تاریخ انتشار: ۱۰:۱۴ - ۱۴ آبان ۱۴۰۳

اجتناب ایران از جنگ در عین آمادگی

«ایران برای مقابله با عامل بیرونی به انسجام داخلی نیازمند است.» این عبارات ترجیع‌بند مشترکی است که اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران سیاسی، متفکران، جامعه شناسان و حتی فلاسفه ایرانی بر روی آن تاکید موکد دارند

اقتصاد۲۴-علی باقری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و معاون سیاسی وزیر کشور در دوران اصلاحات، ضمن بازخوانی همه خطرات پیش روی کشور در عرصه داخلی و خارجی تلاش می‌کند زاویه نگاه خود را به مجموعه سیاست‌هایی بتاباند که ایران در این شرایط پیچیده باید در دستور کار قرار دهد. باقری با اشاره به اینکه ایرانی‌ها به دلیل اینکه تجربه جنگ را دارند از جنگ اجتناب می‌کنند، این موضوع را تناقضی بنیادین در شرایط امروز کشور می‌داند. تناقضی که باعث شده ایرانیان در عین آمادگی برای هر نوع تنازع، دکترین دوری از تنش را در دستور کار قرار دهند.

این تحلیلگر سیاسی معتقد است برای مواجهه معقول با گزاره‌های بیرونی باید نهایت انسجام در درون کشور ایجاد شود. به زعم این فعال سیاسی هر عامل، تصمیم و سیاستی که در افکار عمومی تنش ایجاد کند بر خلاف منافع ملی و مصالح عمومی است.

درباره رویکرد ایران در مواجهه با رخداد‌ها منطقه‌ای و داخلی صحبت‌های بسیاری می‌شود. اولا ریشه‌های بحران در منطقه و سپس راهبرد‌های ایران را طی ماه‌ها و هفته‌های اخیر چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا این وضعیت از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا به امروز اجتناب‌ناپذیر بوده یا می‌شد با تدابیری بحران را بهتر مدیریت کرد؟

بحث درباره ریشه‌های بحران پیش آمده در سطح منطقه‌ای و اینکه آیا وقوع وضعیت کنونی اجتناب‌ناپذیر بوده یا نه؟ فرصت مجزایی را می‌طلبد. شرایط موجود داخلی و خارجی و نحوه مواجهه ایران با این شرایط سطوح مختلفی دارد و به همین دلیل معادله را پیچیده ساخته است. واقع آن است که تهدیدات امنیتی سرحدات کشور، یکی از خطوط قرمزی است که بیشترین هم‌رایی و هم‌نظری را در داخل ایجاد می‌کند، تهدید سرحدات کشور و تجاوز به سرحدات کشور یکی از نقاط توافق ملی است که اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان در خصوص آن حساسیت دارند. مرز‌های کشور باید در برابر تجاوز یک رژیم درنده‌خو و غیر متعارف در جهان حفظ شده و هر نوع خطری از قلمروی ایران دور شود. از سوی دیگر باید توجه داشت که مردم ما مردم جنگ‌دیده‌ای هستند. ایرانیان جنگ و عوارض آن را با گوشت و پوست خود حس کرده و به ابعاد و زوایای آن احاطه دارند. ویرانگری‌های جنگ، خشونت‌های جنگ و تلخی‌های جنگ را چشیده‌اند. نسل امروز ایرانی نکبت‌ها و ویرانی‌های جنگ را حس کرده و مصائب آن را تحمل کرده‌اند. تلفیق این دو موضوع با هم راهبرد کنونی کشور را می‌سازد. یعنی از یک طرف دفاع از سرحدات، مرز‌ها و ثغور کشور یک ضرورت غیر قابل انکار است که ایرانی‌ها برای آن آبدیده شده‌اند و از سوی دیگر اجتناب از هر نوع جنگ همه‌جانبه که ممکن است تکرار جنگ تلخ ۸ ساله کشور باشد یک ضرورت است. تلفیق و برآیند این دو گزاره (یعنی آمادگی برای جنگ در عین دوری و اجتناب از آن) که در برخی موارد بسیار دشوار شده و مستلزم اتخاذ تصمیمات حساس، ظریف و پیچیده می‌شود، رهیافت آینده ایران در مواجهه با حوادث منطقه است.

رویکرد دولت و نظام تصمیم‌سازی‌های کشور را تا اینجای کار چطور می‌بینید؟ تا چه اندازه توافق در داخل می‌تواند به بهبود وضعیت در بیرون بینجامد؟

تا اینجای کار راهبرد‌های اتخاذ شده در کشور، تلفیق هوشمندانه این ۲ عامل ذکر شده بوده است. یعنی ایران در عین حفظ تمامیت ارضی خود از درگیری تا حد ممکن اجتناب کرده است. نقش وفاق داخلی یک نقش بی‌بدیل و کلیدی است. تردید نیست در شرایط فعلی اگر وفاق ملی در داخل وجود نداشته باشد، این مختصات پیچیده حاکم بر منطقه شرایط را بسیار دشوار می‌کند. اتحاد و اتفاق در داخل کشور نیز رمز اتخاذ یک سیاست منطقه‌ای و خارجی مبتنی بر حفظ کشور است. از سوی دیگر فارغ از بحث جنگ و مخاطرات خارجی، طی چند دهه اخیر در کشور ثابت شده که پیگیری فرآیند توسعه متوازن و همه‌جانبه در کشور بدون ایجاد توافق امکان‌پذیر نیست. به‌طور کلی توافق‌سازی به نظرم شرط لازم و کافی برای پیگیری فرآیند توسعه در کشور است.


