اقتصاد۲۴-بر اساس آمار شرکت ملی گاز ایران، برداشت از میدان عظیم پارس جنوبی به رکورد ۷۱۲ میلیون متر مکعب در روز رسیده است.
این میزان تولید، بالاترین میزان از ابتدای سال جاری محسوب میشود و حاصل تلاش بیوقفه بیش از ۱۵۰۰ نفر نیروی انسانی در ۳۹ سکوی فراساحلی با مجموع ۳۵۰ حلقه چاه است؛ اما با وجود این موفقیت در تولید، ایران همچنان با بحرانی جدی در بخش مصرف و توزیع گاز مواجه است؛ بحرانی که پیامدهای آن به صورت قطعی برق، کاهش تولید صنعتی، و آسیب به زندگی روزمره مردم نمایان شده است.
سوالی که در این جا مطرح میشود آن است که پارس جنوبی، بهعنوان یکی از بزرگترین میدانهای گازی جهان، جایگاه استراتژیکی در تامین انرژی کشور دارد. این میدان عظیم، که با کشور قطر مشترک است، بیش از ۷۰ درصد از تولید گاز ایران را تامین میکند؛ اما چرا این ظرفیت عظیم نتوانسته مشکل انرژی کشور را حل کند؟
به دلیل برودت هوا بخش خانگی در این روزها به طور متوسط روزانه ۶۱۴ میلیون متر مکعب گاز مصرف میکند. این رقم به قدری بالاست که حتی نیروگاههای برق و صنایع نمیتوانند سهم کافی از تولید گاز را دریافت کنند. در نتیجه، نه تنها چرخ اقتصاد کندتر میچرخد، بلکه خاموشیهای گسترده نیز زندگی عادی مردم را مختل کرده است.
مصرف گاز در ایران طی ماه دسامبر نسبت به سال گذشته ۱۸ درصد افزایش یافته است. این افزایش بیسابقه بیش از آن که به کاهش دما مرتبط باشد، نتیجه نبود سیاستهای مدیریت تقاضا است.
سیاستهای یارانهای و قیمت پایین گاز، هیچ انگیزهای برای کاهش مصرف باقی نمیگذارد؛ حتی اگر مقامات کشوری از مردم تقاضا کنند که در مصرف صرفه جویی کنند، سیاستی که به دلیل کاهش سرمایه اجتماعی، کارایی خود را از دست داده است.
در چنین شرایطی، خانوارها نهتنها تمایلی به صرفهجویی ندارند، حتی ممکن است از انرژی به شکلی بیرویه نیز استفاده کنند. از سوی دیگر، زیرساختهای ساختمانی کشور نیز به شدت ناکارآمد هستند.
بیشتر ساختمانها فاقد عایقبندی مناسب یا سیستمهای گرمایشی مدرن هستند و این امر منجر به هدر رفت گسترده انرژی میشود. علاوه بر این، فرهنگ مصرف نادرست در میان مردم نیز نقش پررنگی در این افزایش مصرف ایفا میکند. استفاده غیرضروری و بیرویه از گاز طبیعی، به ویژه در فصل سرما، چالشی بزرگ برای مدیریت تقاضا ایجاد کرده است.
این الگوی مصرف، پیامدهای گستردهای دارد. نیروگاههای برق که برای تولیدانرژی به گاز طبیعی وابسته هستند، به دلیل عدم دریافت گاز کافی نمیتوانند نیاز شبکه برق را تامین کنند.
این وضعیت باعث شده که کشور برای اولین بار در زمستان با خاموشیهای برنامهریزیشده مواجه شود؛ مشکلی که پیشتر تنها در تابستان و اوج مصرف برق دیده میشد. خاموشیهای زمستانه نهتنها زندگی روزمره مردم را مختل کرده، بلکه صنایع و مشاغل کوچک را نیز با زیان روبهرو کرده است.
