اقتصاد ۲۴- ترجمه نوژن اعتضادالسلطنه- دیگر لازم نیست برای اظهار نظر در مورد شخصیت "آدولف هیتلر" رهبر آلمان نازی زندگینامه تقریبا ۲۰۰۰ صفحهای و دو جلدی "آدولف هیتلر" نوشته "ایان کرشاو" مورخ بریتانیایی (با ترجمه فارسی "محسن عسکری جهقی" چاپ شده توسط نشر ثالث) را بخوانید.
اکنون یک کتاب کوتاه تنها ۱۷۰ صفحهای این کار را انجام میدهد و به شخصیت رهبر نازی میپردازد و ابزارهایی را در اختیار ما قرار میدهد تا بفهمیم او واقعا چه کسی بوده است.
کتاب "هیتلر، حقایق و افسانهها" ۲۰ سوال در مورد این که آیا او دیوانه بوده و دوران کودکی ناخوشایندی داشته یا این که آیا ناتوان بوده و در مورد بمب اتم چه میدانسته را مطرح میکند. پاسخها تقریبا هر چیزی را که همیشه میخواستید در مورد هیتلر بدانید و نمیدانستید از چه کسی بپرسید، پوشش میدهند.
این کتاب اثر "کلود کوتل" مورخ کهنهکار فرانسوی، نویسنده آثار متعددی از جمله "تاریخچه سیفلیس"، کتب دیگری درباره روانپزشکی و جنون و چندین کتاب مرتبط با جنگ جهانی دوم و نازیسم است از جمله: "جنگ جهانی دوم"، "زنان در جنگ ۱۹۳۹-۱۹۴۵" و "همه چیز درباره نبرد من". لازم به ذکر است که "کوتل" از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۵ میلادی مدیر علمی موزه یادبود کان بوده، موزهای که به بزرگداشت پیاده شدن نیروهای متفقین در نرماندی اختصاص دارد.
بررسی آن چه در زندگی هیتلر مشکل ساز است
"کوتل" با یادآوری هر آن چه که درباره هیتلر نوشته شده، از جمله زندگینامههای جامع موجود که آخرین آنها کتاب قطور ۲۰۰۰ صفحهای نوشته "فولکر اولریش" مورخ آلمانی با عنوان "هیتلر: صعود، ۱۸۸۹-۱۹۳۹" بوده، بررسی را آغاز کرده و از خود میپرسد چه چیزی برای گفتن باقی مانده است.
او در پاسخ به این پرسش مینویسد: "این کتاب به بررسی آن چه در زندگینامه هیتلر مشکلساز است، میپردازد". او نازیسم، نسل زدایی یهودیان یا جنگ تمامعیار را بررسی نمیکند، بلکه تلاش کرده تا آشکار سازد چه چیزی هیتلر را به فکر فرو برد و در این راه برخی از تصورات از پیش تعیینشده را رد میکند.
چگونه فردی تنبل و با هوش متوسط، چون هیتلر به ارباب مطلق رایش سوم تبدیل شد؟
"کوتل" نتیجهگیریهای خود را بر اساس خاطرات و یادداشتهای روزانه "آلبرت اشپیر" معمار آلمانی و وزیر تسلیحات و تولید نظامی رایش سوم، "یوزف گوبلز" وزیر اطلاع رسانی رایش سوم، "تراودل یونگه" منشی شخصی هیتلر در جریان جنگ جهانی دوم، "اریش فون مانشتاین" نظامی و فیلدمارشال نامدار آلمانی در دوره رایش سوم که فرماندهی یگان در ورماخت در جنگ جهانی دوم را برعهده داشت، "فرانتس فون پاپن" معاون هیتلر و "لنی ریفنشتال" کارگردان آلمانی که آثارش در خدمت پروپاگاندای نازی بود و افرادی دیگر بنا میکند و خاطرنشان میسازد که وقتی هیتلر را بررسی میکنیم، از خود میپرسیم که چگونه چنین فرد معمولیای که "بهطور مزمن تنبل" و "با هوشی کمی بیش از متوسط" و از نظر "سلامت روان در منطقهای در مرز" بود، توانست به ارباب مطلق رایش سوم تبدیل شود و جهان را به سمت وحشیانهترین درگیریها سوق دهد.
