اقتصاد۲۴-مرکز مطالعات فرانسوی عراق با انتشار یادداشتی نوشت، پس از پیروزی دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایالات متحده که در اواسط نوامبر برگزار شد، یک سوال حیاتی مطرح شده است: ترامپ چه رویکرد استراتژیکی در قبال عراق اتخاذ خواهد کرد؟ آیا سیاستهای دوره اول ریاست جمهوری او تکرار خواهد شد؛ سیاستی که در قابش عراق به میدان رویارویی ایران و آمریکا تبدیل شده بود، یا اینکه عراق به شکلی مجزا و مستقل از ایران؟ علاوه بر این، پیامدهای استراتژی ترامپ برای آینده روابط آمریکا و عراق که به دلیل انبوهی از عوامل داخلی و خارجی چیست؛ روابطی که به متغیرهای داخلی و خارجی امروز شکننده است.
هراس بغداد از بازگشت ترامپ
این موسسه مطالعاتی در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، ترامپ در دوره نخست ریاستش به دنبال چرایی شکست سیاستهای واشنگتن در عراق در دوران ریاست باراک اوباما بود. بررسی رویکرد استراتژیک او در دوره اول ریاست جمهوریاش نشان میدهد که عراق در موقعیت بسیار دشواری قرار گرفته است. به احتمال زیاد ترامپ همچنان تلاش خواهد کرد تا این بار نیز کاستیهایی که از دولت جو بایدن در باب عراق برجای مانده است اصلاح کند.
در شرایط کنونی چالشهایی که عراق از جنگ علیه داعش به ارث برده همچنان ادامه دارد و سنگ بنای تعاملات ایالات متحده و ایران در این کشور را تشکیل داده است. این چالشها بهویژه پس از شکست داعش که به ایران و متحدانش فرصت داده تا قدرت و نفوذشان را در این کشور افزایش دهند.
به ادعای این موسسه مطالعاتی تنشها میان تهران و واشنگتن با ترور سردار قاسم سلیمانی در ژانویه ۲۰۲۰ به اوج رسید، تصمیم ترامپ در این باره واکنش تند چهرههای عراقی را به دنبال داشت تا جایی که پارلمان این کشور با تصویب قطعنامهای خواستار خروج نیروهای آمریکایی شد. این خواسته با تشدید حملات به پایگاههای ایالات متحده در عراق توسط متحدان ایران همراه بود و واشنگتن را وادار کرد تا عراق را تحت فشارهای اقتصادی قرار دهد.
در دوره اول ترامپ، عراق به میدان نبرد قدرت ایران و آمریکا هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی تبدیل شد که به شدت ثبات سیاسی و امنیتی این بازیگر را تضعیف کرد. علاوه بر این، اقتصاد این کشور در نتیجه تحریمهای ایالات متحده که مؤسسات مالیاش را هدف قرار داد، آسیب دید.
بیشتر بخوانید:ترامپ به دنبال مجازات اعدام
علیرغم تلاشهای عراق برای مشارکت در گفتوگوهای راهبردی با ایالات متحده برای تثبیت روابط دوجانبه، این گفتوگوها به واسطه دخالتهای دولتهای خارجی بینتیجه ماند. به ادعای این موسسه مطالعاتی ایران و متحدانش از رویکرد سیاسی مصطفی الکاظمی، نخستوزیر سابق عراق در قبال ایالات متحده و دیگر کشورهای عربی، ناراضی بودند و از همین رو مخالفان الکاظمی در مسیر فعل و انفعالهای او مانع تراشی میکردند.
به ادعای ناظران این مانع تراشی واکنشی به خروج ایالات متحده از توافق هستهای با ایران در ماه می ۲۰۱۸ بود که در دوران ترامپ آغاز شد. در شرایط کنونی فارغ از دو متغیر، نخست تلاشهای بایدن برای کاهش تنشها با تهران و دوم قدرت چارچوب همانگی شیعیان که قدرت را در اختیار دارد، چشم انداز عراق باز هم در هالهای از ابهام قرار گرفته و موجب شده تا در باب افزایش تنشها میان تهران و واشنگتن در دور دوم ریاست ترامپ نیز گمانهزنیهایی مطرح شود.
