اقتصاد۲۴-تحلیلگران غربی ادعا میکنند بعد از پاسخ اسرائیل به عملیات وعده صادق ۲، پدافند هوایی ایران آسیب پذیر شده و نابودی زیرساختهای دفاعی و نظامی سوریه بعد از سقوط بشار اسد، این کشور را به سرزمینی هموار جهت هرگونه اقدام نظامی علیه ایران تبدیل کرده است.
چه آنکه گزینههای پیش روی اسرائیل با توجه به حمله قبلی، طیفی از حمله به زیرساختهای انرژی ایران تا زیرساختهای اتمی را شامل میشود، اما با توجه به اولویت تهدید برنامه هستهای ایران برای اسرائیل، این گمانه زنی از سوی تحلیلگران غربی وجود دارد که در صورت فراهم آمدن شرایط حمله بعدی برای اسرائیل، این «اولویت» به «هدف قطعی» اسرائیل تبدیل شود.
در شرایطی که کشورمان درگیر بحران ناترازی انرژی در کشور است، اقلیتی از نمایندگان تئوری «تولید تهدید علیه دشمن» خواهان انجام عملیات نظامی علیه اسرائیل هستند. برگزاری تجمعات مقابل شورای عالی امنیت ملی یا در میادین اصلی تهران به همراه شعارهایی که به طور مشخص حمله به اسرائیل را از دولت چهاردهم مطالبه میکند، در روزهای گذشته بیش از هر زمان در پایتخت کشورمان دیده شده است. معترضانی که دیدگاههای سعید جلیلی رقیب انتخاباتی مسعود پزشکیان را نمایندگی میکنند و معتقدند باید تهدیدات علیه ایران را هدف تهدید قرار داد و با تولید تهدید علیه اسرائیل، ایجاد بازدارندگی کرد.
استراتژی که روی زمین، هرگونه حمله رسمی نظامی از جانب ایران به اسرائیل را فارغ از پیشبینی حرکت بعدی ایران یا اسرائیل، دنبال میکند و پیشبینی از چگونگی واکنش ایران و اسرائیل در گامهای بعدی ندارد. اما به نظر میرسد بیش از حامیان سعید جلیلی، این اسرائیل است که منطبق با خواست اقلیت داخل کشور، در انتظار حمله نظامی ایران است و رسانههای همسو با اسرائیل تلاش میکنند خواسته و مطالبه اقلیت داخل کشورمان برای حمله به اسرائیل را در شبکههای اجتماعی تقویت کرده تا از این رهگذر، با ایجاد طوفانهای توئیتری از سوی لشگر سایبری اکانتهای جعلی، بر تصمیمات تصمیم سازان اثرگذاری روانی داشته باشند.
این در حالی است که ایران در شرایط فعلی با چند محدودیت مواجه است که تصمیم حمله به اسرائیل را نیازمند محاسبه کرده است. از یک سو با از بین رفتن جبهه پشتیبان در سوریه به رهبری بشار اسد و همچنین توافق آتش بس در لبنان که مفاد آن بیش از هر زمان، حزب الله را در محدویت عملیاتی نسبت به گذشته قرار داده، این موضوع را با حساسیت بیشتری همراه کرده است. از سوی دیگر قطعنامههای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران، برنامه هستهای کشورمان را با ادعاهای دروغی تحت فشار دیپلماتیک قرار داده و مدعی کاربرد نظامی برنامه هستهای کشورمان است و عدم حل و فصل این منازعه بین ایران و آژانس به کارت بازی اسرائیل جهت دریافت مجوز حمله نظامی به برنامه هستهای ایران تبدیل شده است.
این دو محدودیت در شرایط زمستان و ناترازی انرژی داخل کشور، اساسا اولویت سیاستگذار ایرانی را مدیریت اقتصاد داخل کشور قرار داده تا اینکه با حملهای نظامی به کشور متخاصم، متغیر جدیدی را به اقتصاد و سیاست کشور وارد کند. تمام این متغیرها در حالی است که مذاکرات صلح میان حماس و اسرائیل و آتش بس میان لبنان و اسرائیل در جریان است و تنها جبهه یمن، حملات خود را به اسرائیل قطع نکرده است.
