اقتصاد۲۴- ترامپ بار دیگر به قدرت بازگشت و حال مهمترین پرسش، چگونگی مواجهه ایران و آمریکاست. به طور کلی سه استراتژی را میتوان متصور بود؛ یک رویکرد بدبینانه درگیری نظامی است که باتوجه به هزینه سنگینی که برای طرفین دارد و همچنین تمایل ترامپ برای کاهش هزینههای برون مرزی، اتخاذ چنین رویکردی بعید است.
سناریوی دوم، تکرار سیاست فشار حداکثری است که ترامپ در دور قبل ریاست جمهوری خود علیه ایران اعمال کرد. درصورتی که شرایط به این نقطه برسد، ایران علاوه بر تداوم از دست دادن فرصتهای تجاری و دیپلماتیک، باز هم در دور محدودیت فروش نفت و محصولات پتروشیمی میافتد و هزینه و فشار تحریمها بر دوش اقتصاد ایران چندین برابر میشود. اما سناریو ایدهآل، انجام و به نتیجه رسیدن مذاکره میان ایران و آمریکاست که نتیجه آن رفع تحریمها و تزریق خون دوباره به رگهای اقتصادی و سرمایه اجتماعی کشور است.
با این حال دو طرف برای انجام مذاکره با موانعی رو به رو هستند. از یک سو کابینه ترامپ را افرادی با رویکرد ضد ایرانی تشکیل دادهاند، از سوی دیگر ایران تجربه نامطلوب خروج ترامپ از برجام و ترور سردار قاسم سیلمانی را به خاطر دارد که خود یکی از دلایلی هستند که مخالفان مذاکرات، برای مخالفت خود روی آن پافشاری میکنند. ضمن آنکه در این میان سنگاندازیهای اسرائیل برای کشاندن ایران و آمریکا در صحنه درگیری وجود دارد.
با این مقدمه، اقتصاد ۲۴ با عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بینالملل به گفت و نشسته است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* آقای فرجیراد! سه سناریو درگیری نظامی، فشار حداکثری و مذاکره را میتوان برای ایران و آمریکا درنظر گرفت. به نظر شما کدام یک از این سه رویکرد میان دو طرف رخ میدهد؟
- فشار حداکثری بیش از عوامل دیگر خودنمایی میکند؛ بنابراین من فکر میکنم آمریکا ابتدا تمایلش را به گفتوگو با ایران نشان دهد. به باور من باتوجه به شعارهای ترامپ، درگیری نظامی اصلا مطرح نیست و باید آن را کنار بگذاریم؛ مگر در موارد استثنایی که غنی سازی ایران به حدی برسد که طرف مقابل احساس خطر جدی کند. اکنون بحث گفتوگو یا فشار حداکثری مطرح است.
آنچه در حال حاضر مطرح است و آقای مارکو روبیو در دفاع خود در مجلس سنا به آن اشاره کرد، سینگالی است که برای گفتوگو ارسال کرد. البته او عنوان کرد به شرط اینکه در منطقه ثبات و امنیت برقرار شود، طبیعتا گفتوگو مدنظر است. گفت و گوی ترامپ با گفت و گوی روسای جمهور پیشین آمریکا متفاوت است. ترامپ میخواهد گفتوگو مستقیم باشد تا اگر امتیازی میگیرد خودش از آن بهرهبرداری کند؛ بنابراین اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، قطعا ترامپ برای اینکه کشورهای دیگر، به خصوص چینیها با ایران معامله نکنند، نفت و محصولات پتروشیمی ایران را نخرند، فشار میآورد.
با این تفاصیل تمرکز ما باید روی مذاکره باشد. هرچه ما بر گفتوگو تاکید کنیم، تندروی در صحنه بین الملل را از دست آنها خارج میکنیم، اما اگر کنار بکشیم و بگوییم با آمریکا گفتوگو نمیکنیم، بهانه میدهیم به دست آنان که بر ما فشار بیاورند و همچنین مانع مذاکره میان ما و اروپا شوند. ضمن اینکه آقای ترامپ اعلام کرده است که میخواهم اولین ملاقاتم با آقای شی جی پینگ باشد و تماس تلفنی هم با ایشان برقرار کرده است. همچنین میخواهد با پوتین تماس تلفنی هم برقرار کند.
