تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۱۶ مرداد ۱۴۰۳
اقتصاد۲۴ گزارش می‌دهد:

همه چیز درباره مفهوم تله نقدینگی و راه‌های خروج از آن

مفهوم تله نقدینگی به عنوان یک پدیده اقتصادی توجه اقتصاددانان و سیاست‌گذاران اقتصادی را به خود جلب کرده است. این مقاله به بررسی معنی و اهمیت درک تله نقدینگی و بحث در مورد اهمیت آن در چشم‌انداز اقتصادی جهانی می‌پردازد.

اقتصاد۲۴- شیوا سپهری: تله نقدینگی به وضعیتی اشاره دارد که در آن نرخ بهره به شدت پایین است و دیگر حتی سیاست پولی معمول در تحریک رشد اقتصادی مؤثر نیست. در این وضعیت، افراد و کسب‌وکار‌ها تمایل دارند به جای خرج کردن یا سرمایه‌گذاری، پول خود را پس‌انداز کنند. این رفتار اجتماعی می‌تواند منجر به کاهش تقاضای کل شود و اقتصاد را در وضعیت تله نقدینگی قرار دهد. اصطلاح "تله نقدینگی" برای اولین بار توسط اقتصاددان جان مینارد کینز در طول رکود بزرگ مطرح شد.

کینز از این اصطلاح برای توصیف وضعیتی استفاده کرد که در آن نرخ بهره به شدت پایین یا حتی صفر است، اما مردم و کسب‌وکار‌ها به دلیل بدبینی نسبت به چشم‌انداز اقتصاد، تمایلی به سرمایه‌گذاری یا خرج کردن پولشان ندارند. این مفهوم از تله نقدینگی از آن زمان به طور گسترده‌ای در اقتصاد کلان مورد مطالعه قرار گرفته و به مفهومی اساسی از درک سیاست پولی تبدیل شده است.

تله نقدینگی چیست؟

ورود اقتصاد یک کشور به تله نقدینگی مانند گیر افتادن در شن‌های روان است، جایی که هرچه بیشتر تقلا کنید، بیشتر فرو می‌روید. در ادامه به برخی از ویژگی‌های وضعیت تله نقدینگی می‌پردازیم:

۱. نرخ بهره پایین و سیاست پولی بی‌اثر

در دوران تله نقدینگی، نرخ بهره نزدیک به صفر یا در پایین‌ترین سطوح قرار دارد و ابزار‌های سنتی سیاست پولی، مانند کاهش نرخ بهره، بی‌اثر می‌شوند، زیرا انگیزه کمی برای وام گرفتن و خرج کردن وجود دارد. در نتیجه، تلاش‌های بانک مرکزی برای تحریک اقتصاد از طریق تزریق نقدینگی بی‌ثمر می‌ماند.

۲. احتکار در طول تله نقدینگی

در طول تله نقدینگی در اقتصاد یک کشور، مردم تمایل دارند پول خود را به جای مصرف یا سرمایه‌گذاری نزد خود نگه دارند. ترس از عدم قطعیت اقتصاد و کسب‌وکار‌ها را به اولویت دادن به ذخایر نقدی به جای خرج کردن یا سرمایه‌گذاری وادار می‌کند. این رفتار احتکاری تقاضای کل را بیشتر کاهش داده و بهبود اقتصادی را مختل می‌کند.

علل و نشانگر‌های تله نقدینگی

تله نقدینگی می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله فشار‌های تورمی و پس‌انداز بیش از حد باشد. هنگامی که قیمت‌ها در حال کاهش هستند، مصرف‌کنندگان تمایل دارند خرید‌های خود را به امید کاهش بیشتر قیمت‌ها به تأخیر بیندازند، که منجر به کاهش تقاضای کل می‌شود. اگر افراد و کسب‌وکار‌ها به جای خرج کردن یا سرمایه‌گذاری، پول نقد را احتکار کنند، این نیز می‌تواند به یک تله نقدینگی منجر شود.


