اقتصاد۲۴- مشروح گفتگو با فیض الله عرب سرخی در پی میآید:
مهمترین چالشهایی که امروز کشور با آن مواجه است و پیش روی دولت جدید قرار دارد به نظر شما کدام است؟
اگر بخواهیم در مورد مهمترین چالشهایی که امروز کشور با آن مواجه است صحبت بکنیم، بیش و پیش از هر مشکلی موضوع تحریمها خودنمایی میکند. ممکن است فکر کنیم که این تحریمها توسط آمریکا اعمال شده است، اما در عمل میبینیم که این تحریمها تقریباً توسط همه کشورها اجرا میشود. این تحریمها کشور را با مشکلات اساسی و جدی مواجه کرده است. تحریمها تقریباً منشأ تمامی ناترازیهایی است که ما در حوزههای مختلف با آن مواجه هستیم.
اگر بخواهم چند نمونه برای شما مثال بزنم، اولین آن مربوط به کشور عراق است. آمریکا حتی به عراق اجازه داده است که از ما برق بخرد؛ اما وقتی ما برق را به عراق صادر میکنیم، برای برگرداندن پول آن دچار مشکل هستیم. درحالیکه پول فروش برق در حسابهای ما در بانکهای عراقی است، اما امکان انتقال آن پول را نداریم؛ چون در کنار بحث تحریم، مسأله FATF خودنمایی میکند که حتی اگر ما در یک حوزهای، تحریم هم نداشته باشیم، اجازه نمیدهد پولمان را جابهجا بکنم.
مورد مشخص دیگر پولهای ناشی از فروش نفت ما است که عملاً در بانکهای برخی از کشورها بلوکه است؛ مثل هفت میلیارد دلاری که در کره جنوبی بود. با توافقاتی که صورت گرفت این پولها به قطر منتقل شد، ولی در عینحال، این جابهجایی هم نتوانست مشکل ما را حل کند؛ تا آنجایی من اطلاع دارم، قطریها از منابع شخصی خودشان ماهانه یک رقمی را به ایران پرداخت میکنند.
همینطور نفتی که ما بهصورت قاچاق یا غیر قاچاق، به چین با تخفیف میفروشیم، باز هم پول آن در بانکهای چینی است و ما نهایتاً مجبور میشویم از کالاهای چینی خرید بکنیم. کالاهایی که عملاً برای ما هم گران درمیآید و هم از کیفیتهای لازم برخوردار نیست؛ یعنی ما ازیکطرف، نفت را ارزان میفروشیم و از طرف دیگر، مجبور هستیم کالای چینی بخریم. دلیلش هم این است که ما، چون در حقیقت امکان انتخاب نداریم، به طور طبیعی کالا را با قیمت گران از چین میخریم.
بنابراین، دو مسأله تحریمها و عدم امضای FATF برای ما به بحرانهایی تبدیل شدهاند که تمام اقتصاد ما را در بر گرفته اند. امروزه هیچ کشوری نمیتواند اقتصاد خودش را مستقل از سایر اقتصادها اداره کند. پیوندی که در تأمین مواد اولیه، کالاهای نیمهساخته و اساساً تولیدات مشترکی که بین کشورها ساری و جاری است، برآمده از همکاریهای گستردهای بینالمللی است. وضعیتی که ما در آن گرفتار شدهایم هیچ امکان و اجازهای را به ما نمیدهد تا ما بتوانیم با دنیا کار کنیم، بتوانیم از ظرفیتهای جهانی استفاده کنیم و بتوانیم منابعمان را به اشتراک بگذاریم و از منابع و امکانات سایر کشورها استفاده کنیم. این مسأله فقط برای دولت آقای پزشکیان نیست؛ عین این مشکل برای دولت سهساله آقای رئیسی و سه سال آخر دولت آقای روحانی هم وجود داشت.
بنابراین، مهمترین بحران و چالش کشور مسأله تحریم و FATF است که اگر دولت آقای پزشکیان نتواند در توافق با سایر ارکان نظام راهحلی برای این دو مسأله پیدا کند، روند منفی موجود اقتصاد ما تداوم پیدا خواهد کرد.
در حوزه فرهنگی به نظر میرسد یکی از مسائل نسبتاً پر سروصدا در جامعه ما مسأله فیلترینگ باشد. دیدگاه شما در این مورد چیست؟
در موضوع فیلترینگ نکات زیادی قابل توجه است.
اولاً، امروزه فیلترینگ یک امر ناممکن است. شما الآن میبینید که در ایران تلگرام، اینستاگرام، واتساپ و توییتر، فیلتر است؛ اما در عالم واقع، هیچکدام اینها فیلتر نیست. میبینید که مردم با خرید فیلترشکن و گروههایی با ساخت و تجارت فیلترشکن عملاً فیلترینگ را از حیث اجرا بلاموضوع کردهاند. اینگونه نیست که طراحان فیلترینگ امروز بتوانند از موفقیت فیلترینگ سخن بگویند؛ چون همه به این فضاها و شبکههای اجتماعی دسترسی دارند. یک عدهای نیز با ساخت و فروش فیلترشکن تجارت میکنند؛ تجارتی در حد نزدیک به خود تجارت اینترنت.