هم چنین، او خاطرنشان میسازد که در سال ۱۹۲۰ میلادی کسانی بودند که تشخیص میدادند نظامیگری آلمان هنوز قوی است و از ظرفیت بالقوه قویتر شدن برخوردار است. تنها چیزی که لازم بود، شرایط مناسب و فردی بود که ماشه را بکشد.
بیشتر بخوانید: عکس/ چهره دیده نشده و کمیاب هیتلر ۱۲۶ سال پیش در دوران دبستان
دوران کودکی هیتلر چگونه بود؟
در مورد این که آیا هیتلر دوران کودکی شادی داشته است، "کوتل" اشاره میکند که "آلویس" پدر هیتلر با ۶۲ سال سن، نسبتا پیر بود و "کلارا" مادر هیتلر ۲۹ ساله و معلم سرخانه فرزندان حاصل از ازدواج دوم آلویس و هم چنین معشوقه او بود.
"آلویس" و "کلارا" در سال ۱۸۸۵ با یکدیگر ازدواج کردند. آنان فقیر نبودند و ظاهرا پدر هیتلر، اگرچه مطمئنا به هیچ وجه مهربان نبود، اما با معیارهای آن زمان بیش از حد معمول نیز مستبد نبود. در همین حال، مادر هیتلر با فداکاری برای پسرش، هرگونه کمبود توجه پدرانه را جبران میکرد.
دوران تحصیل هیتلر
هیتلر در مدرسه دانش آموزی با استعداد، اما لجباز بود و به سختی میتوانست خود را کنترل کند. پدرش دوست داشت او پسری داشته باشد که کارمند دولت شود، اما هیتلر اصرار داشت که نقاش شود. البته اگر این اتفاق رخ داده بود، برای همگان بهتر بود!
آلویس در سن ۶۵ سالگی بر اثر خونریزی ریوی درگذشت و از آن به بعد هیتلر پسری نسبتا شاد بود و همان طور که در کتابش "نبرد من" نوشته، از "بهترین سالهای زندگیاش" لذت میبرد، توسط مادرش لوس میشد و اجازه داشت به راحتی وقت بگذراند.
دوران کودکیای که ناخوشایند نبود و خانوادهای که سمی نبودند
عدم موفقیت هیتلر در آزمون ورودی برای ورود به آکادمی هنرهای زیبای وین و مرگ مادرش بر اثر سرطان سینه، پایان دوران کودکی و نوجوانی او را رقم زد. "کوتل" نتیجه میگیرد که دوران کودکی هیتلر را نمیتوان ناخوشایند توصیف کرد. هم چنین، خانواده هیتلر را نمیتوان سمی توصیف کرد. آن چه برای آینده هیتلر نکتهای کلیدی بود، تنبلی و تمایل به رویاپردازی در مورد کودکی بود که خیلی زود کنترل واقعیت را از دست میداد.
آیا هیتلر همواره یهودستیز بود؟
"کوتل" با بررسی دوران فلاکتباری که "هیتلر" در وین گذراند، رفتن "از کافهای به کافه دیگر" و "پذیرش جنبشهای قومی، ملیگرایانه و نژادپرستانه"، به این پرسش پاسخ میدهد. او مینویسد:"در آن زمان بود که این فرد خالی از فرهنگ و دانش و فاقد هوش بالا، اساسا یک فرد ناجور اجتماعی، از خیالپردازی مسموم یهودستیزانه تغذیه میکرد. به جز دوران نوجوانیاش در لینز، هیتلر همواره یهودستیز بود و لایههای متوالی آن ویژگی ضخیمتر و غیرقابل برگشتتر میشد".
