اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: هرمز چهارم یکی از شاهان سلسله ساسانی بود. او پس از درگذشت پدرش بر تخت شاهنشاهی نشست و دوران حکومتش به دلیل چالشهای متعدد داخلی و خارجی، از جمله شورشهای داخلی، درگیری با اشراف، و جنگهای خارجی، یکی از دورههای پرتلاطم شاهنشاهی ساسانی محسوب میشود.
زندگینامه هرمز چهارم
هرمز در سال ۵۴۰ بدنیا آمد. پدرش خسرو انوشیروان مادرش در شاهنامه از او به صورت «ترکزاد» یاد شده، چرا که در برخی منابع آمدهاست که مادر او دختر خاقان ترک بودهاست. برخی منابع شرقی و محققان مدرن، پدربزرگ مادری هرمز را با ایستمی خان، خاقان ترکها، مرتبط میدانند؛ که با خسرو اول، برای پایان دادن به هپتالیها، دو قدرت متحد در نبرد بخارا انجام دادند. در این اتحاد دختر ایستمی را به عقد خسرو یکم در آوردند و هرمز را به دنیا آورد.
شاهنشاهی هرمز چهارم
پس از درگذشت انوشیروان، فرزندش هرمز چهارم به سال ۵۷۹ میلادی بر تخت سلطنت جلوس کرد. در زمان به فرمانروایی رسیدن هرمز چهارم ایران در حال جنگ با روم بود، جنگی که در زمان خسرو انوشیروان شروع شده بود. امپراتور روم تمایل داشت در قبال صرف نظر کردن از یکی از شهرهای بینالنهرین، شهر راهبردی «دارا» که همیشه مورد نظر و توجه روم بود، به آن امپراتوری تسلیم کند. ولی از آنجا که ایران نیز به داشتند شهر مزبور اهمیت میداد، مصالحه صورت نمیگرفت و نبرد همچنان ادامه پیدا کرد. در سال ۵۸۸ میلادی، در حالی که نبرد ایران و روم جریان داشت، به هرمز خبر دادند که ساوه شاه پادشاه ترکان با یک سپاه ۳۰۰ هزار نفری به ایالات شرقی ایران تاخته است و تاکنون شهرهای هرات، بادغیس و چند شهر مرزی دیگر را به تصرف در آورده است.
هرمز در آغاز پادشاهی وعده داد که از روش پدر در ادارۀ امور کشور پیروی کند و علاوه بر حکومتی توام با عدل و داد، مانند او بر بزرگان و روحانیان مسلط باشد. اما از آنجا که کمتر پایبند احتیاط و یا ملزم به عدل و داد بود، خود را در میان مشکلاتی گرفتار کرد که در یک طرف آن دو طبقۀ موصوف قرار داشتند و در سوی دیگر، مردمی که مورد جور و ستم قرار گرفته بودند. خاقان ترک که «ساوه شاه» نام داشت با آگاهی از رنجش مردم از یکسو و اشتغال هرمز از سوی دیگر، فرصت را مغتنم شمرده هجوم خویش را آغاز نهاد. این امر موقع هرمز را سخت به خطر افکند.
اما بهرام چوبین سردار نامی ایران و رییس خاندان مهران با یک سپاه کوچک و چند ده هزار نفری برای مقابله با لشکر عظیم و ۳۰۰ هزار نفری ترکان به شرق ایران شتافت. بهرام چوبین طی چندین جنگ با سپاه کوچک خود توانست لشکر ۳۰۰ هزار نفری ترکان را شکست داده و «ساوه شاه» پادشاه آنها را در میدان جنگ به هلاکت برساند. در منایع تاریخی گفته شده، خاقان ترک در این جنگ از فیلان و شیران جنگی استفاده میکرد، اما عملیات تیراندازان ایرانی آنقدر شدید بود که فیلان و شیران را رم کرده و آنها را در میان سپاه ترکان انداخت و سپاه ایران با استفاده از اغتشاش و اضطرابی که بر نیروی دشمن غلبه یافت. ترکان پس از این شکست سنگین به دژ مستحکمی در آن حدود پناهنده شدند، ولی پس از چندی مقاومت تسلیم شده و پذیرفتند که سالانه مبلغی به عنوان باج به ایرانیان بپردازند. ایرانیان در این جنگ غنائم بیشماری به دست آوردند. میزان غنایم به حدی بالا بود که برای حمل زر و گوهرهای به دست آمده، ۲۵۶ شتر لازم بود.
پیروزی بهرام چوبین در نبرد با ترکان، هرمز چهارم را نگران کرد؛ بنابراین او را بهعنوان فرمانده سپاه به تصرف گرجستان و جنگ با رومیان، که هنوز هم ادامه داشت، فرستاد. اما در جنگی که بین ایرانیان و رومیان درگرفت، ارتش ایران شکست خورد. هرمز چهارم که در آتش کینه و حسد میسوخت، به جای اعزام نیروی کمکی، دوک نخریسی و جامۀ زنان برای بهرام چوبین فرستاد و بدین وسیله او را در مورد سرزنش و توهین قرار داد. سپاهیان ایرانی از رفتار هرمز چهارم نسبت به سردار بزرگ ایران خشمگین شده با نیروی ایرانی که در بین النهرین سرگرم نبرد با رومیان بود، دست اتحاد دادند و برای انتقام گرفتن از هرمز، رهسپار تیسفون شدند. هرمز با آگاهی از این حرکت، سپاهی را که در پایتخت داشت به مقابله با آنان فرستاد. اما قوایی که هرمز برای مقابله با بهرام چوبین فرستاده بود نیز، به سپاه بهرام چوبینه پیوست.
قتل هرمز چهارم
هنگامی که خبر اتحاد دوسپاه در بینالنهرین به پایتخت رسید، مردم دست به شورش زدند. در این هنگام هرمز چهارم با نقشه خسرو پرویز پسرش و به دست برادر همسر خود کور و سپس به قتل رسید. خسرو سپس به جای پدرش برتخت نشست. اما این مانع بهرام چوبین، که حالا مدعی انتقام گرفتن از قاتلان هرمز چهارم بود، نشد و او باموفقیت وارد تیسفون شد. خسرو پرویز به آذربایجان گریخت و مدتی بعد به دربار روم شرقی پناهنده شد.