ایران به دلیل مصرف داخلی بیرویه، فرصتهای بزرگی در بازار بینالمللی گاز را از دست داده است. کشورهایی مانند قطر، که همسایه میدان پارس جنوبی است، از منابع گازی خود برای تقویت جایگاهشان در بازارهای جهانی استفاده کردهاند.
قطر با سرمایهگذاری در زیرساختها و اجرای سیاستهای موثر، توانسته است سهمی چشمگیر در بازار صادرات گاز به دست آورد. در مقابل، ایران با وجود ظرفیتهای عظیم، سهم ناچیزی در بازار صادرات گاز دارد.
نبود سرمایهگذاری کافی در زیرساختهای صادراتی، ضعف در دیپلماسی انرژی، و مصرف داخلی غیرقابل کنترل، ایران را از تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی در بازار گاز جهانی بازداشته است؛ در حالی که منابع گاز میتوانست به عنوان یک اهرم اقتصادی و سیاسی برای ایران عمل کند، سوءمدیریت و بحران مصرف داخلی این فرصت را از کشور گرفته است.
خاموشیهای مکرر در ایران تنها پیامدهای اجتماعی جبران ناپذیر دارد؛ بلکه ضربهای جدی به اقتصاد کشور نیز وارد میکند. صنایع بزرگی مانند پتروشیمیها، فولادسازیها و کارخانههای سیمان و حتی نانواییها به شدت به گاز طبیعی وابستهاند.
زمانی که این صنایع نتوانند گاز یا برق کافی دریافت کنند، تولید کاهش مییابد، قیمت تمامشده محصولات افزایش مییابد و رقابتپذیری این صنایع در بازارهای جهانی تضعیف میشود. این کاهش تولید و افزایش هزینهها، صادرات غیرنفتی کشور را نیز با چالش مواجه و فرصتهای درآمدزایی را دچار نقصان کرده است.
علاوه بر این، قطع برق، به ویژه در زمستان، خسارتهای مالی به کسبوکارهای کوچک و خدمات شهری وارد کرده و نارضایتی عمومی به وجود آورده است. خاموشیها باعث ایجاد اختلال در خدمات بانکی، درمانی، آموزشی و حملونقل شده و کیفیت زندگی مردم را کاهش داده است.
برای حل بحران انرژی در کشور، نمیتوان به یک راهحل سریع یا ساده اکتفا کرد. این مساله نیازمند مجموعهای از اقدامات هماهنگ و بلندمدت است. نخستین گام، اصلاح قیمتها و سیاستهای یارانهای است.
یارانههای بیرویه باید به تدریج کاهش یابند و قیمت گاز واقعیترشود. این اقدام، انگیزه کاهش مصرف را در میان مردم و صنایع افزایش خواهد داد. علاوه بر این، سرمایهگذاری در بهینهسازی انرژی ضروری است.
بهبود عایقبندی ساختمانها، استفاده از فناوریهای گرمایشی مدرن، و توسعه سیستمهای هوشمند مدیریت انرژی میتواندمصرف گاز در بخش خانگی را به طرز چشمگیری کاهش دهد. در کنار این اقدامات، توسعه انرژیهای جایگزین، مانند انرژی خورشیدی و بادی، میتواند فشار بر سیستم گاز و برق کشور را کاهش دهد.
گسترش این انرژیها نهتنها به تامین نیاز داخلی کمک میکند، بلکه میتواند فرصتی برای صادرات فناوری و انرژی فراهم کند. آموزش و فرهنگسازی نیز بخش مهمی از این راهحلها است. برنامههای آموزشی و اطلاعرسانی عمومی باید برای تغییر رفتار مصرفی مردم اجرا شود. مصرف بهینه انرژی باید به یک ارزش اجتماعی تبدیل شود.
ایران با وجود ظرفیتهای عظیم در تولید گاز، در مدیریت مصرف دچار بحران است. این تناقض میان تولید و مصرف، نتیجه سیاستهای ناکارآمد، ضعف زیرساختها، و اشکال در برنامهریزی بلندمدت است. اگر این روند اصلاح نشود، مشکلاتی همچون خاموشیهای گسترده و رکود صنعتی ادامه خواهد یافت.
