تاریخ انتشار: ۱۴:۱۳ - ۲۹ آذر ۱۴۰۳

رجب طیب اردوغان چه نقشه‌ای برای سوریه دارد؟

دولت رجب طیب اردوغان خود را متعهد به میراث سه وجهی امپراطوری ازهم‌پاشیده عثمانی در اوایل قرن بیستم می‌خواند: پان عثمانیسم؛ پان‌ترکیسم و پان‌اسلامیسم.

اقتصاد ۲۴ - هانس جی مورگنتا نظریه‌پرداز برجسته «واقع‌گرایی در روابط‌بین‌الملل» می‌گوید: «کشور‌ها سه خواست را ممکن است به مقتضای موقعیت خود هدف‌گذاری کنند: ۱- حفظ وضع موجود؛ ۲- توسعه‌طلبی امپریالیستی؛ ۳- کسب اعتبار.» بنابراین او چنین نتیجه می‌گیرد که سیاست‌خارجی دولت‌ها به عنوان بازیگران صحنه بین‌الملل تابعی از حفظ، افزایش یا نمایش قدرت است. بدیهی است در این میان آنچه کانون توجه است، همانا «منافع ملی» به عنوان راهنمای عمل دولت‌هاست.

دولت رجب طیب اردوغان خود را متعهد به میراث سه وجهی امپراطوری ازهم‌پاشیده عثمانی در اوایل قرن بیستم می‌خواند: پان عثمانیسم؛ پان‌ترکیسم و پان‌اسلامیسم. از این رو می‌کوشد در دو جبهه فعالانه عمل کند. تقلا در این دو جبهه متفاوت با هدف تبدیل مولفه‌های ژئوپلیتیک به دارایی‌هایی استراتژیک است. هدف از این کار عبور از جایگاه قدرت منطقه‌ای به قدرتی‌جهانی است. اکنون آنکارا همه توان خود را برای ارتقاء دارایی استراتژیک خود در آسیای مرکزی، قفقاز جنوبی و خاورمیانه تقسیم کرده است. گرفتن دست بالا در تغییرات سوریه، تازه‌ترین امتیازی است که آن را به رخ رقیبانش می‌کشد.

فارغ از پوسته تحولات سیاسی جاری در سوریه و ماهیت ایدئولوژیک مستتر در آن که به منازعات پیدا و پنهان میان اندیشه‌های پان‌عثمانیسم و پان‌اسلامیسم با خاستگاه «اخوان المسلمین» میان دولت ترکیه و دولت‌های عربی با گرایش نزدیک به «وهابیت» جریان دارد، اما هدف فوری‌تر آنکارا در تلاش برای به دست گرفتن ابتکار عمل در سوریه پس از سقوط رژیم بعثی بشار اسد سه محور راهبردی است: نخست؛ تبدیل کردن ترکیه به هاب انتقال انرژی منطقه. دوم؛ گسترش ژئوپلیتیک در خاورمیانه عربی و نیز مناطق قفقاز و آسیای میانه. سوم؛ متوازن‌سازی حضور غرب و روسیه در منطقه با تأکید بر بالا بردن وزن ترکیه که به عقیده آنکارا، پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی دچار خدشه اعتباری و استراتژیک شد.


بیشتر بخوانید:باج پوتین به اردوغان؛ ترکش‌های سوریه در قفقاز


آنکارا با درک «خصومت» در حال‌حاضر «منفعلانه» کنونی که از سوی رقیبان منطقه‌ای‌اش روبروست برای تعقیب اهداف خود به ابزار‌هایی تکیه دارد که موقعیت ژئوپلیتیک این کشور در اختیارش گذاشته است. این موقعیت همان ابزار سیاست خارجی آنکاراست که برای دنبال کردن اهدافی شناخته می‌شود که بخشی از آن در سوریه کنونی در حال رخ دادن است. در واقع همین ابزار یا قابلیت‌هاست که توانسته دولت‌های غربی از جمله ایالات متحده و نیز دولت‌های عربی از یکسو و سکوت مماشات‌گونه روسیه و چین را از سوی دیگر به قبول و به رسمیت شناختن تغییر در سوریه با ابتکار عمل آنکارا وادارد.

ابزار سیاست خارجی ترکیه را باید در موقعیت ژئوپلیتیک آن جست‌و‌جو کرد: نگهبان جبهه جنوبی ناتو در دو دریای اژه و سیاه است؛ حاکمیت بر تنگه‌های راهبردی بسفر و داردانل به معنای در دست داشتن دریای سیاه است؛ مناطق شرق مدیترانه و شامات در جنوب، قفقاز و آسیای میانه در سمت شرق را در دسترس دارد. این ظرفیت‌ها امکان امتیازخواهی و بلکه مماشات‌پذیری همه طرف‌ها را در برابر آنکارا ممکن کرده است. اما آیا رجب طیب اردوغان خواهد توانست به تمامی از آنچه در پی آن است، دست یابد؟

تعارض‌های جاری در ساخت و بافت جامعه سوریه که میان مدل «ملت-دولت نسبی» و «دولت چندملیتی» سرگردان است، می‌تواند آنکارا را به راحتی به منزل مقصود رهنمون شود؟ به عبارت روشن، ممکن است آنکارا در حال حاضر با نظرات و وسوسه‌های شیرین درگیر در تحولات سوریه شود، اما حقایق و واقعیت‌های مسلم در جای خود استواری می‌کنند.

آنکارا به درستی می‌داند که در سرزمینی پا گذاشته که اعتماد در آن محلی از اعراب ندارد؛ به ویژه هنگامی که خصومت‌های منفعلانه ممکن است هر لحظه سیاست‌های آن را دچار چالش‌های ماهیتی کند. این که آنکارا در آینده چه خواهد کرد، هنوز در پرده ابهام است، اما نیک باید بداند که رقیبان منطقه‌ای که شمار بالایی از دولت‌های عربی هستند تا همیشه به فضای در اختیار آنکارا در سوریه مجال عمل بیشتر نخواهند داد. نگاه اعراب با آنکارا به سوریه ماهیتی متفاوت و حتی متعارض دارد.

خاورمیانه آبستن تازگی‌های ناشناخته است؛ باید دید به گفته مورگنتا ترکیه زیر حاکمیت دولت رجب طیب اردوغان و دولت‌های عربی منطقه چه خواست‌هایی را به مقتضای موقعیت خود در سوریه هدف‌گذاری کرده‌اند: سامانبخشی به وضع موجود؛ توسعه‌طلبی امپریالیستی و یا کسب اعتبار؟

منبع: رویداد24
ارسال نظر