اقتصاد۲۴- شیوا سپهری: اقتصاد خرد به بررسی اقدامات واحدهای تجاری، افراد حقیقی، مانند افراد، شرکتها، خانوارها، بازارها، صنایع و ... میپردازد. از سوی دیگر، اقتصاد کلان به مطالعه کل اقتصاد میپردازد، یعنی نه یک واحد مشخص، بلکه ترکیبی از همه واحدها را بررسی میکند.
اقتصاد به عنوان مطالعه چگونگی همکاری انسانها برای تبدیل منابع محدود به کالاها و خدمات برای رفع نیازهای نامحدودشان و چگونگی توزیع این منابع تعریف میشود. اقتصاد به دو بخش عمده تقسیم شده است: اقتصاد خرد و اقتصاد کلان.
تفاوت عمده این دو مفهوم اقتصادی را میتوان در چند بخش توضیح داد. به لحاظ مقیاس اقتصاد خرد بر تصمیمگیریهای افراد حقیقی و شرکتها تمرکز دارد، در حالی که اقتصاد کلان به کل اقتصاد میپردازد. از نظر دامنه شمولیت اقتصاد خرد بازارهای خاص و قیمتگذاری را تحلیل میکند، اما اقتصاد کلان مسائل کلی مانند تورم، رشد و بیکاری را بررسی میکند. این دو مفهوم در شاخصها نیز متفاوت هستند، به قسمی که اقتصاد خرد بر عرضه و تقاضا تمرکز دارد، اما اقتصاد کلان به شاخصهایی مانند تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری و تورم توجه میکند.
به لحاظ تحلیل رویدادها نیز یک سیاست مالیاتی ممکن است هم برای اقتصاددانان خرد و هم کلان جالب باشد. اقتصاددان خرد تأثیر آن بر عرضه و تقاضای بازار خاص را بررسی میکند، در حالی که اقتصاددان کلان تأثیر آن بر سطح کلی رفاه اقتصادی را تحلیل میکند. در ادامه به تعریف اقتصاد خرد و کلان و تمایز آنها خواهیم پرداخت.
اقتصاد خرد شاخهای از اقتصاد است که بر رفتار و عملکرد عوامل اقتصادی فردی، مانند مصرفکنندگان، خانوادهها، صنایع، شرکتها و ... تمرکز دارد. این شاخه بررسی میکند که چگونه منابع محدود بین افراد مختلف برای رفع نیازهایشان تخصیص داده میشود و شرایط استفاده بهینه از منابع برای دستیابی به حداکثر تولید و رفاه اجتماعی را مشخص میکند.
بیشتر بخوانید: ۴ مفهوم اقتصادی که مردم عادی باید بدانند
در این حوزه، تقاضا نقش کلیدی در تعیین مقدار و قیمت یک محصول، همراه با قیمت و مقدار کالاهای مرتبط (کالاهای مکمل) و کالاهای جایگزین دارد، تا تصمیمات عاقلانهای درباره تخصیص منابع کمیاب برای استفادههای جایگزین اتخاذ شود.
اقتصاد خرد تحلیل میکند:
-چگونه افراد و خانوارها درآمد خود را خرج میکنند؟
-چطور افراد میزان پسانداز خود را برای آینده تعیین میکنند؟
-چه ترکیبی از کالاها و خدمات نیازها و خواستههایشان را با درآمد محدودشان بهتر برآورده میکند؟
همچنین تعیین میکند که:
-چه محصولات و به چه تعداد باید توسط شرکت تولید شود؟
-قیمت مناسب برای عرضه کالاها و خدمات به مخاطبان هدف چقدر است؟
-چه منابع مالی برای شروع یا اداره کسبوکار باید استفاده شود؟
-چند نفر و با چه حقوقی باید برای کار در شرکت یا سازمان استخدام شوند؟
-چه زمانی شرکت یا سازمان باید گسترش یابد، کوچک شود یا تعطیل شود؟
تحلیل بازار و تعیین قیمت کالاها و خدمات برای تخصیص بهینه منابع.
فرض بر این است که کسبوکارها منطقی عمل میکنند و کالاهایی تولید میکنند که سودشان را به حداکثر میرساند.
سازمان صنعتی: تحلیل ورود و خروج شرکتها و نوآوریها.
اقتصاد کار: بررسی دستمزدها و پویاییهای بازار کار.
اقتصاد مالی: موضوعاتی نظیر رفتار مالی شرکتها و بازده سرمایه.
اقتصاد عمومی: طراحی سیاستهای مالیاتی و هزینهای دولت.
اقتصاد شهری: مشکلاتی مانند ترافیک و فقر شهری.
به گزارش اقتصاد۲۴ اقتصاد کلان به بررسی پدیدههای کلی اقتصادی یا کل اقتصاد میپردازد. در واقع، بر رفتار و عملکرد متغیرهای کلان و مسائل تأثیرگذار بر کل اقتصاد تمرکز دارد.
این حوزه شامل اقتصادهای منطقهای، ملی و بینالمللی است و به موضوعات عمدهای مانند بیکاری، فقر، سطح عمومی قیمتها، مصرف کل، پسانداز کل، تولید ناخالص داخلی (GDP)، واردات و صادرات، رشد اقتصادی، جهانیشدن، سیاست پولی/مالی و ... میپردازد.
