اقتصاد۲۴- موسیقی از اساس، پدیدهای شنیداری است و اگر نگاهی به تاریخ داشته باشیم، این هنر برای نابینایان وسیلهای برای بیان حسها و شهوداتشان بوده است و خیلی وقتها هم حساسیت شنیداری آنها را نمایانتر میکند. موسیقی هنر دیرپایی است که مدتها بعد از پدید آمدنش با نُت نوشته شد و در ایران و کشورهای همجوار نیز با حروف ابجد نشانهگذاری میشد تا به این وسیله آثار موسیقی ثبت شوند، اما این هنر همچنان در ماهیت خود، شنیداری باقی ماند.
نابینایان، از یکی از مهمترین حواس پنجگانه یعنی بینایی محروم هستند، اما حواس دیگرشان به ویژه حس شنوایی و لامسه، به دلایل مختلف از جمله اینکه بیشتر از این حواس استفاده میکنند، فعالتر و دقیقتر عمل میکند. در اینجا اشارهای خواهیم داشت به موسیقیدانانی که نابینا بودند و با نواختن، نام خود را در دنیای موسیقی مانا کردند؛ باشد که این نوشتار چراغ راهی برای عزیزان علاقهمند به هنر شود چه نابینایانی که دوست دارند این هنر را ادامه بدهند و چه کسانی که در این عرصه تصمیمگیر و تصمیمساز هستند تا توجه بیشتری به اقشار مختلف جامعه از جمله نابینایان داشته باشند.
موسیقیدانان نابینای ایران و جهان
از مفاخر موسیقایی کهن، میتوان از رودکی بزرگ، پدر شعر فارسی یاد کرد. اگر چه برخی او را نابینای مادرزاد دانستهاند، اما چنین نیست؛ رودکی در اواسط عمر نابینا شد، زیرا در اشعارش توصیفاتی از طبیعت وجود دارد که تنها با چشم ظاهری ممکن است، دیده شده باشد. او چنگ مینواخت و موسیقیدانی چیرهدست بود. از این دست مثالهای مختلفی میتوان زد. در میان موسیقیدانان معاصر باید از یکی از بزرگترین استادان و معلمان موسیقی ایران یاد کرد؛ نورعلیخان برومند. او شاگردان برجستهای همچون اکبر گلپایگانی، محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و بسیاری دیگر را پرورش داد و به جامعه موسیقی معرفی کرد. برومند که از نوجوانی با هدف تحصیلات پزشکی در آلمان اقامت داشت، پس از اینکه نابینا شد تحصیلات پزشکی خود را رها کرد و به ایران بازگشت، اما همچنان به فعالیت خود در حوزه موسیقی ادامه داد. در ایران و جهان، موسیقیدانان نابینای بسیاری داریم که با نُت موسیقی آشنایی کامل دارند.
در میان هنرمندان بزرگ جهان هم نابینایانی هستند که آهنگساز، تنظیمکننده و خوانندههای برجستهای محسوب میشوند؛ از ری چارلز کبیر گرفته تا آندره بوچلی و استیوی واندر. در ایران نیز در اوایل دهه ۳۰، استاد جواد معروفی و حسینعلی وزیریتبار آموزش علمی موسیقی را برای نابینایان آغاز کردند. در کنار آنها، هنرمندانی، چون علیرضا ایزدی، نوازنده ویلنسل که در قید حیات هستند، به آموزش این گروه از هنرمندان پرداختند.
بیشتر بخوانید:کمبود مدارس نابینایان عامل ترک تحصیل و مهاجرت دانشآموزان
در آن دوران، شاگردان نابینای بسیاری پرورش یافتند؛ از جمله زندهیاد علیاکبر دودانگه، احمدزاده، حسین برزویی و بسیاری دیگر. همچنین میتوان از استادان زندهیاد علیرضا جعفریان و نصرالله شیرینآبادی هم یاد کرد که نوازندگان برجسته ویولن و آهنگسازان توانمندی بودند. خسرو چناریان نیز از بزرگترین ویولنیستهای حال حاضر ایران است که از شاگردان استاد رحمتالله بدیعی بوده و به سبک استاد حبیبالله بدیعی مینوازد. مهارت او چنان بود که موجب حیرت استاد بدیعی و پرویز یاحقی شد.