آیا هیتلر قهرمان جنگ جهانی اول بود؟
یک فصل جذاب از کتاب "کوتل"، فصلی است که عمدتا بر اساس تحقیقات "توماس وبر" به این موضوع میپردازد که آیا هیتلر قهرمان جنگ جهانی اول بوده است یا خیر. "وبر" نتیجه میگیرد که هیتلر به عنوان یک سرجوخه، معادل یک سرتیپ، از موقعیت ممتازی به عنوان پیک ستاد برخوردار بود. به همین دلیل، او توانست از بدترین کشتارها جان سالم به در ببرد و در کنار کسانی باشد که مدال توزیع میکردند و نشان صلیب آهنین درجه یک را دریافت کرد.
"کوتل" معتقد است که هیتلر علیرغم آن که یک سرباز نشاندار بود، ارتقاء درجه پیدا نکرد، زیرا در غیر این صورت مجبور میشد موقعیت نسبتا امن خود را رها کند و به طور مستقیم در جنگ شرکت کند. در آن صورت او احتمالا در جنگ کشته میشد و نیازی به پرسیدن هیچ سوالی در مورد شخصیتش نبود!
آیا فصاحت و بلاغت سیاسی هیتلر خارقالعاده بود؟
"کوتل" در کتابش خاطرنشان میسازد که رهبر آلمان نازی همه چیز را با دقت آماده کرده بود، با تمام حرکات تمرین شده، که برجستهترین آن سلام نازی بود، و دیگر ترفندهای صحنهای را هم نباید فراموش کرد.
او معتقد است که بخشی از راز "لفاظیهای هیتلر که شبیه رسیدن به اوج لذت جنسی" هستند به گونهای که گویی او در حین سخنرانی "مشغول عشق بازی با توده ها" بود. "کوتل" این ویژگی را به عنوان "تعالی تمایلات جنسی شکستخورده هیتلر" قلمداد میکرد که آن را در خطابه هایش خطاب به مخاطبانی که با آنان صحبت میکرد و مشتاق شنیدن حرفهایش بودند، به نمایش میگذاشت. "کوتل" گمان میکند که برعکس آلمانی ها، فرانسویها به سرعت از لفاظیهای هیتلر خسته میشدند.
کاریزمایی که روی همگان کارساز نبود
به گفته "کوتل" به قدرت رسیدن هیتلر مقاومتناپذیر و در عین حال مقاومتپذیر بود. او به قدرت رسیدن "هیتلر" را با کاراکتر "آرتورو اویی" گانگستر در نمایشنامه سیاسی "صعود مقاومت پذیر آرتورو اویی" نوشته "برتولت برشت" نمایشنامه نویس آلمانی، مقایسه میکند. آن نمایش ظهور و قدرت گرفتن یک گانگستر تخیلی اهل شیکاگو را در دهه ۱۹۳۰ میلادی به تصویر میکشد که سعی میکند مخالفانش را نابود کرده و صنعت تولید کلم و بازار سبزیجات را تحت کنترل بگیرد.
"کوتل" اشاره میکند که کاریزمای "هیتلر" لزوما روی همگان کارساز نبود و افرادی مانند "سباستین هافنر" مورخ آلمانی او را به عنوان یک فرد بیاهمیت "با مدل موی شبیه موی دلالان محبت و قوادان و با ظرافت بیکیفیت" و "حرکات صرعی" تحقیر میکردند.
فردی که فاقد فرهنگ و دانش قابل توجه بود
"کوتل" در مورد فرهنگ و دانش هیتلر معتقد است که او در این زمینه فردی سطحی بود و وسواس هیتلر به مونولوگ و تک گویی را مرتبط با حس ناامنی و ناتوانی او در برقراری مکالمه عادی به دلیل عدم قدرت استدلال میداند. "کوتل" مینویسد:"او در ترس گرفتار شدن در موقعیتی که همانند افراد آماتور و بی تجربه به نظر برسد به سر میبرد".
