تاریخ انتشار: ۱۱:۰۹ - ۲۵ آبان ۱۴۰۳
اقتصاد ۲۴ گزارش می‌دهد؛

پدیده پله‌ نشینی در قطار ؛ جدیدترین ورژن شکاف طبقاتی در ایران/ سود شیرین برای شرکت‌ های مسافربری

نشستن روی پله قطار برای رفتن به سرکار در شهری یا شهرستانی دیگر، جدای از بحث‌های اقتصادی و پررنگ‌تر شدن مشکلات مدیریتی، یک بعد اجتماعی هم دارد؛ کرامت انسانی که برای کاهش هزینه‌های اقتصادی زیر سوال می‌رود، نکته حذف شده در نگاه افرادیست که با فراغ بال تورم را افزایش می‌دهند و از هر شیوه‌ای برای کسب درآمد بیشتر از مردم استفاده می‌کنند.

اقتصاد ۲۴ - سنگین‌تر شدن بار مشکلات اقتصادی بر دوش افراد، همواره آن‌ها را به سمت استفاده از راهکار‌هایی که بتواند کمی از مخارج آن‌ها بکاهد سوق می‌دهد. در میان این شیوه‌ها، گاه روش‌های غیرمتعارف و در عین حال دردناکی دیده می‌شود که به راحتی نمی‌توان از آن عبور کرد.

به عنوان مثال پدیده پشت‌بام خوابی افرادی که توانایی اجاره کردن یک خانه مستقل نداشتند یا به هر دلیل برای آن‌ها این کار به صرفه نبود، طی چند سال اخیر بسیاری از توجهات را به خود جلب کرد و گزارش‌های مختلفی در این باره به گوش رسید. هر چند که با بلندتر شدن صدای این ناهنجاری اجتماعی ناشی از رشد قیمت مسکن، دولت کاملا آن را تکذیب کرد، ولی نمی‌توان به قطع گفت مردم در ایران به‌ویژه اقشاری که در محدوده‌ای نزدیک به خط فقر و یا کمی بالاتر از آن زیست می‌کنند، طی چند سال اخیر تن به تحمل هر شرایطی برای ادامه بقا می‌دهند.

یکی از این تلاش‌ها برای مواجهه با مشکلات اقتصادی، پدیده «پله‌ نشینی در قطار‌های برون‌ شهری» است که به نظر می‌رسد این‌بار دولت کمی سخت بتواند آن را تکذیب کند.

کارگران، قربانیان اصلی تورم

پدیده «پله‌ نشینی در قطار‌های برون‌ شهری» را می‌توان اینگونه توضیح داد که در ایستگاه‌های نزدیک شهر‌های بزرگ و مناطقی مربوط به حومه، اغلب کارگرانی سوار قطار‌های بین‌شهری شده و به جای استفاده از کوپه یا صندلی مخصوص مسافر، بر روی پله‌های میان واگن‌ها می‌نشینند. این افراد که مسیری طولانی را به ناچار هر روزه برای رفتن سرکار طی می‌کنند، هزینه سفر خود را نقدی به مسئول بخش مربوطه می‌پردازند.


بیشتر بخوانید: افزایش ۲۰ درصدی حقوق؛ جبران تورم یا عمیق‌تر شدن شکاف طبقاتی؟/ دور باطل تورم و دستمزد؛ بازی باخت-باخت فقر و وعده‌ها!


این روند که می‌توان از آن به عنوان جدیدترین ناهنجاری اقتصادی-اجتماعی یاد کرد، دلایل متعددی دارد؛ در وهله نخست هزینه پله‌نشینی طبیعتا کمتر از قیمت بلیت صندلی قطار است. از این رو افرادی که ناچارند هر روز مسافت طولانی را برای رفتن سرکار و بازگشت به خانه طی کنند، توانایی پرداخت ارقام سنگین برای تردد خود را ندارند.

نباید فراموش کرد این اتفاق اغلب برای ایستگاه‌های بین راهی و مناطق حومه‌ای شهر‌ها رخ می‌دهد؛ اغلب ساکنان این مناطق از قشر ضعیف جامعه محسوب شده و امکانات زیادی برای تردد ندارند. پس مجبورند از تنها خط راه‌آهن نزدیک به خود برای جابه‌جایی استفاده کنند. قرارگیری این افراد در شرایط نامساعد جغرافیایی و کمبود توان مالی، فرصت را برای سوء استفاده برخی شرکت‌های مسافربری فراهم کرده و پله‌های خود را برای یک الی چند ساعت نشستن، به قیمتی حدود یک سوم نرخ صندلی‌های قطار می‌فروشند.

سوءمدیریت‌های دولتی ادامه دارد

دلیل بعدی شکل‌گیری پدیده پله‌نشینی در قطار، وجود محدودیت در تهیه بلیت این وسیله حمل و نقل عمومی است. به منظور سامان‌دهی بازار بلیت قطار، دولت روند را به این شکل تغییر داد که افراد ۱۵ ام تا ۱۷ام هر ماه، پیش خرید بلیت‌های قطار خود را باید انجام دهند. هر فرد اگر نیاز به سفر با قطار داشته باشد، باید از ماه قبل تصمیم خود را گرفته و صندلی خود را رزرو کند.

طی کردن چنین روندی آن هم برای افرادی که در حومه شهر‌ها و یا حتی شهرستان‌های کوچک زندگی می‌کنند، به تبع دشوار است. پس آن‌ها چاره‌ای ندارند که در صورت نیاز به سفر فوری با قطار، از هر شیوه غیرمتعارفی که فضا را برای سودجویی شرکت‌ها فراهم می‌کند، بهره گیرند؛ به‌ویژه اگر این تردد، روتین روزانه باشد. نکته قابل توجه، آنجاست که هیچ یک از نهاد‌ها به این موضوع توجهی نداشته و شرکت‌های مسافربری نیز انگار از این درآمد‌های بادآورده، اما ثابت، راضی‌اند.

باطن اقتصاد ایران، سرمایه‌داریست

نشستن روی پله قطار برای رفتن به سرکار در شهری یا شهرستانی دیگر، جدای از بحث‌های اقتصادی و پررنگ‌تر شدن مشکلات مدیریتی، یک بعد اجتماعی هم دارد؛ کرامت انسانی که برای کاهش هزینه‌های اقتصادی زیر سوال می‌رود، نکته حذف شده در نگاه افرادیست که با فراغ بال تورم را افزایش می‌دهند و از هر شیوه‌ای برای کسب درآمد بیشتر از مردم استفاده می‌کنند.

کارگرانی که اغلب روزمزد هستند یا با پایه حقوق نهایت ۹ میلیون تومانی یک خانوار را اداره می‌کنند، از ارزشی پایین‌تر برخوردار نیستند که حق آن‌ها نشستن روی پله قطار باشد. ادعای مسئولان، آن است که ایران یک کشور سرمایه‌داری نیست، اما با نحوه مدیریت و شیوه‌های قانون‌گذاری فعلی انگار اگر پول نداشته باشی، ارزشی هم نداری.

تنها در یک نظام سرمایه‌داری کارگر روزمزد ساکن حومه، برای رفتن سرکار و بازگشت به خانه باید روی پله قطار بنشیند. البته اگر مدیران این موضوع را مثل تمام چالش‌های اقتصادی-اجتماعی دیگر تکذیب نکنند.

ارسال نظر