اقتصاد۲۴- شیوا سپهری: عرضه و تقاضا رابطه اقتصادی بین مقدار کالایی است که برای فروش در دسترس است و میزان خریداری که مصرفکننده مایل است، انجام دهد. رابطه بین عرضه و تقاضا بسیار مهم است و برای قیمت گذاری کالاهای مختلف از آن استفاده میشود. با تحلیل تعامل بین عرضه و تقاضا برای یک محصول، میتوانید قیمت تعادلی آن را تعیین کنید. به عنوان مثال، اگر قیمت یک محصول بیش از حد بالا باشد، ممکن است تقاضا برای آن کاهش یابد و عرضه فروخته نشدهای باقی بماند.
هنگامی که یک شرکت کالا تولید میکند، انتظار دارد که از آن سود کسب کند. به عنوان مثال، اگر یک ژاکت را به قیمت ۵۰۰ هزار تومان به فروش میرسد، ممکن است با افزایش قیمت، سود خود را افزایش دهد، اما اگر هزینهها بالا برود، تعداد کمتری از مشتریان مایل به خرید ژاکت خواهند بود. از طرف دیگر، اگر قیمت کاهش یابد، احتمالاً مشتریان بیشتری ژاکت را خریداری خواهند کرد، اما شرکت سود کمتری خواهد داشت. قیمت تعادلی نقطهای است که در آن مصرفکنندگان مایلند برای همان مقدار کالای موجود در بازار که تولیدکننده میتواند عرضه کند، پرداخت کنند. هنگامی که قیمت تعادلی یک محصول را تعیین میکنید، میتوانید با اطمینان تعیین کنید که چقدر از محصول را تولید کنید، زیرا تقاضای مصرفکننده با آن مطابقت خواهد داشت.
عوامل مختلفی بر تقاضا برای یک محصول تأثیر میگذارند. در اینجا برخی از عواملی که ممکن است باعث تغییرات در مدل شوند، آورده شده است:
با افزایش قیمت یک کالا، معمولاً تقاضا برای آن کاهش مییابد. به زبان ساده، مشتریان تمایل دارند که تعداد کمتری از کالاها را اگر گرانتر باشند، بخرند و به دنبال گزینههای ارزانتر میگردند. مشتریان محصولات مشابهی که قیمتهای متفاوتی دارند را مقایسه میکنند و بنابراین قیمت یک کالا میتواند بر آنچه که مصرفکننده برای کالاهای دیگر حاضر است پرداخت کند، تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر مصرفکننده بخواهد یک دوچرخه جدید بخرد، احتمالاً ویژگیها را با قیمتگذاری تولیدکنندگان مختلف مقایسه خواهد کرد.
درآمد مصرفکننده توان خرید و تقاضا برای یک محصول را تعیین میکند. افزایش درآمد معمولاً منجر به افزایش توان خرید و در نتیجه افزایش تقاضا میشود. کاهش درآمد معمولاً توان خرید و تقاضا را کاهش میدهد. افزایش درآمد همچنین منجر به افزایش تقاضا برای کالاهای با کیفیت میشود و کالاهای کمکیفیت با کاهش تقاضا مواجه میشوند. اگر درآمدها کاهش یابد، تقاضا برای کالاهای با کیفیت کاهش مییابد و تقاضا برای کالاهای ارزانتر افزایش مییابد. با توجه به این نکات، تغییرات اقتصادی میتواند به طور قابل توجهی بر درآمد خریداران تأثیر بگذارد و موجب جابجایی منحنی تقاضا در مدل عرضه و تقاضا شود.
بیشتر بخوانید: عجیب اما واقعی؛ تورم عامل رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته/ چه زمانی تورم برای اقتصاد خوب است؟
تغییرات در روندها میتواند بر ترجیحات مصرفکنندگان برای یک محصول تأثیر بگذارد، همانطور که تغییرات در عادات و آداب اجتماعی نیز باعث این موضوع میشود. محصولات محبوب اغلب شاهد افزایش تقاضا هستند، اما اگر روندها تغییر کند، این امر میتواند به سرعت تغییر کند. تبلیغات، شهرت برند، آگاهی از برند و ارزش ادراک شده همه میتوانند به روندهای صنعتی کمک کنند. همچنین ضرورت میتواند بر ترجیحات مصرفکننده تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، منحنی تقاضا برای پوشاک گرم در زمستان احتمالاً افزایش خواهد یافت.