از منظری دیگر مشخصات چهرههایی که احتمالاً پستهای کلیدی را در دولت دوم ترامپ به عهده میگیرند، حاکی از یک واقعیت است؛ دولت دوم ترامپ قرار است از استراتژی سخت گیرانهتری علیه تهران پیروی کرده و همین گزاره میتواند برای عراق پرهزینه باشد.
معنای تحریمهای ایران برای عراق
پیچیدگیهایی که ممکن است عراق در دولت جدید ترامپ با آن مواجه شود فراتر از تصور منفی او از این کشور است. این دو کشور همچنین با چالشهای منطقهای گستردهتری که ایالات متحده با آن مواجه است، از جمله بحرانهای جاری در غزه و لبنان و فعل وانفعالهای محور مقاومت روبهرو هستند. اگرچه محمد شیاع السودانی، نخست وزیر عراق، برای محافظت از این کشور در برابر جنگ اسرائیل در غزه و لبنان، موضعی بی طرفانه را دنبال کرده، اما سایه درگیری بزرگ با توجه به تمایل مقاومت مستقر در عراق جهت رویارویی با اسرائیل و ایالات متحده در چند جبهه میتواند نخست وزیر را با چالشهای دشوارتری روبهرو کند.
به ادعای این موسسه مطالعاتی دولت جدید ترامپ احتمالاً از پیچیدگیهای پیرامون عراق آگاه است. بغداد امروز به طور قابل توجهی با آنچه در دوره اول ترامپ بود متفاوت است. چارچوب هماهنگی شیعیان نفوذش را در ساختارهای سیاسی و نهادی تثبیت کرده و افزایش داده است. از همین رو دولت دوم ترامپ با دو خط موازی روبهرو است، ساختار سیاسی عراق و ساختار سیاسی تحت کنترل چارچوب هماهنگی شیعیان.
ناظران میگویند، برهه حساسی در پیش است بالاخص در شرایطی که انتخابات عمومی عراق برای سال آینده برنامه ریزی شده است. چشم انداز روشن و عملی ایالات متحده میتواند تغییرات معنی داری را برای این انتخابات رقم بزند. به نوشته مرکز مطالعاتی عراق سه موضوع اصلی احتمالاً تعامل ایالات متحده با عراق را در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ تعریف میکند: اولاً در حوزه پیمان نظامی، ایالات متحده و عراق در سپتامبر ۲۰۲۴ با خروج تدریجی نیروهای آمریکایی تا سپتامبر ۲۰۲۵ و خروج کامل تا سپتامبر ۲۰۲۶ موافقت کردند. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که جنگ در غزه و لبنان جاری است و عراق نیز به واسطه رویکرد مفاومت مستقر در این کشور در رویاروییها مشارکت دارد. ثانیاً، حامیان ایران همچنان از مخالفان سرسخت حضور واشنگتن هستند و به طور ضمنی زمینه را برای افزایش تنشها در روابط عراق و آمریکا هموار میسازند. با توجه به سابقه رویارویی نظامی ایارن و آمریکا در طول دوره اول ترامپ، بازگشت او به ریاست جمهوری ممکن است موجب شود تا ترامپ در ارتباط با ایران به اهرمهای سخت گیرانه تری متوسل شود، از اقدام نظامی تا مهار اقتصادی، که هرکدام به پویایی گستردهتر ایالات متحده و ایران منوط است. در نهایت، به ادعای ناظران نفوذ و قدرت ایران در عراق از سال ۲۰۰۳ به طور مداوم سیاست ایالات متحده را شکل داده است.