فردی تنبل و بداهه نویس
"کوتل" ادعاهای "تیموتی ورینگ رایبک" مورخ و مدیر موسسه عدالت و آشتی تاریخی در لاهه و نویسنده کتاب "هیتلر و کتابخانه شخصی اش" (با ترجمه فارسی "کامیاب شهریاری" و چاپ شده توسط انتشارات مروارید) مبنی بر آن که هیتلر یک خواننده مشتاق بود را رد میکند و کتابخانه او را "تصادفی" میداند. در مورد این که آیا "هیتلر" معتاد به کار بود، "کوتل" اشاره میکند که او مطلقا اینطور نبود. او اشاره میکند که هیتلر برای یادگیری زبان انگلیسی به شدت تنبل بود. هم چنین، هیتلر رانندگی نمیکرد و دائما بداهه مینوشت.
آیا هیتلر مسئول مستقیم هولوکاست بود؟
در مورد این مسئله بحثبرانگیز که آیا هولوکاست به دستور خاص هیتلر انجام شده یا اطرافیانش مسئولیت بیش تری در این باره برعهده داشتند، "کوتل" اشاره میکند که این بحث اکنون پایان یافته است و "کارکردگرایی "راهحل نهایی" با مراحلی که ارتباط نزدیکی با شرایط جنگ دارند، با نیتگرایی هیتلر که همواره نابودی یهودیان را در برنامه خود به عنوان ماموریتی عالی در دستور کار قرار داده بود، در تضاد نیست".
بیشتر بخوانید: عکس/ ژست خاص هیتلر در سنگر ضد هوایی ۱۰۹ سال پیش و دوران جنگ جهانی اول
درباره زندگی خصوصی هیتلر
در مورد این که آیا هیتلر زندگی خصوصی داشته یا خیر، "کوتل" با "کرشاو" موافق است و مینویسد: "اگر آن چه را که در هیتلر مرتبط با سیاست بود از او بگیرید، اگر چیزی باقی بماند، چیز زیادی نخواهد بود. شبهایی که هیتلر در برگهوف اقامتگاه بورژوایی خود در آلپ ترتیب میداد، با انبوهی از کیک و بدون مشروبات الکلی، بسیار کسلکننده تلقی میشد، اگرچه گاهی اوقات او با مهارت حالات "یواخیم فون ریبنتروپ" وزیرخارجه رایش سوم، گوبلز و "هرمان گورینگ" از اعضای قدرتمند و پرنفوذ حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان را تقلید میکرد و ادای آنان را در میآورد".
عاشق سگها و متنفر از گربهها
"کوتل" در کتابش اشاره میکند هیتلر تماشای فیلم را دوست داشت و این کار را همراه با "رودولف هس" معاونش انجام میداد. هم چنین، آن دو تماشای مسابقات ارابه رانی را دوست داشتند. او در کتابش اشاره میکند که هیتلر گربهها را دوست نداشت و استدلال میکرد که آنان پرندگان را میکُشند. او سگها را بیشتر ترجیح میداد.
"کوتل" در این باره مینویسد: "اگرچه اگر به این فکر کنید که "هیتلر" در نهایت چگونه با سگش بلوندی رفتار کرد و آن سگ را برای آزمایش کپسولهای سیانید مسموم کرده بود، باعث میشود از ظرفیت محبت او تعجب کنید! با این وجود، گفته میشود که هیتلر در پناهگاه فورربونکر بیشتر برای "بلوندی" گریه میکرد تا برای "اوا براون" معشوقه اش"!
آیا هیتلر از نظر جنسی ناتوان بود؟
در مورد این پرسش بسیار بحثبرانگیز که آیا "هیتلر" یک ناتوان جنسی بوده است، "کوتل" اشاره میکند که تقریبا قطعی است که هیتلر در سن ۲۴ سالگی وین را ترک کرد "بدون آن که کوچکترین اشارهای به رابطه جنسی با یک زن یا حتی یک مرد داشته باشد".
