اقتصاد۲۴- جلال خوشچهره: ناامیدی از نتیجه بهنسبت فوری گفتوگوهای ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴ و آنچه اکنون در سوریه، لبنان و غزه میگذرد، بیش از هرچیز به یک تصور دامن میزند. این تصور همانا خطر ورود به مرز روابط سرد تهران-اروپا و امکان بیشتر برای عرضاندام سیاستهای تهاجمی دولت دونالد ترامپ بلافاصله پس از استقرار است. ترامپ مدعی جایگزین کردن «اراده مبتنی بر قدرت» بر سیاستهای به زعم او «تعاملی» جو بایدن است.
کارویژه دیپلماسی تهران در این فاصله یعنی تا بیستم ژانویه ۲۰۲۵ میلادی و استقرار ترامپ در کاخ سفید چه میتواند باشد؟ رویکرد پارهپاره همیشگی؟ یا اجرای رویکردی جامع و فراگیر در سیاستگذاریهای داخلی و خارجی؟ برخلاف نتایج اعلامشده از نشست ژنو، ابراز تمایل تهران به شروع دوباره گفتوگو با اروپا و همچنین اشتیاق اروپائیان برای حضور دوباره در ژنو، بیشتر نمایش آمادگی دو طرف برای مدیریت بحران را معنا میداد. پیام نشست ژنو عدم تمایل طرفها در تشدید تنش و رویاروییهایی است که همچنان نزد هیچیک از آنها گزینه مطلوب نیست. اما تهران در واکنش به سرخوردگی اخیر چه میتواند بکند؛ جز این که به سرعت دیپلماسی خود را فعالتر از همیشه کند؟
ابتکار تهران در این باره میتواند خلاصه در این امر شود که از ارزیابی و شکلگیری استراتژی مشترک اروپا-امریکا و به تبع آن جامعه جهانی علیه خود جلوگیری کند. برای این مهم در وهله نخست لازم است به مهار جریانهای کوتهبین سیاسی همّت کرده و آنان را در بیرون بردن از توّهمهای غیر واقعی مجاب سازد.
در عین حال لازم است به مرز روشنی از این امر دست یازد که کجا سیاستگذاری در سیاست خارجی تمام، و زمان اجرا فرا میرسد. مشکل بزرگ تهران نداشتن مرز روشن در اینباره است. از همین رو در حالی که بخشی از حاکمیت میکوشد با نمایش دیپلماسی نرم و عمومی به ترمیم روابط با غربیها و کاستن از نگرانیهای آنان درباره سیاستهای تهران وارد عمل شود، بلافاصله جریانهای تندرو برای خنثی کردن هرگونه نتیجه این اقدام وارد عمل میشوند.
مقاله محمدجواد ظریف، مشاور رئیس جمهور پزشکیان در مجله «فارینافرز» درباره رویکرد سیاستخارجی دولت چهاردهم با واکنش فوری و خنثی کننده تأثیر تبلیغی مقاله همراه شد. بدیهی است که مخاطب بیرونی واضع رویکرد دولت در این مقاله به تردید همیشگی درباره مدعاهای مطرح شده در فارینافرز دچار شود. این در حالی است که تهران به درستی دریافته که تنگی زمان او را وا میدارد به فوریت چارهای اندیشه کند تا «پیشخانه» را به «پسخانه» نبازد.
در اینحال تهران با چالشی مهم روبروست؛ حفظ پرنسیپهای خود در اجرای رویکرد واقعگرایانه در سیاستخارجی. از این رو لازم است همه تدابیر لازم دراینباره را به شکل راهگشا در اختیارداشته باشد. انجام این امر پیش از هرچیز به ایجاد توافق فوری در داخل بستگی دارد. دنگ شیائو پینگ، معمار چین نو هنگام آغاز سیاستهای اصلاحی خود در دو حوزه داخلی و خارجی یک شعار را در این کشور فراگیر کرد: «حالا زمان آن است که به صراحت و با صدای بلند گفته شود؛ این بار ما باید کار درست را انجام دهیم.» او در این کار «شجاعت» و «اراده» لازم را در تمامی بدنه حاکمیتی چین و عموم مردمش تعمیم داد. این درحالی بود که محافظهکاران تندخو همچنان او را به باد ملامت داشتند؛ اما توانست یک صدای واحد را به گوش جهانیان برساند.
علاوه براین، تهران در ابتکار خود همچنان میتواند از گسلهای موجود میان مواضع قدرتهای غربی به گونه واقعی و پیشبرنده بهرهمند شود؛ در صورتی که به راستی توانایی واقعگرایانه خود را در این امر به اجرا گذارد. واقعگرایی در رویکرد سیاست خارجی با ارزیابی ابزار دراختیار سیاستخارجی در وضع کنونی همآمیخته است. شکاف میان انتظارهای بلندپروازانه و واقعیتهای موجود را باید به درستی در ترازو گذاشت و گزینه واقعبینانه از دیپلماسی عملی را برگزید.
ناامیدی از نتیجه آخرین گفتوگوی تهران-اتحادیه اروپا رسیدن به نقطه پایان دیپلماسی نیست اگر به الزامهای دیپلماسی فعال برای نباختن «پیشخانه» به «پسخانه» باور داشت.