بیشتر بخوانید:پزشکیان اسرائیل را تهدید کرد


این توافق در کدامین سطوح و میان کدامین بخش‌ها باید نهایی شود؟ آیا توافق حاکمیت و دولت کفایت می‌کند یا لایه‌ها و سطوح دیگری از توافق هم نیاز است؟

توافق در ابعاد مختلف معنا دارد. توافق هم در بالا میان صاحبان قدرت و زمامداران و سیاست‌گذاران و هم میان مراکز و جناح‌هایی که بخشی از قدرت را در اختیار دارند، دارای اهمیت است. اگر بر سر مسائل کلان جامعه و موارد مورد نظر مردم توافق صورت نگیرد، توسعه‌ای در کار نخواهد بود. استهلاکی که طرف‌های مختلف قدرت در داخل برای هم ایجاد می‌کنند، در کنار عدم بهره‌مندی از همه ظرفیت‌های کشور باعث بروز مشکل و دوری از توسعه می‌شود. ما هم تجربه دوران حاکمیت یکدست و قدرت کامل یک جناح خاص سیاسی را پشت سر گذاشته‌ایم و هم دوره استیلا و حاکمیت نسبی جریان اصلاح‌طلبی تجربه شده و هم تجربه‌های بینابینی از سر گذرانده شده است. یک چنین تجربیات متفاوتی و حتی متضادی ایران را واجد ویژگی‌های خاصی ساخته است.

یعنی هیچکدام از این تجربیات به کشور کمک نکرده که به سمت افزایش دامنه نفوذ در بیرون و تحقق توسعه در درون حرکت کند؟

البته در دوران اصلاحات تجربیات قابل توجهی کسب و ثبت شده است. اما این دوران هم دولت مستعجل بوده است و پس از پایان اصلاحات مناسبات حاکمیت به گونه‌ای چرخیده و تغییر کرده که بسیاری از دستاورد‌های کسب شده در دوره قبل را هم بر باد داده است. دوای این درد به نظر من توافق‌سازی در بالاست. سطوح مختلف بهره‌مند از قدرت، که شامل صاحبان قدرت، جناح‌های صاحب قدرت و سایر بازیگران این عرصه می‌شود باید بر سر آبادی و آزادی و استقلال کشور به توافق برسند.

شما از ارتباط متقابل و فهم مشترک اجزای مختلف سهیم در قدرت صحبت کردید، اما بخشی از این توافق بدون تردید باید با مردم و طیف‌های مردمی صورت بگیرد. در این زمینه حاکمیت چطور می‌تواند عمل کند؟

حاکمیت اگر نتواند با مردم، مطالبات مختلف و متنوع و متفاوت اقشار گوناگون مردم ارتباط برقرار کرده، صدای آن‌ها را شنیده و به آن‌ها پالس تغییر دهد و در واقع توافقی با پایین شکل نگیرد، امکان موفقیت و رشد به حداقل و صفر می‌رسد. در مقابل هجوم خارجی هم همین وضع حاکم است. در تجربه جنگ تحمیلی به هر حال اگر اتفاق ملی قوی و تقریبا مستحکم در داخل شکل نمی‌گرفت و اقشار متفاوت جامعه کمر همت دفاع از کشور را نمی‌بستند، آن تجربه هم به موفقیت ختم نمی‌شد. برای پیشبرد سیاست متوازنی که در آن هم کشور حفظ شود و هم حتی‌المقدور از ماجراجویی و درگیر شدن از یک جنگ همه‌جانبه جلوگیری شود نیازمند توافق‌سازی در داخل هم در سطوح بالایی قدرت و هم در سطوح پایینی آن هستیم.

حاکمیت اگر نتواند با مردم و مطالبات مردم ارتباط برقرار کرده، صدای آن‌ها را بشنود و به آن‌ها پالس تغییر دهد و در واقع توافقی با پایین شکل نگیرد، امکان موفقیت و رشد به حداقل و صفر می‌رسد


بیشتر بخوانید:سی‌ان‌ان: اسرائیل در آماده باش؛ احتمال پاسخ ایران


در دوران اصلاحات تجربیات قابل‌توجهی کسب و ثبت شده است، اما این دوران هم دولت مستعجل بوده است و پس از پایان اصلاحات بسیاری از دستاورد‌های کسب شده در دوره قبل را هم بر باد داده است

توافق هم در بالا میان صاحبان قدرت و زمامداران و سیاست‌گذاران و هم میان مراکز و جناح‌هایی که بخشی از قدرت را دراختیار دارند، دارای اهمیت است. اگر بر سر مسائل کلان جامعه و موارد موردنظر مردم توافق صورت نگیرد، توسعه‌ای در کار نخواهد بود

ایران در عین حفظ تمامیت ارضی خود از درگیری تا حد ممکن اجتناب کرده است. نقش وفاق داخلی یک نقش بی‌بدیل و کلیدی است

واقع آن است که تهدیدات امنیتی سرحدات کشور، یکی از خطوط قرمزی است که بیشترین هم‌رایی و هم‌نظری را در داخل ایجاد می‌کند

منبع: روزنامه اعتماد
ارسال نظر