تاریخ انتشار: ۰۸:۰۰ - ۰۷ آبان ۱۴۰۳
اقتصاد ۲۴ در گفتگو با مهدی مطهرنیا بررسی می‌کند؛

اسرائیل وارد جنگ گسترده علیه ایران نمی‌شود و از روش جنگ مینیاتوری استفاده می‌کند/ مساله ایران در آمریکا نیست، بلکه در تهران است/ مذاکره با ترامپ نتیجه بخش‌تر از مذاکره با دموکرات‌هاست

یک تحلیلگر سیاست خارجی می‌گوید: مساله ایران در آمریکا نیست، مساله در تهران است؛ آمریکایی‌ها خودشان می‌دانند با خودشان چند چند هستند و این ایران است که در مسائل مربوط به عرصه سیاست خارجی تعیین تکلیفی برای خودش ندارد و این سردرگمی در سیاست گذاری و عدم تفکر استراتژیک و عالمانه در عرصه سیاست اکنون هزینه آور شده است و این هزینه‌ها را اکنون جمهوری اسلامی نه تنها بر خود که بر مردم کشور نیز تحمیل می‌کند.

اقتصاد۲۴-  ساعت ۲:۲۰ دقیقه بامداد شنبه ۵ آبان ماه، ارتش اسرائیل حملاتی را به سوی ایران ترتیب داد که به گفته مقامات کشورمان بر تهران، ایلام و خوزستان تمرکز داشت. همزمان رسانه‌های غربی به نقل از منابعی در اسرائیل و آمریکا خبر‌های مرتبط با این حمله را منتشر کردند.

در این بین البته که بعد از این حملات بی پروایانه یکی از بزرگ‌ترین اجماع‌های جهانی برای محکومیت اقدام اسرائیل شکل گرفت چنان که از عربستان و امارات تا سوئیس و حتی محکومیت تلویحی از سوی اتحادیه اروپا را نیز شامل شد، اما در مقابل بسیاری با این پرسش مواجه شدند یا خود پرسش داشتند که حالا اقدام ایران چه خواهد بود و ایران قصد دارد چه مسیری را پیش بگیرد.

برای درک بهتر آنچه اکنون جزو گزینه‌ها و پیش روی ایران است خبرنگار اقتصاد ۲۴ با دکتر «مهدی مطهرنیا»، استاد دانشگاه، آینده‌پژوه و تحلیلگر سیاست خارجی به گفتگو نشسته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

**اسرائیل به نوعی در دور تازه تنش‌ها، سطح درگیری را بار دیگر افزایش داد و به طور مستقیم به خاک ایران و به گفته خودش ۲۰ نقطه کشور که برنامه ریزی کرده بود، حمله کرد. تاکنون بسیاری از کشور‌های جهان این اقدام را محکوم کرده اند، اما به نظر نمی‌رسد حتی با توجه به بیانیه وزارت خارجه ایران، این روند تنها در مسیر دیپلماسی باقی بماند و در ادامه احتمالا دو کشور وارد سطح تازه‌ای از درگیری نظامی خواهند شد. پیش بینی شما از آنچه در پیش است و آنچه اکنون باید ایران به عنوان صبر استراتژیک یا اقدام متقابل به آن دست بزند چیست؟

- آنچه که اکنون در میدان هویدا است، نشان دهنده آن است که جمهوری اسلامی ایران از جنگ گریز دارد، اما نیرو‌های موجود او را ناگزیر به جنگ می‌کند. جمهوری اسلامی بر این امر آگاه است که در بافت موقعیتی کنونی تمامی نیرو‌های پیشران در وضعیتی است که نمی‌توان ریسک کرد و تلاش دارد از ریسک موجود پرهیز کند و این در رفتار و کنش ایران به معنای جمهوری اسلامی کاملا هویداست.

اما از طرف دیگر شعار‌هایی که داده شده است و ورود به ایجاد یک هیبت و حیثت بلند مرتبه به عنوان ابرقدرتی در برابر ابرقدرت آمریکا، تحت عنوان انقلاب اسلامی اکنون با یک ابربحران هیبتی و حیثیتی رو به رو است که نه تنها در داخل کشور که بلکه در میان کشور‌های منطقه و نظام بین الملل در یک بافت موقعیتی ناگزیر از جنگ قرار می‌گیرد.
اکنون اگر ایران در برابر آنچه رخ داده است بازدارندگی ایجاد نکند، حمله به داخل ایران با وضعیت کنونی منطبق با حمله به داخل خاک اسرائیل نیست.