در واقع اگر ما بگوییم که مذاکره نمیکنیم، ترامپ از ارتباط چین و روسیه با کشور ما سوء استفاده میکند و این دو کشور را تحت فشار قرار میدهد تا نتوانیم با روسیه و چین تبادل و خرید و فروش داشته باشیم؛ بنابراین خوب است که ما به تناوب آمادگی خود برای مذاکره را اعلام کنیم تا از یک سو بهانه را از دست آمریکا بگیریم و از سوی دیگر به دنیا ثابت شود که ما آمده گفتوگو هستیم.
آنچه میتوان تحلیل کرد و از اخبار میتوانیم دریابیم این است که آمریکا دارد خود را برای گفتوگو آماده میکند. ترامپ، برایان هوک نماینده سابق آمریکا در میز مذاکره ایران را کنار گذاشته است از این رو که اعلام کرده که میخواهد ایران را تحت فشار حداکثری قرار دهد. در واقع ترامپ دارد میگوید که برای چه بدون اجازه او چنین نکته منفی را اعلام کردهاید. اینها همه حاکی از آن است که آمریکا دارد برای مذاکره با ایران آماده میشود و ایران هم باید چنین پالسی را ارسال کند.
*میدانیم که انجام مذاکره در این دوره دشواریهایی دارد. از سویی از نگاه جمهوری اسلامی، سردار سلیمانی به دستور ترامپ ترور شد و از سوی دیگر اسرائیل هم در این میانه کارشکنیهایی میکند. در چنین شرایطی چگونه میتوان به سمت مذاکره حرکت کرد؟
- بالاخره بین دو کشور متخاصم همیشه این اتفاقات میافتد. ما در رابطه با عراق هم چنین مشکلاتی را داشتیم. آنها به ایران حمله کردند و بسیاری از فرماندهان ما را به شهادت رساندند، اما در نهایت با گفتوگو حل شد. طالبان هم در مزار شریف ده دیپلمات ما را شهید کرد ولی ما الان با طالبان ارتباط داریم و حتی کمکشان هم کردهایم. با آمریکا هم در نهایت باید تنش را دور و گفتوگو کرد تا تحریمها برداشته شود. کمااینکه جمهوری اسلامی برای مسئله ترور سردار سلیمانی پرونده تشکیل داده و اعلام کرده است که آن را پیگیری میکند.
بیشتر بخوانید: بازخوانی ۴ سال نخست دولت ترامپ و آنچه با اقتصاد ایران کرد/ افزایش ۷۶۴ درصدی قیمت دلار در ایران در دولت اول ترامپ
در رابطه با مسئله کارشکنی اسرائیل هم باید پاسخ دهم که ترامپ در رابطه با اسرائیل چند واکنش نشان داده که نتانیاهو برایش قابل اعتماد نیست. یک بار ترامپ اعلام کرد که در رابطه با مسئله ایران، قرار بوده نتانیاهو با ما همکاری کند ولی لحظه آخر عقب نشست. بار دیگر یکی از اساتید آمریکایی توییتی زد و اعلام کرد که اسرائیل در ۳۰ سال گذشته ما را به جنگ در خاورمیانه کشانده و حتی برای نتانیاهو از واژه «حرامزاده» استفاده کرد. در ادامه ما مشاهده کردیم که ترامپ توییت این استاد را بازنشر کرد که به معنای موافقت با غیرقابل اعتماد بودن نتانیاهوست.
چنین شرایطی نشان میدهد که آمریکاییها هم میدانند که اسرائیل به دنبال این است که آمریکا را وارد درگیری با ایران کند. حتی دولت بایدن و اوباما هم حواسشان به این مسئله بود. ترامپ در دوره اول یک مقطعی فریب نتانیاهو رو خورد و بعد متوجه آن شد؛ بنابراین در ذهن آمریکاییها ثبت شده که یکی از اهداف اصلی اسرائیل در منطقه ایجاد درگیری میان ایران و آمریکاست.