در اینجا موضوعات زیر بررسی میشود:
-چگونه تعادل اقتصادی بر اثر تغییرات متغیرهای کلان حاصل میشود؟
-نرخ بیکاری، فقر و تورم در کشور چقدر است؟
-چه مسائلی باعث تسریع یا کند شدن اقتصاد میشوند؟
-سطح زندگی و هزینه زندگی مردم در کشور چگونه است؟
علاوه بر این، اقتصاد کلان نهتنها به مسائل اقتصادی میپردازد بلکه راهحلهایی برای رفع این مشکلات ارائه میکند تا اقتصاد کارآمدتر عمل کند.
پایداری اقتصادی: رشد اقتصادی پایدار و بدون مشکلات ساختاری یا زیستمحیطی.
اشتغال کامل: کاهش نرخ بیکاری تا حد ممکن.
ثبات قیمت: کنترل تورم یا کاهش قیمتها.
توازن خارجی: تعادل بین صادرات و واردات.
توزیع عادلانه درآمد و ثروت: کاهش نابرابریهای اقتصادی.
افزایش بهرهوری: بهبود سطح کارایی در استفاده از منابع اقتصادی.
چرخههای تجاری: علل نوسانات کوتاهمدت در درآمد ملی.
رشد اقتصادی بلندمدت: عوامل تأثیرگذار بر رشد پایدار اقتصادی.
نکات زیر تفاوتهای اقتصاد خرد و کلان را به تفصیل توضیح میدهد:
۱. اقتصاد خرد بخش خاصی از اقتصاد مانند فرد، خانوار، شرکت یا صنعت را بررسی میکند و به مسائل اقتصادی در سطح فردی میپردازد. در عینحال اقتصاد کلان کل اقتصاد را مطالعه کرده و به واحدهای کلی مانند درآمد ملی، سطح عمومی قیمتها، مصرف کل و ... میپردازد.
۲. اقتصاد خرد بر واحدهای اقتصادی تأکید دارد، در حالی که اقتصاد کلان بر متغیرهای کلی اقتصادی تمرکز دارد.
۳. اقتصاد خرد به مسائل عملیاتی یا داخلی شرکتها و سازمانها مربوط است، اما اقتصاد کلان به مسائل محیطی و خارجی میپردازد.
۴. ابزار اصلی اقتصاد خرد عرضه و تقاضا است، در حالی که ابزارهای اقتصاد کلان عرضه و تقاضای کل هستند.
۵. اقتصاد خرد به موضوعاتی مانند قیمت یک کالا، شرکت، خانوار، صنعت، دستمزدها و قیمتها میپردازد، اما اقتصاد کلان با متغیرهای کلی مانند درآمد ملی، تولید ملی، سطح قیمتها، مصرف کل، پسانداز کل و سرمایهگذاری کل سروکار دارد.
۶. اقتصاد خرد بررسی میکند که چگونه قیمت یک کالا بر مقدار تقاضا و عرضه آن تأثیر میگذارد، در حالیکه اقتصاد کلان به مسائل عمدهای مانند بیکاری، سیاستهای مالی و پولی، فقر، تجارت بینالملل، تورم، کسری بودجه و ... میپردازد.
۷. اقتصاد خرد قیمت یک کالا و قیمت کالاهای مکمل و جایگزین را تعیین میکند، اما اقتصاد کلان به حفظ سطح عمومی قیمتها و حل مسائل کلان مانند تورم، رکود، فقر و بیکاری کمک میکند.
۸. در تحلیل اقتصادی، اقتصاد خرد از رویکرد پایین به بالا استفاده میکند، در حالی که اقتصاد کلان رویکرد بالا به پایین را به کار میبرد.
-کمک به تعیین قیمت کالاها و عوامل تولید مانند زمین، کار، سرمایه و کارآفرینی.
-اقتصاد خرد مبتنی بر اقتصاد آزاد است که در آن شرکتها استقلال تصمیمگیری دارند.
-فرض اشتغال کامل غیرواقعی است.
-تنها بخش کوچکی از اقتصاد را بررسی میکند و بخش بزرگتر را نادیده میگیرد.
-کمک به تعیین تراز پرداختها و شناسایی دلایل کسری یا مازاد آن.
-کمک به تعیین سیاستهای اقتصادی و مالی و حل مسائل مالی عمومی.
-فرض همگن بودن متغیرهای کلی را در بردارد که همیشه درست نیست، زیرا ممکن است گاهی ناهمگن باشند.
-تنها متغیرهای کلی را بررسی میکند و رفاه فردی را نادیده میگیرد.
اقتصاد خرد بر تخصیص منابع محدود میان افراد تمرکز دارد، اما اقتصاد کلان بررسی میکند که این منابع چگونه باید بین گروههای بزرگتر توزیع شوند تا بهترین استفاده ممکن از منابع کمیاب صورت گیرد. هر دو معتقدند که رفاه اقتصادی یک کشور تنها با استفاده بهینه از منابع تولیدی امکانپذیر است. بنابراین، این دو شاخه اقتصادی به هم وابسته هستند و برای درک کامل اقتصاد، مطالعه هر دو ضروری است.