نقش تاثیرگذار محمود رضایی در موسیقی نابینایان
استاد محمود رضایی، چهرهای بیبدیل در موسیقی نابینایان است که من به عنوان کسی که سالها در این عرصه فعالیت دارم، او را «پدر علمی موسیقی نابینایان» مینامم و احتمالا خیلیها با من همنظر خواهند بود. او کتابهای فراوانی برای نابینایان تدوین، تالیف و ترجمه کرد و آنها را به خط بریل برگرداند؛ از جمله کتابهای آموزشی پیانو، ترانههای نُتنویسی شده و دستور سنتور استاد فرامرز پایور.
جا دارد در این مطلب که بر موسیقی نابینایان تمرکز دارد و با توجه به همزمانی سالگرد درگذشت استاد رضایی، مختصری درباره ایشان بگویم. محمود رضایی سال ۱۳۳۵ در شهر محلات متولد شد و در مدرسه نابینایان درس خواند. ایشان سه مدرک کارشناسی داشت؛ حقوق، موسیقی و مترجمی زبان انگلیسی و البته کارشناسی ارشد او در رشته زبانشناسی بود. با توجه به تحصیلات و دغدغهاش در این زمینه برای موسیقی نابینایان خدمات بسیاری انجام داد. او ردیفهای موسیقی اصیل را نزد محمود کریمی ردیفدان معروف آموخت. ایشان کتابهای بسیاری را نتنگاری کرد و به خط بریل نوشت در واقع بسیاری از کتابهای موسیقی را به خط بریل برگرداند تا نابینانایان هم بتوانند از آنها استفاده کنند، مثل کتاب دستور سنتور، کتاب پوزولی برای پیانو، کتاب مجموعه ترانههایی از موسیقی ملی. او شاگردان زیادی را هم تربیت کرد.
آهنگساز بسیار خوبی بود گاهی وقتها هم ترانه آهنگهایش را خودش میسرود. در اواخر دهه هفتاد گروه موسیقی نابینایان پیک امید را تشکیل دادند که رهبری و سرپرستی این ارکستر را خود شادروان محمود رضایی بر عهده داشت که بیشتر اوقات با خوانندگی غلامحسین اشرفی و چند برنامه با صدای مهرداد پیکرزاده ضبط شد که اکثر نوازندگان آن از نابینایان بودند. در سال ۱۳۸۲ با همین ارکستر و با همکاری بسیاری از هنرمندان بینا آلبوم «تک درخت» را با صدای غلامحسین اشرفی منتشر کردند. در سال ۱۳۹۳ هم آلبوم «چه میشد» شامل مجموعه بازخوانی آثار گذشتگان را با صدای بنده هاتف شرار و با تنظیم شادروان رضایی روانه بازار کردند. استاد رضایی هفدهم مهر ماه ۱۳۹۴ یعنی ۱۰ سال پیش بر اثر سکته مغزی در حالی که فقط ۵۹ سال داشت، چشم از جهان فروبست. یادش را گرامی میداریم، چرا که فعالیت ایشان در دنیای موسیقی نابینایان همچنان تاثیرات خودش را خواهد گذاشت.
نابینایان هم میتوانند موسیقی را علمی کار کنند
بسیاری از مردم از من پرسیدهاند که آیا نابینایان تنها از طریق گوش یا به اصطلاح «سینه به سینه» موسیقی را میآموزند؟ پاسخ این است همانطور که خط بریل که خط مخصوص نابینایان است، یک زبان بینالمللی به شمار میرود، نُتنویسی بریل نیز به صورت جهانی اجرا میشود، پس موسیقی نابینایان میتواند علمی و آکادمیک نیز آموزش داده شود. در بحث فنی باید گفت که «پنج خط حامل» از ارکان اصلی نُتنویسی برای نابینایان مفهوم متفاوتی دارد.
بیشتر بخوانید:مسیر ویژه نابینایان از پیادهراهها حذف نمیشود
آنها نمیتوانند هنگام نوازندگی، همزمان نُت را بخوانند و اجرا کنند، زیرا هر دو دست آنها درگیر ساز است. از این رو، ناچار هستند که نُت را از پیش حفظ کنند و سپس بنوازند که البته این کار با «نواختن سینه به سینه» تفاوت دارد، زیرا در شیوه علمی، نابینا نُت را با ذهن و حافظه موسیقایی خود اجرا میکند. بسیاری از هنرمندان نابینا با اصول هارمونی و ارکستراسیون آشنا هستند و تنظیمهای ارزشمندی را نیز پدید آوردهاند. ازجمله استادان محمود رضایی، علیاکبر دودانگه و زندهیاد محمدرضا لکا، که از چهرههای تاثیرگذار و خلاق موسیقی بودند.