در شرایطی که کشورمان درگیر بحران ناترازی انرژی در کشور است، اقلیتی از نمایندگان تئوری «تولید تهدید علیه دشمن» خواهان انجام عملیات نظامی علیه اسرائیل هستند. معترضانی که دیدگاههای سعید جلیلی رقیب انتخاباتی مسعود پزشکیان را نمایندگی میکنند، معتقدند باید تهدیدات علیه ایران را هدف تهدید قرار داد و با تولید تهدید علیه اسرائیل، ایجاد بازدارندگی کرد
چه آنکه شرایطی که ایران در اقتصاد و سیاست خارجی با آن مواجه است، به فرصتی استثنایی برای مخالفان حقوق هستهای کشورمان تبدیل شده تا از این رهگذر گزینه نظامی را به اولویت امریکا و اسرائیل علیه ایران تبدیل کنند.
بیشتر بخوانید:چراغهای حرم حضرت زینب (س) خاموش شد
در این راستا وال استریت ژورنال گزارش داده که تیم انتقالی دونالد ترامپ، در حال تدوین استراتژی «نسخه دوم فشار حداکثری» علیه ایران هستند. در حالی که دولت اول ترامپ بر تحریمهای اقتصادی شدید علیه ایران تمرکز داشت، در دوره دوم ریاست جمهوری او، اقدامات نظامی، با گزینه احتمالی حمله به تاسیسات هستهای ایران روی میز قرار دارد.
به نظر میرسد بیش از حامیان سعید جلیلی، این اسرائیل است که منطبق با خواست اقلیت داخل کشور، در انتظار حمله نظامی ایران است و رسانههای همسو با اسرائیل تلاش میکنند خواسته و مطالبه اقلیت داخل کشورمان برای حمله به اسرائیل را در شبکههای اجتماعی تقویت کرده تا از این رهگذر، با ایجاد طوفانهای توئیتری از سوی لشگر سایبری اکانتهای جعلی، بر تصمیمات تصمیم سازان اثرگذاری روانی داشته باشند
برابر این گزارش، به ترامپ سه گزینه پیشنهاد شده است:
گزینه نخست، شامل افزایش فشار نظامی از طریق اعزام نیروها، جتهای جنگنده و کشتیهای اضافی ایالات متحده به خاورمیانه است. ایالات متحده همچنین ممکن است سلاحهای پیشرفتهای از جمله بمبهای سنگر شکن را به اسرائیل بفروشد که توانایی آن را برای از کار انداختن تاسیسات هستهای ایران افزایش دهد. ترامپ در مصاحبهای با مجله تایم که روز پنجشنبه منتشر شد، گفت: «هر اتفاقی ممکن است بیفتد» و اشاره کرد که این احتمال وجود دارد که ایالات متحده با ایران وارد جنگ شود، به این دلیل که تهران برای ترور او توطئه کرده است.
گزینه دوم که مشاوران ترامپ پیشنهاد دادند این است که حملات اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران مانند نطنز، فردو و اصفهان با مشارکت ایالات متحده در یک عملیات مشترک انجام شود.
این گزارش در حالی منتشر شد که رسانههای غربی همزمان با استناد به مصاحبه برخی نمایندگان مجلس کشورمان مدعی شدند جمهوری اسلامی آماده ساخت بمب اتم است و ممکن است با سرعت گرفتن تغییرات سیاسی در سوریه، این اقدام را عملیاتی کند.
بر اساس این گزارش، ترامپ در تماسهای اخیر با بنیامین نتانیاهو گفته است که میخواهد از تسلیح هستهای ایران در طول دوره ریاست جمهوری خود جلوگیری کند، اگرچه او به دنبال راهی برای جلوگیری از هستهای شدن جمهوری اسلامی است که همزمان به جنگ جدیدی منجر نشود.
گزینه سوم که به ترامپ پیشنهاد شده، افزایش سیاستهای موجود در فشار تحریمها و ابتکارات دیپلماتیک برای وادار کردن ایران به عقب نشینی است. این گزینه از افزایش تهدید حمله مستقیم و از دست دادن متحدان منطقهای کشورمان تبعیت میکند. در همین راستا بریتانیا، فرانسه و آلمان پس از نشستی در ژنو و در بحبوحه تهدیدهای ترامپ مبنی بر برقراری مجدد کارزار «فشار حداکثری» بر ایران، توافق کردند که مذاکرات هستهای با تهران را ادامه دهند.