدید اختلافات بین دولتهای خاص، ممکن است بلوکهای قدرت جدید و رقیب را به وجود آورند.