اقتصاد۲۴- میدان گازی پارس جنوبی منبع تامین بیش از ۷۰ درصد از گاز موردنیاز کشور است. این میدان که بین ایران و قطر مشترک است، بزرگترین میدان گازی جهان شناخته میشود. با اینکه میزان برداشت گازی ایران از این میدان بیشتر از قطر بوده، اما این میزان کفاف نیاز مصرفی ایران را نمیدهد. میزان برداشت روزانه ایران از پارس جنوبی حدود ۷۱۰ میلیون مترمکعب و میزان برداشت قطر حدود ۶۴۰ میلیون مترمکعب است.
لازم به ذکر است که میدان گازی پارس جنوبی به نیمه عمر خود رسیده و چاههای گازی ایران با افت شدید فشار روبهروست. از این رو، توسعه این میدان نیازمند تکنولوژی بوده و در شرایط تحریمی و نبود سرمایهگذار، آینده گاز موردنیاز کشور در هالهای از ابهام قرار دارد.
در همین زمینه، محسن پاکنژاد، وزیر نفت دولت چهاردهم، بارها اعلام کرده است که وزارت نفت برنامهریزی میانمدت و بلندمدتی در دست اقدام دارد تا قبل از پایان سال بخشی از قراردادهای مرتبط با افزایش تولید گاز را به امضا برساند. طرح فشارافزایی پارس جنوبی از نان شب در مجموعه اجرایی کشور واجبتر است.
او همچنین تاکید کرده است که این طرح مشتمل بر هفت مرکز یا همان هاب است که احداث هر کدام از این مراکز حدود ۲.۵ میلیارد دلار هزینه در بر داشته و در قالب زمانبندی بین چهار تا پنج سال اجرا میشود. از این رو، نمیتوان با اتکا به این طرح در کوتاهمدت و میانمدت، حدود دو تا سه سال آینده، مشکل ناترازی انرژی کشور حل شود.
البته پاکنژاد در اقدامی عجیب خاطرنشان کرد که آن چه تاکنون در زمینه مدیریت ناترازی انرژی در کشور شدنی بوده از سوی دو وزارتخانه نفت و نیرو انجام شده است.
با توجه به این اظهارات، باید شرایط میدان گازی پارس جنوبی و اقدامات وزارت نفت در این زمینه بررسی شود.
افت فشار پارس جنوبی؛ زنگ خطر بحران گاز
افت فشار پارس جنوبی را دیگر باید بهعنوان بحرانی شناخت که از چندین سال پیش شروع شده است. موضوعی که اگر به همین نحو ادامه پیدا کند، تا چند سال آینده میزان برداشت از این میدان روز به روز کاهش مییابد.
قراردادهای اجرایی طرح ملی فشارافزایی میدان مشترک پارس جنوبی، روز یکشنبه ۲۰ اسفندماه سال ۱۴۰۲ بین شرکت نفت و گاز پارس و پیمانکاران این طرح و با حضور جواد اوجی، وزیر نفت دولت سیزدهم، امضا شد. پس از امضای این قراردادها، هیچ تغییری در روند افت فشار پارس جنوبی حاصل نشد و وضعیت این میدان گازی همچنان مبهم است.
در همین زمینه، عبدالله باباخانی، کارشناس انرژی، در یادداشتی که در فضای مجازی منتشر کرد، مدعی شد: میدان پارس جنوبی که ۷۵ درصد گاز کشور را تامین میکند وارد نیمه دوم عمر خود شده و هر سال ۶ تا ۹ درصد از تولید آن کاسته میشود. فناوری ساخت تجهیزات تثبیت برداشت یا افزایش برداشت از پارس جنوبی تنها در انحصار چند شرکت انگشتشمار غربی است.
به گفته او، حتی با نصب سکوهای عظیم ۲۰ هزار تنی نیز که ساخت هر کدام از آنها در شرایط غیر تحریمی به سه تا چهار سال زمان و در مجموع بیش از ۲۵ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد، به عمر چاه برای ایران نمیرسد. از سال ۱۴۱۰ و برداشت چند تریلیون متر مکعب گاز اضافی از این میدان توسط ایران و قطر، فشار مخزن به اندازهای کاهش مییابد که افت تولید میدان اجتنابناپذیر میشود.
افت فشار طبیعی در چاههای گازی امری اجتنابناپذیر است، اما برای ادامه تولید، نیاز به نصب کمپرسورهای تقویت فشار و اجرای پروژههای بهبود تولید وجود دارد. نبود سرمایهگذاری کافی و تاخیر در پروژههای مرتبط، باعث شده که روند افت فشار سریعتر از پیشبینیها باشد. این موضوع مستقیما بر تامین گاز داخلی اثر گذاشته و در فصلهای سرد سال به کمبود گاز منجر شده است.
برای مقابله با این افت فشار، ایران باید فناوریهای پیشرفته وارد کند و سرمایهگذاریهای لازم برای افزایش ظرفیت تولید پارس جنوبی را انجام دهد. موضوعی که با توجه به افزایش تحریمهای بینالمللی و کاهش سرمایهگذاری در کشور، امری بعید به نظر میرسد.
تاکنون هرچه توانستند انجام دادند!
پاکنژاد در اظهارنظری عجیب تاکید کرده است که آن چه تاکنون در زمینه مدیریت ناترازی انرژی در کشور شدنی بوده از سوی دو وزارتخانه نفت و نیرو انجام شده است. با توجه به تشدید بحران برق و گاز در کشور، اظهارات وزیر نفت بدان معناست که دیگر کاری از دست آنها بر نمیآید! چرا که بحران نهتنها کم نشده بلکه تشدید هم شده است.
اگر مسئولان هرکاری بلد بودند را انجام دادهاند و همچنان بحران برق و گاز روز به روز تشدید میشود، باید یک بار برای همیشه اعلام کنند که کاری از آنها ساخته نیست! موضوع تامین برق و گاز موردنیاز صنعت و شبکه خانگی، از وظایف مسئولان دو وزارتخانه نفت و نیروست. اگر تاکنون نتوانستهاند که بحران را مدیریت کنند، باید دلیل آن را به طور شفاف برای مردم اعلام کنند.