بیشتر بخوانید:مشاور مرموز ترامپ در امور خاورمیانه کیست؟
با متوقف شدن مذاکرات هستهای بین ایالات متحده و ایران و ادامه حمایت ایران از درگیریها در غزه و لبنان، فصل جدیدی از اعمال تحریمها و "فشار حداکثری" علیه تهران قریب الوقوع به نظر میرسد. اظهارات اخیر ترامپ پس از انتخابات در مورد پیگیری یک توافق هستهای جدید نشان از یک رویکرد بالقوه دگرگون کننده دارد، اگرچه احتمالاً با مقاومت از سوی ایران مواجه خواهد شد. ادامه تحریمها علیه تهران میتواند با توجه به وابستگی شدید بغداد به انرژی و تجارت ایران، چالشهای مهمی برای بغداد ایجاد کند. گسترش تحریمهای آمریکا علیه ایران، عراق را مجبور میکند به دنبال مشارکتهای منطقهای جایگزین باشد یا با عواقب شدیدی مواجه خواهد شد.
فرمول غرب برای خروج بغداد از بحران
به ادعای این موسسه مطالعاتی، عراق همچنان نقطه کانونی رقابت ایالات متحده و ایران برای نفوذ در خاورمیانه است، اما با بحرانهای داخلی نیز روبهرو است که با نوسانات قیمت نفت، درگیریهای منطقهای، فساد گسترده و بیکاری تشدید میشود. این مسائل مانع پیشرفت عراق به سمت حاکمیت کامل در مسائل اقتصادی، سیاسی و امنیتی میشود. برای عبور از این چالش ها، عراق باید چشم انداز ملی روشنی را ترسیم و اولویتهای خود را با دولت جدید ترامپ مشخص کند. عراق برای حفظ نزدیکی خود با واشنگتن و حفظ منافع باید تدابیری را برای حفاظت از منافع، پایگاهها و شرکتهای آمریکایی که در داخل مرزهای خود فعالیت میکنند ارائه دهد. در رابطه با روابط عراق و ایران، بغداد باید موضع خود را در قبال نفوذ ایران بر این کشور روشن کند و راهبردهایی برای متعادل کردن روابط خود با تهران و واشنگتن ارائه دهد. در نهایت، عراق باید با ایالات متحده در مورد راههایی برای ایجاد ثبات در اقتصاد خود و تقویت قابلیتهای نظامی و اطلاعاتی خود برای مقابله با تهدیداتی مانند داعش تعامل کند.
در مقابل، عراق احتمالاً در برخورد با دولت جدید ترامپ با ابهامهایی مواجه خواهد شد که نیازمند پاسخهای واضح آمریکا برای ایجاد چارچوبی سازنده برای روابط دوجانبه است. اینها شامل تحقیقات در مورد گامهای عملی است که ایالات متحده مایل است برای حفظ حاکمیت عراق و تلاشهای منطقهای و بین المللی اش بردارد. به طور مشابه، عراق به دنبال شفاف سازی در مورد اقداماتی است که ایالات متحده میتواند برای پیشبرد برنامههای اقتصادی و توسعه کشور، به ویژه در حوزه سلامت و زیرساخت ها، اجرا کند.
علاوه بر این، عراق درباره اقداماتی که ایالات متحده در نظر دارد برای ارتقای قابلیتهای نظامی عراق با تمرکز بر امنیت، اطلاعات و پشتیبانی لجستیکی انجام دهد، تحقیق خواهد کرد. یکی دیگر از مسائل مهم حول محور چگونگی برنامهریزی ایالات متحده برای رسیدگی به استقرار مقاومت در عراق است. در همین راستا باید گفت، موفقیت روابط ایالات متحده و عراق در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ به تعهد متقابل به یک چارچوب استراتژیک باثبات و شفاف بستگی دارد. این امر مستلزم زمانبندی روشن و مسئولیتهای مشترک برای انتقال عراق به یک کشور کاملاً مستقل است که بتواند به ثبات منطقه کمک کند.
ایالات متحده باید به جای استفاده از بغداد به عنوان ابزاری برای درگیریهای منطقهای، در تقویت نهادهای عراق سرمایه گذاری کند. عراق نیز به نوبه خود، باید برای اثبات بی طرفی خود و تقویت رویکردی متعادل در قبال قدرتهای خارجی تلاش کند تا مسیری به سوی ثبات بلندمدت و یکپارچگی بین المللی را تضمین کند.