بیشتر بخوانید: اگر کاسبان تحریم و جنگ بگذارند درباره ادامه جنگ ایران و اسرائیل تصمیم منطقی گرفته می‌شود/ جنگ تمام عیار رخ نمی دهد، چون منطقه خسته است


ایران دستکم دو بار هیبت طرف مقابل را شکسته است و با وعده صادق یک و دو به اسرائیل حمله کرده و این حمله‌ها هم در چارچوب توافقاتی صورت گرفته که امروز عیان شده است، به گونه‌ای که آمریکای جنایتکار به عنوان میانجی ظاهر شده است، تا هم ایران و هم اسرائیل سطح تنش را محدود کنند؛ این موضوع این معنا را به ذهن متبادر می‌کند که برنده واقعی این جدل اکنون آمریکاست که توانسته یک دولت قدرتمند در دل واشنگتن و تل آویو ایجاد و در نهایت منطقه را کنترل کند و از سوی دیگر زمینه‌‌سازی کند که بر اساس آن شاهد شکل گیری وضعیتی باشیم که دولت مدعی قدرت و پیشینه تاریخی و بلند تمدنی با وقوع انقلابی به نام انقلاب اسلامی که مدعی قدرت ایدئولوژیک و نرم در عرصه‌های مختلف بوده است به چالش و بحران کشیده شود.

بالطبع این روند باعث می‌شود نیرو‌های داخلی حامی، در برابر مخالفان در داخل و خارج از کشور دچار انفعال و ریزش شوند و در درون کشور نیز تهدیداتی مانند امارات متحده عربی و باکو به سمت و سوی سناریوی آغوش مرگ می‌روند و هر کدام تلاش می‌کنند از این محفل برای خود امتیازی بگیرند و لذا جمهوری اسلامی هر چند که از جنگ گریز دارد، اما در این فضا ناگزیر از بازدارندگی است.
اما اگر بخواهد بازدارندگی به معنای اخص کلمه را انجام دهد بالطبع باید بپذیریم که کار بسیار سخت می‌شود چرا که در بافت موقعیت کنونی انجام این اقدام بسیار مشکل به نظر می‌رسد.


**چرا فکر می‌کنید اکنون خطری از سوی برخی همسایگان ایران درباره سناریو «آغوش مرگ» وجود داشته و اساسا این سناریو را چه می‌دانید؟

- در مقام تمثیل، زنبوران عسل نر با ملکه در آسمان برای تولید نسل هم آغوش می‌شوند و به زمین می‌افتند، اما زمانی که همین زنبوران عسل می‌خواهند بر ضد ملکه وارد عمل شوند او را بر روی زمین یا داخل کندو در آغوش می‌گیرند تا با گرما و حرارتی که به وجود می‌آورند زنبور ملکه را خفه کنند.

به هر تقدیر اکنون در ارتباط با ماجرای زنگه زور و مسائل دیگر راه‌های مواصلاتی و موارد دیگری همچون موضوعات فرهنگی و اقتصادی و نیز از منظر نظامی، ما شاهد تلاش برای ایجاد فضایی هستیم که بخواهند ایران را در تله این معانی قرار دهند و در صورت عدم پاسخگویی و بازدارندگی ایران به طبع این منظر بیشتر خود را به رخ خواهد کشید و این سناریو «آغوش مرگ» است.

** موردی که این روز‌ها زیاد درباره آن صحبت می‌شود زمان برگزاری انتخابات آمریکا در نیمه آبان یعنی حدود ۱۰ روز دیگر است. توصیه‌ای که برخی کارشناسان دارند این است که دستکم تا انتخابات آمریکا، ایران واکنشی چه بازدارنده یا پیشگیرانه انجام ندهد چرا که این عمل می‌تواند به نفع دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا باشد.

- جمهوری اسلامی ایران متاسفانه یک ارزیابی اشتباه دارد و فکر می‌کند اگر کاملا هریس بیاید وضعیت بهتر می‌شود. این در حالی است که اصولا در این راستا این نکته را نباید فراموش کرد که پرونده ایران یک پرونده فراحزبی در ایالات متحده آمریکاست و فقط روش‌های این دو حزب در برابر ایران با هم متمایز است و اتفاقا درباره ترامپ حقیقت موجود این است که او زودتر مذاکره می‌کند و قوی‌تر آن را به تصویب می‌رساند در حالی که دموکرات‌ها مذاکره‌ای پرفراز و نشیب را آغاز می‌کنند و با قدرت نمی‌توانند آن را به تصویب برساند و لذا ایران در میان این دو گزینه قرار دارد.

بعضی از محافل فکر می‌کنند که با روی کار آمدن هریس و دموکرات‌ها کار بهتر پیش می‌رود، در حالی که همین تفکر را در رابطه با بایدن داشتند و من در مهر سال ۱۳۹۹ و قبل از روی کار آمدن بایدن در مصاحبه‌ای گفتم که بایدن زمینه پرور ایجاد فشار بیشتر بر ایران خواهد شد و از این رو متغیر اصلی را انتخابات آمریکا قرار دادن و کنش را بر اساس انتخابات آمریکا در عرصه منافع ملی مورد برنامه ریزی قرار دادن، امری دور از واقعیت‌های استراتژیک است.