تولید گاز بدون مدیریت صحیح مصرف، به جای فرصتی برای توسعه، به معضلی برای کشور تبدیل شده است. اکنون زمان آن رسیده که دولت و مردم با یک رویکرد علمی و مسوولانه، مسیر بهتری برای آینده انرژی ایران ترسیم کنند.
علاوه بر این، پارسجنوبی بهعنوان منبع اصلی درآمد گازی ایران، در آستانه چالش قرار گرفته است. افت فشار مخزن در این میدان گازی که نقشی بی بدیل در تامین امنیت انرژی و اقتصاد ایران دارد، به یکی از دغدغههای حیاتی تبدیل شده است.
این میدان که روزانه ارزشی بالغ بر ۱۳۰میلیون دلار تولیدات دارد، اکنون نیازمند سرمایهگذاریهای کلان و تصمیمگیریهای فوری برای حفظ تولید و جلوگیری از پیامدهای ناگوار اقتصادی و بحران انرژی است.
میدان گازی پارسجنوبی نهتنها شاهرگ انرژی ایران بلکه یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور بهشمار میآید. بر اساس آمارهای موجود، هر فاز فعال این میدان روزانه ۵ میلیون دلار ارزش اقتصادی تولیدات (گاز طبیعی و میعانات) دارد؛ به این معنا که ۲۶ فازدر حال تولید میدان، روزانه ۱۳۰میلیون دلار درآمد ایجاد میکنند که در بازه سالانه به میلیاردها دلار میرسد.
بیشتر بخوانید:رقابت تنگاتنگ ایران و قطر در برداشت گاز/آیا ۲۰ سال از افتتاح فاز یک پارس جنوبی معادلهها بهم میریزند؟
این حجم از تولیدات، نقش بسیار مهمی در تقویت منابع ارزی کشور دارد. در شرایطی که اقتصاد ایران با محدودیتهای بینالمللی مواجه است، ارزآوری حاصل از تولیدات پارسجنوبی بهویژه از طریق صادرات گاز و میعانات گازی، ابزاری حیاتی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور محسوب میشود.
درآمدهای حاصل از این میدان، بهطور مستقیم به تامین هزینههای عمومی دولت و اجرای پروژههای زیربنایی و توسعهای کمک میکند. علاوهبر ارزآوری، این درآمدها امکان سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی از جمله صنایع وابسته به انرژی، پروژههای زیرساختی و طرحهای عمرانی را فراهم میکند.
این سرمایهگذاریها، علاوهبر ایجاد اشتغال، به توسعه پایدار اقتصادی و افزایش بهره وری در سایر بخشها منجر میشود. پارسجنوبی تنها منبعی برای ارزآوری و صادرات نیست؛ بلکه تامین کننده اصلی نیازهای انرژی داخلی نیز به شمار میآید.
محصولات گازی این میدان، سهم عمدهای در تامین گاز مصرفی بخشهای خانگی، صنعتی و نیروگاهی دارند. هرگونه کاهش در تولید این میدان بهمعنای کاهش عرضه گاز به شبکه داخلی و ایجاد مشکلات متعدد در بخشهای حیاتی کشور خواهد بود.
در بخش خانگی، گاز طبیعی بهعنوان سوخت اصلی گرمایش و پخت وپز استفاده میشود. کاهش عرضه، میتواند به بحران در فصل سرد سال و نارضایتی عمومی منجر شود. در بخش صنعتی، گاز نقش مهمی در فرآیندهای تولیدی صنایع پتروشیمی، فولاد، سیمان و بسیاری از صنایع دیگر دارد. کاهش تامین گاز برای این صنایع، تولید آنها را مختل کرده و به کاهش درآمدهای صنعتی و صادرات غیرنفتی نیز منجر خواهد شد.