با این وجود، او نمایشهای کابارهای که در آن دختران لباسهای نیمه برهنه میپوشیدند را دوست داشت. هیتلر بعدا روابطی افلاطونی با زنان میانسالی داشت که از او محافظت میکرد. اعتقاد بر این است که او عاشق "آنجلا راوبال" خواهر ناتنی بزرگترش شد، اما "کوتل" تردید دارد که رابطه جنسی بین آن دو وجود داشته است. "کوتل" در مورد "اوا براون" به شهادت مدیر رختشویخانه در اقامتگاه برگهوف اشاره میکند که آن مدیر همواره قبل از شستن ملحفهها آن را بررسی میکرد و ادعا کرده بود که هیچ مدرکی دال بر وجود اثری از رابطه جنسی وجود نداشته است. "کوتل" نتیجه میگیرد که هیتلر فقط خودش را دوست داشت.
حقوق از دست رفته کارگران و زنان در آلمان نازی
"کوتل" معتقد است که هیتلر هیچ استعداد هنری نداشت. او هم چنین اشاره میکند که هیتلر شرایط کار در آلمان را بهبود نبخشید و طبقه کارگر تمام حقوق خود را از دست دادند و این بدون در نظر گرفتن کسانی است که در نهایت به روسیه رفتند. او در کتابش اشاره میکند که زنان نیز جایگاه خود را در جامعه تحت حکومت نازیها از دست دادند.
هم چنین، "کوتل" شرح میدهد که چگونه هیتلر مجبور شد در مورد اُتانازی نازیها در برابر کلیساهای آلمان که از آن متنفر بود، سر تعظیم فرود آورد.
"کوتل" اشاره میکند علیرغم همه آن چه درباره سوء قصد به جان هیتلر نوشته شده، او فقط دو بار شخصا مورد حمله قرار گرفت یکی در سالن آبجوفروشی مونیخ در ۸ نوامبر ۱۹۳۹ میلادی و در دیگری در جریان توطئه اشتاوفنبرگ در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۴ میلادی.
چرا بریتانیاییها هیتلر را به قتل نرساندند؟
از دید "کوتل" این که چرا بریتانیاییها سعی کردند "اروین رومل" نظامی بلندپایه و فیلدمارشال نامدار آلمانی که فرماندهی یگانهای مختلفی را در طول جنگ جهانی دوم بر عهده داشت را بکشند و موفق به کشتن "راینهارت هایدریش" یک مقام عالیرتبه اساس و پلیس آلمان در دوران آلمان نازی و یکی از طراحان اصلی هولوکاست شدند، اما اقدامی برای کشتن هیتلر انجام ندادند، ممکن است به این واقعیت مربوط باشد که هیتلر یک استراتژیست ضعیف بود، بنابراین به نفع متفقین بود که او در سمت خود باقی بماند.
اشتباهات بزرگ او شامل روسیه و دانکرک در شمال فرانسه بودند. این احتمال وجود دارد که در مورد دانکرک، او استراتژی سیاسی عدم توجه بیش از حد به ژنرالهایش را بر استراتژی نظامی اولویت داده باشد. در هر صورت، "کوتل" اذعان میکند که آلمان نمیتوانست در جنگ پیروز شود.
آیا هیتلر دیوانه بود؟
خب، دیوانه نه، اما او در یک واقعیت موازی زندگی میکرد و جهان را آن طور که بود رد میکرد، چیزی که هر روز صبح برای بسیاری از ما رخ میدهد بدون آن که منجر به حمله به لهستان شود!
هم چنین، رفتارهای هیستریک از سوی او نیز وجود داشت، از جمله زمانی که نیروهای نظامی تحت فرمان "فلیکس اشتاینر" ژنرال اساس نتوانستند برلین محاصره شده را آزاد کنند آشکار شد که خود نشان دهنده نوعی جنون روانی بود.
"کوتل" اشاره میکند که هیتلر در مقادیر قابل توجهی مواد مخدر مصرف میکرد. "کوتل" نتیجه میگیرد که هیتلر "شخصیتی پارانوئید" داشت، اگرچه بدون شک میدانست چه کاری انجام میدهد. "کوتل" در مورد بمب اتمی در کتاب اشاره میکند که خوشبختانه این موضوع به درستی برای "هیتلر" توضیح داده نشده بود.
منبع: ال پائیس