اقتصاد۲۴- شیوا سپهری: سیاست پولی و سیاست مالی دو ابزار شناختهشده برای اثربخشی بر فعالیت اقتصادی یک کشور هستند. سیاست پولی عمدتاً با مدیریت نرخ بهره و عرضه کل پول در گردش سروکار دارد و معمولاً توسط بانکهای مرکزی، اجرا میشود. سیاست مالی شامل اقدامات دولت در زمینه مالیاتگیری و مخارج است. در ایران، سیاست مالی ملی توسط قوای اجرایی و قانونگذاری تعیین میشود.
سیاست پولی چیست؟
بانکهای مرکزی معمولاً از سیاست پولی برای تحریک یا کنترل رشد اقتصادی استفاده میکنند. سیاستهای پولی با تشویق افراد و کسبوکارها به وامگیری و هزینه، به دنبال افزایش فعالیت اقتصادی است. در مقابل، با محدود کردن هزینهها و تشویق به پسانداز، سیاستهای پولی میتواند جلوی تورم را بگیرد. از سه ابزار اصلی برای تأثیرگذاری بر اقتصاد استفاده میشود:
عملیات بازار آزاد که شامل خرید و فروش اوراق قرضه دولتی برای تزریق یا کاهش پول در اقتصاد است.
نسبت ذخیره نقدی که تعیین درصدی از سپردههاست که بانکها باید ذخیره کنند و مستقیماً بر میزان وامدهی بانکها تأثیر میگذارد.
بیشتر بخوانید: تفاوت بین اقتصاد کلان و اقتصاد خرد چیست؟
نرخ بهره که بانک مرکزی برای ارائه وام به مؤسسات مالی تعیین میکند و بر نرخهای بهره کوتاهمدت در کل اقتصاد تأثیر دارد.
سقف اعتبار که به جای تغییر نرخ بهره استفاده میشود و بانک مرکزی اعتبار دریافت وام در بانکها را محدود میکند و آییننامههای تخصیص وام را سختگیرانهتر میکند که برای کنترل متغیرهای اقتصادی موثر است.
سیاست پولی ابزاری کلی برای گسترش یا محدود کردن عرضه پول و تأثیر بر تورم و رشد است و اثر کمتری بر اقتصاد واقعی دارد. بهعنوانمثال، در دوره رکود بزرگ، اقدامات فدرال رزرو جلوی فروپاشی اقتصادی را گرفت، اما رشد کافی برای جبران کاهش تولید و اشتغال ایجاد نکرد.
انواع سیاستهای پولی انقباضی و انبساطی
سیاستهای پولی میتوانند انقباضی یا انبساطی باشند و انتخاب نوع سیاست از سوی بانک مرکزی به شرایط اقتصادی و اهداف نهایی بستگی دارد:
سیاست پولی انقباضی: در زمان نگرانی از تورم، بانکهای مرکزی از این سیاست استفاده میکنند. در این حالت، قدرت خرید کاهش و قیمتها افزایش مییابند.
سیاست پولی انبساطی: برای تحریک رشد در زمان رکود اقتصادی استفاده میشود. این سیاست از طریق افزایش قیمت داراییها و کاهش هزینههای ارائه وام و سودآوری شرکتها را بهبود میبخشد.
سیاست مالی چیست؟
به گزارش اقتصاد۲۴ سیاست مالی به اقداماتی اشاره دارد که دولتها برای تأثیرگذاری بر جهت اقتصاد انجام میدهند. سیاست مالی بهجای تشویق یا محدود کردن بودجه شرکتها و مصرفکنندگان، هدفش تنظیم سطح کل هزینهها، ترکیب هزینهها، یا هر دو در اقتصاد است. دو روش اصلی تأثیرگذاری بر سیاست مالی عبارتاند از:
مخارج دولت: دولتها اگر تصور کنند فعالیتهای اقتصادی کافی وجود ندارد، میتوانند هزینههای خود را افزایش دهند. این اقدام بهعنوان مخارج محرک شناخته میشود. اگر درآمدهای مالیاتی برای این هزینهها کافی نباشد، دولتها با انتشار اوراق بدهی (مانند اوراق قرضه دولتی) پول قرض میگیرند که به آن کسری بودجه میگویند.