** اشاره شما به اینکه ترامپ در صورت ریاست جمهوری با قدرت بیشتر و محکم‌تر مذاکره می‌کند؛ جالب است، اما پرسش این است آیا طرف ایرانی از این فرصت در مذاکره استفاده می‌کند؟ آیا اساسا وارد این روند مذاکره برای نتیجه قطعی و نهایی می‌شود؟

- اساسا مساله ایران در آمریکا نیست، مساله در تهران است؛ آمریکایی‌ها خودشان می‌دانند با خودشان چند چند هستند و این ایران است که در مسائل مربوط به عرصه سیاست خارجی تعیین تکلیفی برای خودش ندارد و این سردرگمی در سیاست گذاری و عدم تفکر استراتژیک و عالمانه در عرصه سیاست اکنون هزینه آور شده است و این هزینه‌ها را اکنون جمهوری اسلامی نه تنها بر خود که بر مردم کشور نیز تحمیل می‌کند.

** وضعیت تنش میان ایران و اسرائیل اکنون به یک روند رفت و برگشتی تبدیل شده و انگار مدام طرفیت در راند‌های مختلف به مصاف هم می‌روند. به نظر هم می‌رسد تلاش دارند یک خط قرمزی را در این جدل‌های رفت و برگشتی نیز رعایت کنند. با توجه به این شرایط آیا اکنون دولت وقت اسرائیل تمایل دارد ایران را به ورطه یک جنگ تمام عیار برساند و آیا تمایل دارد آمریکا را نیز وارد این جنگ کند؟

- دولت اسرائیل به عنوان نیابتی ایالات متحده آمریکا اکنون به دنبال ایجاد وضعیتی برای گرفتن امتیاز بیشتر در نظم آینده جهانی است و لذا دولت اسرائیل از جنگ نامتعادلی که آمریکایی‌ها علیه ایران به راه انداخته‌اند بهره برد و ایران را وارد جنگ معلق کرد. این جنگ معلق در حال گذار به جنگ مینیاتوری است که من در نظریه جنگ‌های سه گانه، هر کدام از این موارد را به صورت مقالات مجزا توضیح دادم و اکنون در آستانه انتقال از جنگ معلق به جنگ مینیاتوری هستیم، جنگی که در آن ویژگی‌های ۵ گانه‌ای وجود دارد که از جمله می‌توانیم بهره مندی معنا دار و تعریف شده از تکنولوژی نظامی بسیار قدرتمند را بدانیم؛ اینکه اسرائیل وارد جنگ گسترده نمی‌شود، اما در عین حال هدف‌های بسیار بسیار بنیادین را با هجوم‌های سخت فناوارنه و موثر به انجام می‌رساند.


بیشتر بخوانید: جزئیات حمله اسرائیل به پایگاه نظامی در تهران/دلیل شنیده شدن صدای انفجار در پایتخت چه بود؟ / آیا جنگ تمام شد؟


ویژگی‌های جنگ مرکب و جنگ مینیاتوری اکنون در صحنه اقدام وجود دارد و ایران در این حوزه در بافت موقعیتی بسیار بسیار سختی قرار گرفته است. اگر اکنون ایران بخواهد جنگ ضد مینیاتوری و یا کلاسیک انجام بدهد، ایالات متحده، ائتلاف جهانی علیه ایران را در پشت اسرائیل تشکیل خواهد داد؛ لذا در این حال که نیابتی آمریکاست خود نیز در تل آویو خواهان بازی پیچیده‌ای در انتقال تئوری جنگ نامتعادل به جنگ معلق برای گرفتن امتیاز در آینده نظم نوین جهانی است و این فرصت را از دست نمی‌دهد.

** پس می‌توان این طور گفت که ایران نیاز دارد توامان رفتار بازدارندگی را نشان بدهد و داشته باشد و همزمان خط قرمزی را بپذیرد که ناچار به ورود به جنگ کلاسیک نشود؟

- بله ایران دارای وضعیتی است که در راستای سیاست‌های اعمالی، بر خود تحمیل کرده است.

** از چه جهت معتقد هستید که خودش بر خود تحمیل کرده است؟

- از جهت سیاست‌هایی که در این مدت برگزیده است. به جای اینکه به توسعه ملی بیاندیشد به توسعه انقلاب در عرصه منطقه‌ای و بین المللی توجه کرده است و بدون اینکه قدرت را درون خود نهادینه کند به انتشار قدرت در بیرون پرداخته است و به طبع رقبا را تبدیل به دشمن و دشمنان را نسبت به تحرک علیه ایران تحریک کرده است.

** اکنون راه بازگشت دارد و یا راه بازگشت برایش سخت است و یا اصلا ممکن است؟

- راه بازگشت بسیار سخت است و شیفت پارادایم‌های بسیار شدید را اکنون باید در دستور کار قرار دهد.

ارسال نظر