اگر مصرفکنندگان فکر کنند که محصول به زودی کمیاب، غیرقابل دسترس یا گرانتر خواهد شد، منحنی تقاضا برای یک محصول میتواند افزایش یابد. مشتریان تحت تأثیر انتظارات خود از بازار، مقدار بیشتر از محصول را خریداری و انبار میکنند. این باعث ایجاد ارتباط واضحی بین تقاضای فعلی و قیمتگذاری آینده میشود. به عنوان مثال، اگر یک رویداد آب و هوایی باعث شود مصرفکنندگان احساس کنند که توت فرنگیها ممکن است گران شوند، احتمالاً آنها الآن توت فرنگی بیشتری میخرند که باعث افزایش منحنی تقاضا میشود.
اگر یک کالای خاص گرانتر شود، احتمالاً تقاضا برای کالاهای جایگزین آن افزایش مییابد. اگر محصول معمولی مصرفکننده در دسترس نباشد، تقاضا برای محصولات جایگزین میتواند افزایش یابد، به عنوان مثال، اگر مصرفکننده همیشه نوع خاصی از غلات را خریداری کرده باشد و قیمت آن افزایش یابد، ممکن است شروع به خرید نوع مشابه و ارزانتری از غلات کند. به همین ترتیب، اگر غلات مصرفکننده در دسترس نباشد، احتمالاً نوع دیگری از غلات را خریداری خواهد کرد. در نتیجه، تقاضا برای غلات ارزانتر یا غلات موجود در بازار افزایش مییابد.
حجم بازار نیز از عوامل موثر بر عرضه و تقاضا است و تعداد خریداران محصولات موجود را تعیین میکند. اگر حجم بازار کوچک باشد، احتمالاً خریداران محدودی خواهد داشت و تقاضا برای کالاها کم است. با افزایش حجم بازار، تعداد خریداران برای محصول افزایش مییابد و تقاضا بالا میرود. اگر در بازار خریداران یک گروه سنی خاص افزایش یابد، این امر میتواند باعث افزایش تقاضا برای کالاهای خاص شود. به عنوان مثال، اگر نرخ تولد در یک منطقه خاص افزایش یابد، تقاضا برای غذاهای کودک و محصولات مشابه افزایش مییابد.
عواملی که بر عرضه تأثیر میگذارند معمولاً تولید را تشویق یا دلسرد میکنند. در اینجا برخی از این عوامل میپردازیم:
مفهوم ظرفیت تولید به خروجی محصول در مقایسه با ورودی منابع اشاره دارد. اگر تقاضای بازار افزایش یابد، تولیدکننده میتواند خروجی خود را افزایش دهد تا کالاهای بیشتری عرضه کند. به عنوان مثال، اگر تقاضا برای یک رژ لب خاص افزایش یابد، منحنی عرضه تغییر میکند. شرکتی که آن رژ لب را تولید میکند میتواند تصمیم بگیرد که عرضه را برای برآوردن تقاضا افزایش دهد.
هزینههای تولید شامل هزینههای ساخت، مانند مواد اولیه، دستمزد کارکنان و خدماتی مانند برق و آب است. هنگامی که هزینههای تولید بالا میرود، قیمتهای بازار کالا افزایش مییابد تا شرکت سود خود را تضمین کند. اگر بازار بتواند این قیمتهای بالا را تحمل کند، منحنی عرضه ممکن است تغییر نکند یا افزایش یابد. اگر بازار نتواند این قیمتهای بالا را تحمل کند، احتمالاً تقاضا کاهش مییابد.
سازمانهایی که همان محصول یا خدمت مشابه را در یک محدوده قیمت مشابه تولید میکنند، میتوانند باعث دشواری ارائه محصولات به قیمت مناسب میشوند و مصرفکنندگان شروع به انتخاب گزینههای جایگزین میکنند. این کاهش تقاضا میتواند باعث افزایش عرضه شود که موجب میشود شرکت تولید را کاهش دهد یا به کالاهای دیگری تنوع دهد تا به نتیجه بهتری در بازار دست یابد.
دسترسپذیری مواد اولیه ارزان میتواند به افزایش تولید و عرضه محصولات کمک کند. اگر مواد اولیه به راحتی در دسترس نباشند یا گران باشند، احتمالاً تولید کاهش مییابد و عرضه به بازار کمتر میشود. به عنوان مثال، اگر یک شرکت ساختمانی در ابتدا برای تأمین مواد دچار مشکل باشد ولی مواد ارزان و با کیفیت بالا به راحتی در دسترس قرار گیرد، منحنی عرضه خدمات آن افزایش مییابد.