تاریخ انتشار: ۲۰:۰۰ - ۱۸ شهريور ۱۴۰۳

توصیه ربیعی درخصوص وفاق ملی

علی ربیعی در یادداشتی تاکید کرد: بدون تردید، پیش‌شرط رسیدن به رشد، توسعه و پیشرفت، اجماع نظری و وفاق پیرامون مهم‌ترین مسائل کشور است.

اقتصاد۲۴-علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «وفاق به مثابه نظریه، وفاق به مثابه روش» در روزنامه اعتماد نوشت: بسیاری از جامعه‌شناسان، متخصصان علوم سیاسی، اقتصاددانان و پژوهشگران حوزه صنعت مدت‌هاست در حال بحث و بررسی دلایل عدم توسعه هستند و به این نتیجه رسیده‌اند که یکی از مشکلات اصلی کشور، نداشتن و فقدان نظریه است. فقدان نظریه‌ای منسجم که اکثر نخبگان سیاسی از جناح‌ها و جریان‌های مختلف در مورد آن به توافق رسیده و در میان کنشگران سیاسی و اجتماعی نیز به عنوان نظریه‌ای هژمونی شده، منسجم و ثبات‌آور یک ائتلاف نظری شکل بگیرد.

من گاهی وقت‌ها می‌گویم مثل اساتیدی که در جلسه دفاع پایان‌نامه، به دانشجوها می‌گویند از فصل دو عبور کن؛ کشور هم در بسیاری از زمینه‌ها، بدون فصل دو اداره شده است. یکی از مشکلات کشور در حوزه سیاستگذاری، عدم فهم مشترک از مسائل و فقدان اشتراک نظری پیرامون مسائل کشور است. وقتی فهم مشترک صورت نمی‌گیرد، دولت‌هایی که سر کار می‌آیند انگار یک انقلاب شده (انقلاب نه به مفهوم شناخته شده آن بلکه پدید آمدن نتایجی شبیه آن)، شرایطی پیش می‌آید که نه تنها برنامه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بلکه به علت فقدان نظریه، سیاست خارجی که باید مبتنی بر یک نظریه از ثبات بالایی برخوردار باشد نیز تغییر می‌کند و اضافه کنید به آن، ورود افراد با دیدگاه‌های متفاوت و فهم و برداشت کاملا متضاد از مسائل کشور که می‌توان یکی از علل آن را بی‌سامانی سیاسی دانست.

در بی‌سامانی سیاسی، مانند این است که ناگهان منجی‌های ناشناخته ظهور می‌کنند امیدهای سینوسی ایجاد شده و پس از آن موج ناامیدی به وجود می‌آید که متاسفانه میزان دامنه ناامیدی در این سال‌ها افزایش داشته باشد و این‌چنین داستان غم‌انگیز دولت‌ها و اداره جامعه تاکنون ادامه داشته است. شعارها و سیاست‌های زیبا مثل رشد ۸درصدی، قدرت اول در منطقه، جامعه منزه، عدالت، آزادی، فقرزدایی، رفاه و... به آرمان‌های دست‌نیافتنی و کلماتی بی‌اثر در اذهان عمومی تبدیل شده‌اند. بر این اساس، وفاق به عنوان یک تئوری و نظریه‌، اولین گام برای ثبات دادن به چشم‌اندازها و ایجاد ائتلاف‌های عملی به شمار می‌رود. وفاق نظریه‌ای است که اگر بدون آن و بی‌ طی شدن مسیری که به ‌طور طبیعی در آن جریان‌های سیاسی و اجتماعی کشور به هم نزدیک می‌شوند، ما کماکان در تنازع‌های بیهوده باقی مانده، منابع مادی کشور به هدر رفته و منابع انسانی نیز رو به فرسودگی می‌رود.

بدون تردید، پیش‌شرط رسیدن به رشد، توسعه و پیشرفت، اجماع نظری و وفاق پیرامون مهم‌ترین مسائل کشور است. از مراحل تدوین استراتژی‌هایی برای امروز و آینده، سیاستگذاری‌های معطوف به حل مسائل کشور تا برنامه‌ریزی‌های اجرایی، وفاق نظری می‌تواند تبدیل به وفاق عملی شده و تداوم استراتژی‌ها و سیاست‌های مورد توافق نظری را در دولت‌های متوالی تضمین کند. با این وصف، وفاق به عنوان یک نظریه انسجام‌زا، تداوم‌بخش و اتحادآفرین متضمن نیل به اهداف و خروج از بن‌بست‌های امروز کشور خواهد بود.

ارسال نظر