ابزارهای خروج از تنش در دست خود ماست. در واقع باتوجه به شعارهایی که ترامپ، به ویژه در چند روز اخیر داشته است، مبنی براینکه که ما میخواهیم از جنگ دور باشیم و حتی شب گذشته اسامی چند نفر، از جمله جان بولتون را به عنوان افراد جنگ طلب نام برد و گفت در دولت خود از این افراد استفاده نمیکند، برای تحلیل باید اظهارات ترامپ را مدنظر قرار دهیم. ترامپ به دنبال تجارت، کاهش تورم در آمریکا، افزایش ثروت آمریکا و به دنبال این است که هزینههایی که خارج از مرزهای آمریکا صرف میشود را حذف کند؛ بنابراین چنین شخصیتی به دنبال هزینهسازی نیست. البته یک موقعی ممکن است به این نتیجه برسند که نمیتوانند با ایران کنار بیایند یا غنی سازی ایران به مرز خطر رسیده و ممکن است تصمیمشان عوض شود. اما آنچه امروز میبینیم این است که آمریکا به دنبال جنگ نیست و در مرحله اول میخواهد ایران را بسنجد که آماده گفتوگو هست یا خیر. ایران باید پالس مثبت بدهد تا آمریکا به مرحله فشار حداکثری نرسد که چین را تحت فشار قرار دهد و درنهایت با ما معامله نفتی نداشته باشد.
* در این میان احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی وجود دارد. چه قدر اهمیت دارد که تا موعد آن مذاکره میان ایران و آمریکا آغاز شود؟
- نکته مهمی که باید در نظر بگیریم این است که ممکن است مهر ماه ۱۴۰۴ اتحادیه اروپا مسئله مکانیسم ماشه را فعال کند. اگر ترامپ تا آن موقع وارد گفتوگو با ما نشود طبیعتا اروپاییها را تحت فشار قرار میدهد تا مکانیسم ماشه را در شورای امنیت به کار گیرد و این خطرناک است. وقتی مکانیسم ماشه به کار گرفته شود تحریمهای سازمان ملل هم بازمیگردد. از این رو باید این ملاحظات درنظر گرفته شود. البته که آقای عراقچی در صحبتهای خود به اهمیت این مسئله اشاره کرده بود.
* اگر سناریو فشار حداکثری درپیش گرفته شود، واکنش احتمالی ایران چه خواهد بود؟
ایران در رابطه با به کارگیری مکانیسم ماشه عکس العمل نشان داده و گفته است که درصورت فعال شدن آن، از NPT خارج میشود یا میزان غنی سازی را افزایش میدهد، اما در رابطه با اعمال فشار حداکثری از سوی آمریکا هنوز اعلام نظر نکرده است. این بدین معناست که ایران میخواهد نشان دهد که میخواهیم مذاکره کنیم و نمیخواهیم روابطمان با آمریکا تیره و از مرز قرمز خارج شود؛ بنابراین اگر آمریکاییها به سمت فشار حداکثری بروند، ممکن است ایران هم میزان غنیسازی را افزایش دهد، اما هنوز واکنشی از سوی ایران درباره فشار حداکثری نشنیدهایم چراکه ایران هم احتمالا دارد بررسی میکند که مذاکره کند، چگونه مذاکره کند و از چه ابزارهایی استفاده کند.
بیشتر بخوانید: ترامپ تیم محافظ جان بولتون را منحل کرد + عکس
* از این جهت میپرسم که برخی از نمایندگان تندروی مجلس از پیش صحبتهایی از تغییر در دکترین هستهای کرده بودند. آیا ممکن است تندروها ایران را به سمت واکنش اینچنینی ببرند؟
- نمایندگان نقش چندانی ندارند. تصمیمگیری درباره مسائل استراتژیک و مهم کشور، یک ساختاری دارد. دولت ممکن است پیشنهاد دهد، در شورای عالی امنیت ملی تصویب شود و در نهایت رهبری یا تایید میکنند یا خیر. صحبتهای چند نماینده تاثیری در این زمینه ندارد. آنجایی که نظام تصمیم بگیرد، راه خود را پیش میبرد.
* شما نشانههایی از تمایل سطوح عالی نظام برای مذاکره با آمریکا میبینید؟
- بله! بالاخره وزیر امور خارجه و رییس جمهور صحبتهایی کردند. حال این صحبتها نشان از قطعی بودن مذاکره نیست بلکه یک پالسها و نشانههایی است مبنی بر اینکه ما آماده گفتوگو هستیم. اما ایران منتظر است که طرف مقابل هم علائمی نشان دهد. اگر طرف مقابل چراغ سبز نشان دهد، من فکر میکنم حتما مذاکره میان ایران و آمریکا شروع میشود.