سیاستهای مالیاتی دولت: با افزایش مالیات، دولتها پول را از اقتصاد خارج کرده و فعالیت اقتصادی را کند میکنند. برای تحریک اقتصاد، دولتها ممکن است مالیاتها را کاهش دهند یا تخفیفهای مالیاتی ارائه دهند. تأثیرگذاری بر اقتصاد از طریق سیاست مالی یکی از اصول اصلی اقتصاد کینزی است.
پرداختهای انتقالی: پرداختهای انتقالی شامل، یارانه، کمکهای بلاعوض و ... که توسط دولت به صورت مستقیم به جامعه پرداخت میشود. این نوع سیاستها در دوران تورم باید کاهش پیدا کند و در دوره رکود نیز افزایش مییابد.
هنگام استفاده از ابزارهای سیاست مالی دولت باید تصمیم بگیرد کجا هزینه کند یا بر چه چیزی مالیات ببندد. به همین دلیل، سیاست مالی میتواند بخشها، صنایع، سرمایهگذاریها یا کالاهای خاصی را هدف قرار دهد که ممکن است صرفاً بر مبنای ملاحظات اقتصادی نباشند. به همین دلیل، سیاست مالی اغلب موضوع بحث میان اقتصاددانان و ناظران سیاسی است.
سیاست مالی انقباضی و انبساطی
دولتها میتوانند سیاستهای مالی خود را بهصورت انقباضی یا انبساطی اجرا کنند:
سیاست مالی انقباضی: برای مهار تورم از طریق افزایش مالیات و کاهش هزینههای دولتی استفاده میشود. این اقدامات ممکن است باعث رکود اقتصادی شوند تا تعادل بازگردد.
سیاست مالی انبساطی: معمولاً در زمان رکود برای تشویق مردم به مصرف استفاده میشود. دولتها ممکن است کمکهای مالی مستقیم به مردم ارائه کنند یا هزینههای دولتی را برای افزایش اشتغال افزایش دهند. این سیاستها اغلب با کسری بودجه همراه هستند.
تفاوتهای کلیدی
هدف کلی سیاستهای پولی و مالی تأثیرگذاری بر اقتصاد است. اول اینکه سیاست پولی توسط بانک مرکزی اجرا میشود، اما سیاست مالی بر عهده دولتهاست. تفاوت بعدی ابزارهای مورد استفاده در سیاستهای پولی و سیاستهای مالی است. سیاست پولی از عملیات بازار آزاد، نسبت ذخیره نقدی و سقف اعتبار استفاده میکند، اما سیاست مالی شامل هزینههای دولتی و تغییر در مالیات است.
کدامیک بهتر است؟
کارآمدی هر یک از این دو روش به شرایط بستگی دارد. سیاست پولی با کاهش نرخ بهره، هزینه وامگیری را کاهش میدهد و مصرفکنندگان و شرکتها را به هزینه و سرمایهگذاری تشویق میکند. سیاست مالی با ابزارهای انبساطی، تولید ناخالص داخلی (GDP) را افزایش داده و تقاضای کالاها و خدمات را بالا میبرد.
کلام پایانی
سیاستهای پولی و مالی هر دو نقش بزرگی در مدیریت اقتصاد دارند و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر وضعیت مالی افراد و خانوارها میگذارند. سیاست مالی از طریق مالیات و بودجه بندی دولت اجرا میشود و میتواند بر مالیاتهای افراد یا اشتغال آنها تأثیر بگذارد. سیاست پولی، با تنظیم نرخ بهره توسط بانک مرکزی، هزینههای وامگیری را کاهش داده و هزینهکرد مصرفکنندگان را تقویت میکند.