بیشتر بخوانید: ارزش افزوده در تجارت چیست و چگونه ارزش محصول خود را بالا ببریم؟


عوامل منجر به تله نقدینگی

فشار‌های تورمی

هنگامی که اقتصاد با کاهش قیمت‌ها (تورم منفی) مواجه می‌شود و سطح عمومی قیمت‌ها در طول زمان کاهش می‌یابد، مصرف‌کنندگان ممکن است خرید‌های خود را به تعویق بیندازند، زیرا انتظار کاهش بیشتر قیمت‌ها را دارند. این کاهش در مصرف می‌تواند منجر به کاهش فعالیت اقتصادی شود و تله نقدینگی را تشدید کند.

پس‌انداز بیش از حد

اگر افراد و کسب‌وکار‌ها تصمیم بگیرند به جای خرج کردن یا سرمایه‌گذاری، پول خود را پس‌انداز کنند، این عمل باعث کاهش گردش پول در اقتصاد می‌شود. این کمبود خرج کردن می‌تواند منجر به کاهش تقاضای کل شود که رشد اقتصادی متوقف می‌کند.

نشانگر‌های حاکی از وجود تله نقدینگی چیست؟

نرخ بهره نزدیک به صفر

یکی از شاخص‌های کلیدی تله نقدینگی زمانی است که نرخ بهره نزدیک به صفر یا حتی منفی می‌شود. در چنین شرایطی، ابزار‌های سنتی سیاست پولی کارایی کمتری دارند، زیرا فضای محدودی برای کاهش بیشتر نرخ بهره وجود دارد.

توقف رشد اقتصادی

نشانه دیگر تله نقدینگی، رشد اقتصادی پایین یا صفر است که تلاش‌های سیاست‌گذاران برای تحریک اقتصاد از طریق سیاست‌های مالی یا پولی انبساطی نیز حتی تاثیری بر آن ندارد.

تأثیرات و چالش‌های تله نقدینگی چیست؟

کاهش کارایی سیاست پولی

همانطور که ذکر شد، در دوران تله نقدینگی، مصرف‌کنندگان و کسب‌وکار‌ها ترجیح می‌دهند پول خود را نگه دارند تا اینکه آن را سرمایه‌گذاری یا خرج کنند. این پدیده به عنوان ترجیح نقدینگی شناخته می‌شود. در نتیجه، حتی اگر بانک‌های مرکزی نرخ بهره را کاهش دهند، موجب تشویق به وام‌گیری و تحریک رشد اقتصادی نمی‌شود.

چالش‌های پیش روی بانک‌های مرکزی

با نرخ‌های بهره نزدیک به صفر، بانک‌های مرکزی فضای کمی برای مانور و اجرای تدابیر سیاست پولی دارند. این امر ابزار‌های کمتری در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد تا بر تورم یا تقاضای پول تأثیر بگذارند.

در دوران بحران مالی یا رکود، ممکن است بحران اعتباری رخ دهد که در آن بانک‌ها به دلیل افزایش ریسک‌پذیری از وام دادن خودداری کنند. این وضعیت تله نقدینگی را تشدید می‌کند، زیرا کسب‌وکار‌ها برای دریافت وام و سرمایه‌گذاری در گسترش عملیات خود با مشکل مواجه می‌شوند.

پیامد‌های بلندمدت تله نقدینگی چیست؟

تله نقدینگی می‌تواند پیامد‌های بلندمدتی برای اقتصاد داشته باشد. دولت‌ها ممکن است برای تحریک تقاضا به سیاست‌های مالی مانند افزایش هزینه‌های دولتی یا کاهش مالیات‌ها متوسل شوند. آنهم وقتی که سیاست پولی بی‌اثر است. با این حال، این تدابیر می‌تواند منجر به افزایش بدهی‌های دولتی شود.

