اقتصاد۲۴- اقتصاد نفتی اصطلاحی است که برای توصیف اقتصاد کشورهایی به کار میرود که بخش عمده درآمد و تولید ناخالص داخلی آنها از فروش نفت خام و فرآوردههای نفتی تأمین میشود. در این نوع اقتصاد، نفت نه تنها منبع اصلی درآمد دولت است، بلکه بر سیاستگذاریهای اقتصادی، اجتماعی و حتی روابط بینالملل کشورها تأثیر عمیق میگذارد. به بیان ساده، اقتصاد نفتی یعنی اقتصادی که ستون فقرات آن وابسته به طلای سیاه باشد.
اقتصاد نفتی معمولاً با چند شاخص قابل شناسایی است. نخستین ویژگی، سهم بالای نفت در بودجه عمومی و درآمدهای دولت است. کشورهایی مثل ایران، عربستان سعودی، عراق و ونزوئلا نمونههایی بارز از اقتصادهای نفتی هستند که بیش از نیمی از درآمد دولت آنها از محل صادرات نفت خام به دست میآید. دومین ویژگی این اقتصادها، تأثیر مستقیم قیمت جهانی نفت بر ثبات اقتصادی است؛ هرگاه قیمت نفت بالا برود، اقتصاد رونق میگیرد و زمانی که قیمتها سقوط کند، بحران مالی و کسری بودجه به وجود میآید. ویژگی دیگر، وابستگی شدید صنایع داخلی به درآمدهای نفتی است که مانع از توسعه متوازن سایر بخشها مانند کشاورزی و صنعت میشود.
از اوایل قرن بیستم که نفت به عنوان یک منبع انرژی مهم در جهان شناخته شد، کشورهایی که دارای ذخایر نفتی بودند، به تدریج اقتصاد خود را بر پایه استخراج و فروش نفت بنا کردند. در دهههای میانی قرن بیستم، با افزایش تقاضا برای نفت در اروپا و آمریکا، کشورهای خاورمیانه به بزرگترین تأمینکنندگان انرژی جهان تبدیل شدند. این روند باعث شد که درآمدهای هنگفتی به اقتصادهای منطقه سرازیر شود. از همان زمان اصطلاح «اقتصاد نفتی» وارد ادبیات اقتصادی شد و به مرور مفهوم وابستگی بیش از حد به نفت برای توصیف این کشورها به کار رفت.
بیشتر بخوانید: نظام مالی چیست؟ / ارکان و سطوح آن و میزان اهمیت در اقتصاد
اقتصاد نفتی علیرغم انتقادهایی که به آن وارد میشود، مزایای قابل توجهی هم دارد. یکی از مهمترین مزیتها، تأمین سریع و آسان منابع مالی برای توسعه زیرساختهاست. بسیاری از کشورها توانستهاند با استفاده از درآمد نفتی جادهها، فرودگاهها، بیمارستانها و دانشگاههای مدرن بسازند. مزیت دیگر، امکان سرمایهگذاری در صنایع نوین و ایجاد فرصتهای شغلی گسترده است. همچنین نفت به عنوان کالایی استراتژیک، قدرت چانهزنی کشورها در عرصه سیاست خارجی را افزایش میدهد و میتواند به تقویت جایگاه بینالمللی آنها کمک کند.
در کنار مزایا، اقتصاد نفتی با چالشهای بزرگی هم روبهرو است. نخستین مشکل، نوسانات قیمت جهانی نفت است. کشورهایی که به نفت وابستهاند، در برابر کاهش قیمت آن آسیبپذیر هستند و با کسری بودجه، تورم و رکود اقتصادی مواجه میشوند. دومین مشکل، پدیدهای به نام بیماری هلندی است؛ در این شرایط، درآمدهای نفتی باعث تقویت بیش از حد ارزش پول ملی میشود و توان رقابتی صنایع داخلی در بازارهای جهانی کاهش مییابد. مشکل دیگر، وابستگی بیش از حد دولتها به درآمدهای نفتی است که مانع از شکلگیری نظام مالیاتی کارآمد میشود. این وابستگی همچنین میتواند فساد اقتصادی، رانتخواری و ناکارآمدی در مدیریت منابع را تشدید کند.
یکی از بحثهای مهم درباره اقتصاد نفتی، ارتباط آن با توسعه پایدار است. وابستگی شدید به نفت میتواند مانع از تحقق توسعه پایدار شود، زیرا این منبع انرژی تجدیدناپذیر است و در آینده کاهش خواهد یافت. علاوه بر این، استخراج و مصرف نفت آسیبهای زیستمحیطی زیادی به همراه دارد، از جمله آلودگی هوا، انتشار گازهای گلخانهای و تغییرات اقلیمی؛ بنابراین کشورهایی که اقتصاد نفتی دارند باید به سمت تنوعبخشی اقتصادی و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کنند تا بتوانند آیندهای پایدارتر بسازند.
در جهان امروز چند کشور بیش از دیگران به اقتصاد نفتی وابستهاند. ایران با ذخایر عظیم نفت و گاز، بخش قابل توجهی از بودجه خود را از این طریق تأمین میکند. عربستان سعودی به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان، نمونهای کلاسیک از اقتصاد نفتی است. ونزوئلا هم از جمله کشورهایی است که تقریباً تمام درآمد خود را به نفت گره زده است. این کشورها در دورههای افزایش قیمت نفت رشد اقتصادی بالایی داشتهاند، اما با سقوط قیمتها به بحرانهای اقتصادی و اجتماعی عمیق دچار شدهاند.
اقتصاددانان همواره تأکید کردهاند که کشورها باید برای کاهش وابستگی به نفت، به سمت تنوعبخشی در منابع درآمدی حرکت کنند. توسعه صنایع غیرنفتی مانند گردشگری، کشاورزی، فناوری اطلاعات و صنایع دانشبنیان یکی از مهمترین راهکارهاست. ایجاد نظام مالیاتی شفاف و کارآمد نیز میتواند جایگزین درآمدهای نفتی در بودجه دولت شود. همچنین سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و آموزش نیروی انسانی متخصص، زمینهساز کاهش آسیبپذیری اقتصاد در برابر نوسانات بازار جهانی نفت خواهد بود.