اقتصاد۲۴- شیوا سپهری: رشد اقتصادی به افزایش درآمد یا تولید کالاها و محصولات یک کشور در مقایسه با دوره قبلی اشاره دارد. در مقابل، توسعه اقتصادی مستلزم رشد پایدار و بلندمدت و افزایش درآمد برای یک کشور است. کشورهای توسعه یافته یا اقتصادها میتوانند به جنبههایی مانند مراقبتهای بهداشتی و برابری جنسیتی بپردازند. رشد اقتصادی به افزایش طولانی مدت درآمد واقعی ملی و سرانه یک کشور اشاره دارد. از سوی دیگر، توسعه اقتصادی با افزایش پایدار رفاه ملی نیز شناخته میشود. توجه به این نکته مهم است که توسعه اقتصادی مفهومی گستردهتر از رشد اقتصادی است.
رشد اقتصادی به ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک اقتصاد در یک دوره معین گفته میشود. این شاخص برای تشریح گوشهای از اثرات تورم و رسیدن به تصویر واقعی اقتصاد به صورت واقعی محاسبه میشود. این معیار معمولاً به عنوان درصد افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) محاسبه میشود.
عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی به شرح زیر است:
توسعه داراییهای زیرساختی کلیدی در اقتصاد، مانند ماشین آلات جادهای و راه آهن، کارایی اقتصادی را در جامعه افزایش میدهد و منجر به صرفه جویی در مقیاس بزرگ میشود که به عنوان عامل کلیدی بر شاخص رشد اقتصادی موثر است.
برای اطمینان از حصول رشد اقتصادی یک کشور، بسیار مهم است که از منابع به بهترین شکل برای کاهش هدر رفت و افزایش بهره وری اقتصادی استفاده شود. کشورها باید این عامل مهم را برای ایجاد رشد اقتصادی در نظر داشته باشند.
سرمایه گذاری در حوزه تحقیق و توسعه تأثیر مثبتی بر توسعه اقتصادی، افزایش بهره وری نیروی کار و کاهش هزینههای مربوطه در اقتصاد دارد و به عنوان یک عامل کلیدی در ایجاد رشد اقتصادی شناخته میشود.
بیشتر بخوانید: همه چیز درباره تولید ناخالص ملی (GNP) به زبان ساده
منابع انسانی کلید توسعه یک اقتصاد است. هر چه مهارتها و ظرفیتهای نیروی کار در یک کشور بالاتر باشد، توسعه اقتصادی نیز بیشتر میشود.
همچنین رشد اقتصادی به عوامل زیر وابسته است:
توسعه زیرساختها، از جمله حمل و نقل و انرژی، بر عملکرد کلی اقتصاد تأثیر میگذارد.
در دسترس بودن و کارایی منابع مالی از جمله سیستمهای بانکی بر رشد اقتصادی تأثیر میگذارد.
شرایط اقتصادی جهانی و پویایی تجارت بین المللی بر عملکرد اقتصادی تأثیر میگذارد.
نسبت تولید ناخالص داخلی به جمعیت (درآمد سرانه) رشد اقتصادی خوانده میشود
تولید ناخالص داخلی واقعی را میتوان با استفاده از سه روش ارزیابی کرد:
رشد فصلی با نرخ سالانه: این روش تغییر تولید ناخالص داخلی را از یک فصل به فصل دیگر محاسبه میکند و سپس آن را سالانه میکند. به عنوان مثال، یک تغییر سه ماهه ۰.۳ درصد به نرخ سالانه ۱.۲ درصد برون یابی میشود.
نرخ رشد چهار ربع یا سال به سال: این رویکرد تولید ناخالص داخلی یک سه ماهه را در دو سال متوالی به صورت درصد مقایسه میکند و به ارزیابی تغییرات فصلی کمک میکند.
نرخ رشد متوسط سالانه: این روش میانگین تغییرات را در هر چهار فصل محاسبه میکند. به عنوان مثال، اگر نرخهای در سال ۲۰۲۲، ۲ ٪، ۳ ٪، ۱.۵ ٪ و ۱ ٪ باشد، متوسط نرخ رشد سالانه برای سال به این صورت خواهد بود: (۲ ٪ + ۳ ٪ + ۱.۵ ٪ + ۱ ٪) ÷ ۴ = ۱.۸۷۵ ٪.
رشد اقتصادی تحت تأثیر چندین اصل کلیدی قرار دارد:
منابع طبیعی مانند زمین، سیستمهای زهکشی و معادن نقش بسزایی در رشد اقتصادی دارند. به عنوان مثال، مرکانتیلیسم تأکید میکند که ثروت یک کشور، از جمله طلا و مازاد تجاری، میتواند رشد اقتصادی را تحریک کند.
در نظریه آدام اسمیت اشاره شده که تشکیل سرمایه به افزایش بازده در مقیاس اقتصادی کمک میکند. بستگی به فعالیت و پس انداز کارگران دارد که میتوان برای تولید سرمایه بیشتر سرمایه گذاری کرد.
منابع انسانی، طبق مدل نئوکلاسیک، با تمرکز بر بهره وری نیروی کار، اندازه نیروی کار و نهادهها می توان رشد اقتصادی را محقق کرد. نیروی کار ماهر و موثر میتواند رشد و بهره وری در اقتصاد را افزایش دهد، پیشرفتهای تکنولوژیکی و سلامت اقتصاد را تقویت کند.
رشد جمعیت در کشورهای کم جمعیت مثبت تلقی میشود، اما طبق نظریه مالتوس، جمعیت بیش از حد میتواند به کمبود مواد غذایی و منابع منجر شود.
اهمیت رشد و توسعه اقتصادی به شرح زیر است:
رشد اقتصادی باعث افزایش رفاه و استاندارد زندگی یک کشور میشود.
فرصتهای شغلی بیشتری برای مردم ایجاد میکند و نرخ بیکاری را کاهش میدهد.
افزایش رشد اقتصادی به معنای درآمد بیشتر برای دولت است که میتواند برای خدمات عمومی و توسعه زیرساختها استفاده شود.
رشد اقتصادی سرمایهگذاری در فناوریها و صنایع جدید را تشویق میکند و باعث نوآوری و پیشرفت میشود.
رشد اقتصادی به کاهش فقر و نابرابری درآمد در یک کشور کمک میکند.