علاوه بر این، در سناریوی تله نقدینگی، فرصت‌های سرمایه‌گذاری ممکن است کاهش یابد، زیرا کسب‌وکار‌ها به دلیل تقاضای ضعیف مصرف‌کنندگان و شرایط اقتصادی نامطمئن از سرمایه‌گذاری خودداری می‌کنند. این امر می‌تواند رشد بهره‌وری را مختل کرده و ایجاد شغل را محدود کند.

تفاوت بین تله نقدینگی و رکود اقتصادی

تله نقدینگی به شرایط پولی خاصی مربوط می‌شود، اما رکود اقتصادی به کاهش کلی فعالیت اقتصادی اشاره دارد. در اینجا تفاوت‌های عمده بین این دو آورده شده است:

نقش بانک‌های مرکزی

بانک‌های مرکزی در مقابله با تله‌های نقدینگی نقش مهمی ایفا می‌کنند. آن‌ها از سیاست‌های پولی غیرمتعارف مانند تسهیل کمّی (QE) استفاده می‌کنند تا پول بیشتری به اقتصاد تزریق کنند و وام‌دهی و سرمایه‌گذاری را تشویق کنند. بانک مرکزی اوراق قرضه دولتی یا سایر دارایی‌های مالی را از بانک‌های تجاری خریداری می‌کنند و هدفشان افزایش عرضه پول و کاهش نرخ‌های بهره بلندمدت است.

اما بانک‌های مرکزی در دوران رکود به روش‌های متفاوتی واکنش نشان می‌دهند. در دوران رکود، آن‌ها از ابزار‌های مختلفی برای افزایش نقدینگی در سیستم مالی و تشویق به وام‌دهی و سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند. این اقدامات با هدف تحریک فعالیت اقتصادی از طریق افزایش مصرف خانوار و سرمایه‌گذاری‌های تجاری انجام می‌شود.

در مقابل، در سناریوی تله نقدینگی، بانک‌های مرکزی در تأثیرگذاری بر نرخ بهره از طریق روش‌های سنتی محدودیت دارند. به همین دلیل، ممکن است از اقدامات غیرمتعارفی مانند تزریق مستقیم پول به اقتصاد استفاده شود.

درک تفاوت بین رکود و تله نقدینگی برای بانک‌های مرکزی و سیاست‌گذاران ضروری است، زیرا بر فرآیند تصمیم‌گیری آن‌ها در مورد سیاست‌های پولی مناسب برای هر وضعیت تأثیر می‌گذارد.

نحوه مواجهه اقتصاد‌ها با تله نقدینگی

کشور‌ها براساس شرایط خاص خود به وضعیت تله نقدینگی واکنش‌های متفاوتی نشان داده‌اند. به عنوان مثال، ژاپن برای مدت طولانی از سیاست‌های پولی غیرمتعارفی مانند سیاست‌های نرخ بهره صفر (ZIRP) و تسهیل کمّی (QE) استفاده کرد. در مقابل، کشور‌های دیگر مانند سوئد که به دلیل سطح بالای بدهی خانوارها، انتظارات تورمی پایین و کمبود تقاضای سرمایه‌گذاری با تله نقدینگی مواجه بودند، بر اجرای نرخ‌های بهره منفی به عنوان راهی برای تشویق به مصرف متمرکز شدند.

نتیجه استراتژی‌های کاهش

در مورد ژاپن، این اقدامات منجر به فشار‌های تورمی طولانی‌مدت شد که رشد اقتصادی را برای مدت زمان طولانی مختل کرد. از سوی دیگر، با وجود اینکه برخی کشور‌ها پس از بحران مالی ۲۰۰۸ موفق شدند از تله نقدینگی کامل جلوگیری کنند، همچنان با بهبود‌های کندی مواجه بودند که با نرخ‌های تورم پایین و مداوم مشخص می‌شد.

ارسال نظر