پیشتر در مدارس نابینایان، بر آموزش سرود تاکید میشد و، چون بیشتر مدرسان پیانو مینواختند این ساز در میان نابینایان محبوبیت فراوانی پیدا کرد. با این حال، بعدها بسیاری از آنها به سازهای گوناگون دیگر روی آوردند. برای نمونه میتوان از زندهیاد محمود بلوری، نوازنده عود و رهبر ارکستر آذربایجانی نام برد.
نوازندگان سنتور، چون زندهیاد شاپور سلیمانزاده و ناصر نظری نیز از شاگردان زندهیاد منصور صارمی بودند و بسیار دلنشین مینواختند. هر چند سنتور از دشوارترین سازها برای نابینایان است؛ چرا که به دلیل تراکم سیمها و فاصله حدود ۳۰ سانتیمتری میان ساز و نوازنده، تماس مستقیم و کنترل فیزیکی دشوار میشود. از همین رو برخی نوازندگان آن را برای نابینایان «تقریبا غیرممکن» میدانند. با این حال، امروز نابینایانی هستند که این ساز را به خوبی مینوازند و دشواری آن را پشت سر گذاشتهاند و ثابت کردند که چیزی غیرممکن نیست.
از آنجا که ساز خود من هم سنتور است، برخلاف این باور معتقدم آموختن آن برای نابینایان ممکن است؛ درست است که دشوار نواخته میشود، اما غیرممکن نیست. آهنگسازانی که پیشتر نام آنها آمد، ملودیسازان توانایی بودند و گاه تنظیم آثارشان را دیگران بر عهده میگرفتند. با این حال، چهرههایی، چون زندهیاد محمود رضایی و علیرضا خواجهنوری ازجمله تنظیمکنندگان برجسته نابینا به شمار میرفتند. خواجهنوری پیانو مینواخت و با ارکستراسیون آشنایی کامل داشت و رضایی نیز فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبا بود؛ تنظیمهای او در آلبومهای «تک درخت» و «چه میشد» به خوبی نمایان است.
خوشبختانه امروز نابینایان هنرمند بسیاری داریم که تحصیلات آکادمیک موسیقی را نیز پشت سر گذاشتهاند و از دانشگاههای مختلف موسیقی فارغالتحصیل شدهاند. پرسشی که گاه مطرح میشود، این است که آیا نابینایان میتوانند رهبری ارکستر را هم بر عهده بگیرند؟ پاسخ مثبت است، هرچند دشوار. اگر رهبر نابینا جای دقیق نوازندگان را روی صحنه بشناسد، میتواند با تکیه بر شنوایی و تمرکز بالا، ارکستر را هدایت کند. نابینایان گوشهایی دقیق و حسی عمیق دارند و صدا به تبعیت آن موسیقی برای آنها دغدغهای جدی و درونی است. این موضوع، گستره گفتوگوهای بسیاری را میطلبد که مجال آن اینجا نیست و باید در مقالات و نوشتارهای جداگانهای دیگر درباره نُتنگاری، آموزش و فعالیتهای موسیقایی نابینایان به آن توجه شود و مورد بررسی قرار بگیرد. در پایان، بیهیچ ترتیب خاصی، فهرستی از نام موسیقیدانان برجسته نابینا را میآورم که برخی در کودکی یا میانسالی بینایی خود را از دست دادند.
حسن معتمدالدوله، نورعلیخان برومند، علیاکبر دودانگه، احمدزاده، رضا سحبان، علیرضا خواجهنوری، محمود رضایی، محمدرضا لکا، علیرضا جعفریان، نصرالله شیرینآبادی، خسرو چناریان، ناصر نظری، شاپور سلیمانزاده، حسین برزویی، دکتر میثم خاتمینیا، غلامحسین اشرفی، داوود جعفری، فرهاد و فرود گرگینپور، حسین یاوری اصفهانی معروف به یاور نی زن و همچنین غلامرضا چمک که شاگرد زندهیاد ایرج بسطامی بود و سالها در رادیو و تلویزیون کرمان هم فعالیت داشت. این نکته را هم یادآور میشوم که حتی هنرمندانی هستند که مادرزاد نابینا بودند، اما موسیقی را به عنوان مسیر خود انتخاب کردند و موفق هم شدند.