کسی با فیلتر کردن به نتایج مورد نظر خودش هم نمیرسد
بنابراین، اگر کسی فکر میکند که فیلترینگ مصونیتی ایجاد میکند، باید او پرسید که آیا این مصونیت ایجاد شد؟ این برداشت و این فهم که فیلترینگ مصونیت ایجاد کرده است، مطلقاً وجود ندارد. اساساً امروزه فیلتر یک امر ناممکنی است.
بیشتر بخوانید: سعید جلیلی در سه قاب بین المللی و اقتصادی؛ مخالفت سرسختانه با کرسنت، برجام و FATF
ثانیاً، کسی با فیلتر کردن به نتایج مورد نظر خودش هم نمیرسد؛ چون الآن راههای فراوانی برای دسترسی به اینترنت وجود دارد و افراد با استفاده از آن راهها وارد فضاهایی که میخواهند میشوند؛ یعنی عملاً هیچ نوع توفیقی در مسأله فیلتر وجود ندارد. اما این فیلترینگ برای کسانی که میخواهند یک کسبوکاری با امنیت روانی داشته باشند ناامنی ایجاد میکند. آنهایی که در حقیقت دنبال یکلقمهنان و کسبوکارهایی در این فضای مجازیاند تا زندگیشان را با آن تأمین کنند، فیلترینگ امنیت روانی را از آنها گرفته است و آنها در ناامنی بهوجودآمده از فضای فیلترینگ، کسبوکارهایشان از دست دادهاند. اما آنهایی که دنبال کسبوکار نیستند و حضور در فضای مجازی برایشان یا تفریح است، یا یکجور مطالعه است و یا یکجور چرخیدن، آنها در واقع، کار خودشان را انجام میدهند؛ چون نگران زندگی و تأمین معاششان نیستند.
بر این اساس، کسانی که در حاکمیت برای امنیت ذهنی، امنیت روانی و احیاناً امنیت اخلاقی مردم از طریق فیلترینگ تلاش دارند، الآن باید قانع شده باشند که چنین اتفاقی نیفتاده و نمیافتد. ولی اگر دنبال از بین رفتن امنیت کسانیاند که کسبوکاری در این فضای مجازی دارند، باید بگویم که موفق شدهاند.
بنابراین، به نظر من موضوع فیلترینگ به یک بازبینی جدی و واقعی نیاز دارد تا در این بازبینی هدفها تعریف دقیق شده، نتایج اجرای فیلترینگ بررسی گردیده و نهایتاً دیده شود که بههیچ یک از اهدافی که فیلترینگ داشته نرسیده است. ما اگر دنبال امنیت اخلاقی و روانی هستیم، نمیتوانیم از طریق فیلترینگ این را به دست بیاوریم. اتفاقاً در توسعه اینترنت و توسعه تولیداتی که میتواند در فضای مجازی به مردم عرضه بشود، ما بهتر به اهداف خودمان دست پیدا میکنیم.
بههرحال، از برنامههایی که آقای پزشکیان با مردم در میان گذاشتند، یکی تلاش برای حل همین موضوع فیلترینگ است. انشاءالله با حذف فیلترینگ و با تلاش برای بهبود شرایط تولیدات فرهنگی قابل عرضه در فضای مجازی، به امنیت اخلاقی و روانی موردنظر دست پیدا کند.
مسئله تحریمها و مسئله FATF کاملاً مربوط به سیاست خارجی ماست
مهمترین چالش سیاست خارجی دولت دکتر پزشکیان را چه میدانید؟
تخصص من عملاً حوزههای فرهنگ و اقتصاد است که در ذیل دو سؤال قبلی شما توضیحاتی مرتبط با همین دو حوزه ارائه کردم. در ارتباط با این سؤال شما میخواهم به مطلبی اشاره کنم که تا حدودی مرتبط با سؤال اولتان هم است.
ببینید، مسأله تحریمها و مسأله FATF کاملاً مربوط به سیاست خارجی ما است. بهنظر من ما میتوانیم با تصحیح برخی اشتباهات غلط در حوزه سیاست خارجی، همکاریهای گستردهتری در حوزه بینالملل داشته باشیم؛ هم با کشورها و هم با سازمانهای بینالمللی. از طریق گسترش این همکاریها ما میتوانیم زمینههای مشارکت بیشتر را در اقتصاد خودمان فراهم کنیم و محدودیتهایی را که امروزه باعث شده است تا ما اقتصاد کوچکی داشته باشیم، برداریم. امروزه نتیجه این محدودیتها کاهش جیدیپی، کاهش درآمد سرانه، کاهش سرمایهگذاری و افت تقریباً اکثر نزدیک به تمام شاخصهای اقتصادی است.
انشاءالله با همکاری بهتر و بیشتر در عرصه بینالمللی بتوانیم این شاخصها را بهبود ببخشیم.