اقتصاد۲۴ – حسین عبادتی، مدیرکل اداره فناوری و اطلاعات گروه در سرمقاله شماره خردادماه ماهنامه داخلی گروه آورده است:
تحولات عمدهای که در صنعت بعد از جنگ جهانی دوم به ویژه بعد از افزایش عرضه تولیدات جهانی بر مصرف اتفاق افتاد به تدریج مدیران بنگاهها را به این صرافت انداخت که در راهبری صنعت و بنگاهها لزوما باید از روشهای جدیدی بهره گیرند. تا زمانهایی این روشها بیشتر به کنترلهای دستی محدود میشد، اما شدید شدن رقابتها توسل به شیوهها و راهحلهای جدید را بیش از پیش الزامی ساخت.
قبل از ظهور سیستمهای کامپیوتری با افزایش تولید و انباشتگی موجودی کالا در بنگاهها، عمدتاً روشهای دستی و سادهای همچون استفاده از نقطه بهینه سفارش در مدیریت موجودیها به کار گرفته میشد و لذا سازمانها ناگزیر به نگهداری سطح بالایی از موجودی برای برطرف کردن تقاضای مشتریان بودند. در آن زمانها هزینه نیروی انسانی، عمدهترین بخش هزینه تولید را به خود اختصاص میداد و از اینرو تمرکز سازمانها، صرف پایش و مدیریت این منبع پرهزینه میشد. این راهبرد طبعا، چرخه عمر محصول طولانیتر و تنوع محصول کمتری را برای سازمان ایجاب میکرد. راهحلی که در اوایل دهه 1970 برای این مشکل مطرح شد، اصطلاح MRPیا «برنامهریزی نیازمندیهای مواد»نام داشت که خیلی زود استفاده از آن در بین سازمانها مرسوم شد و کامپیوتر نیز به نوبه خود تاثیر زیادی در رشد و گسترش آن بر جای گذاشت. در واقع سیستمهای کامپیوتری جدید در مقایسه با سیستمهای دستی قدیمی که با کاردکسهای انبار این وظیفه را انجام میدادند، بهتر عمل کرده و به صورت خودکار با توجه به وضعیت موجودی انبار، خریدها، سفارشات در راه، سفارشات مشتریان و سایر عوامل تاثیرگذار ، میزان نیاز بنگاه به مواد اولیه را تخمین میزدند. همگام با فراگیر شدن سیستمهای MRP در سازمانها، کارشناسان کمکم متوجه شدند که مساله بسیار مهمی در این میان به فراموشی سپرده شده و آن عامل ظرفیت کارخانه است. ایشان متوجه شدند که سازمانها نه تنها باید مواد اولیه موردنیاز برای انجام کار را مورد توجه قرار دهند، بلکه ظرفیت موجود برای انجام آن کار نیز بسیار حائز اهمیت است.
بالا گرفتن رقابت بین بنگاهها در عرضه محصولات با قیمتهای پائینتر، توجه بنگاهها را به مسائل مالی بیش از پیش معطوف ساخت. این اصلی بدیهی است که هر تغییری در سطح موجودی یک بنگاه، تغییرات مالی خود را به همراه دارد. اصولا با ورود هر کالایی به انبار سازمان، سطح موجودی در دسترس کالاها افزایش یافته و در نتیجه، حسابهای مالی نیز افزایش خواهند یافت. راهحل پیشنهادی کارشناسان برای این نیاز ، ارائه سیستم یکپارچه «برنامهریزی منابع تولیدی» بود که تحت عنوان MRP II نامگذاری شد. MRP II نه تنها با سیستمهای تولیدی سازمان، بلکه با سیستمهای مالی آن نیز یکپارچه شد. بدین ترتیب، تمامی منابع سازمانهای تولیدی، قابل مشاهده، برنامهریزی و پایش شد.
موج بعدی طی سالهای 1980 و اوایل دهه 1990 اغاز شد که دیگر پرداختن صرف بنگاهها به عرضه محصولات با قیمت پائین جوابگوی مشتریان و بازار مصرف نبود و مشتریان به نیازهای دیگری نیز توجه داشتند. این توجه مشتریان ارائه محصولات جدید را ایجاب میکرد که لازمه آن تاکید بر کاهش فاصله زمانی بین طرح ایده محصول تا ارائه آن به بازار بود. در این زمان مشتریان نسبت به زمان انتظار حساستر شده بودند و مایل بودند کالای خود را در زمان، مکان و طریقهای که مدنظرشان بود، دریافت کنند. در این میان سازمانها بر آن شدند تا برای بقاء در صحنه رقابتی بازار، از روش « تولید به هنگام» استفاده کنند.
در این دوران مواد اولیه، 60 الی 70 درصد هزینه محصول تولید شده را به خود اختصاص میداد و در نتیجه سیستمهای برنامهریزی موجودی کالا، مورد توجه قرار گرفته بود و دیگر موجودی زیاد در انبار بنگاه مزیت رقابتی محسوب نمیشد. به این ترتیب «سیستمهای تولید به هنگام» به «سیستمهای تولید ناب» تکامل یافتند و با مفاهیم کیفیت همچون مدیریت کیفیت جامع، شش سیگما، و 5S در هم آمیختند.
در این زمان بود که مقولههای رقابتپذیری و سودآوری موجب شدند که نه تنها واحدهای تولیدی سازمان، بلکه تمامی بخشهای سازمان، این مفاهیم را مورد توجه قرار دهند و بدین ترتیب بود که که سیستمهای ERP برای اولین بار مطرح شدند.
ERP را در حقیقت میتوان نقطه اوج تلاقی نیازهای کسب و کار یک بنگاه امروزی با پیشرفتهای فناوری اطلاعات فرض کرد. در این سیستمها ویژگیهایی پیشبینی و به اجرا گذارده شده که برنامهریزی کلیه منابع یک سازمان، ایجاد یکپارچگی و هماهنگی، کنترل و پایش عملکرد سازمان، ارتقاء عملکرد کارکنان بنگاه، کاهش هزینههای بنگاه و افزایش درآمدهای آن و آنالیز و تحلیل دادهها مهمترین این موارد است.
موضوع قابل توجهی که در سالهای اخیر ERP را کانون توجه بیشتر مدیران و رهبران بنگاهها قرار داده، بکارگیری نسبتا وسیع این راهحل در شرکتهای بزرگ جهانی تایرسازی و دستیافتهایی است که از این رهگذر حاصل کردهاند.
اشاره به این نکته نیز ضروری ا ست که در کنتیننتال بیش از یک دهه است که از سامانه SAP به عنوان هسته اصلی نرمافزار های ستاد و دفتر مرکزی آن شرکت بهره برداری میشود ضمن اینکه در کنار این سامانه از نرمافزارهای دیگری نیز برای پوشش عملیات آزمایشگاهها و ماشینآلات خط تولید کمک گرفته شده است.