اقتصاد۲۴- پاییز خشک و کمرمق ایران، بر میدان انقلاب تهران هم سایه انداخته است. چراغهای کتابفروشیها کمافیسابق روشن است، اما کتابها خاک میخورند و چشم انتظار خریدار هستند. هفته کتابخوانی فرا رسیده و فروشندگان کتاب سعی دارند با ارائه تخفیف، مردم را به خرید ترغیب کنند و دستکم برای مقطعی، کتاب را دوباره به سبد خرید بازگردانند، اما واقعیت اقتصادی چیز دیگری میگوید. زمانی که تورم بالا میرود و هزینههای ضروری زندگی هر روز سنگینتر میشود، کالاهای فرهنگی نخستین قربانیان این فشار هستند. از این رو کتاب که باید در دسترس همه باشد، به مرور از سبد خرید خانوارها حذف میشود. ناشران و کتابفروشان هم این تغییر رفتار را بهخوبی لمس کردهاند؛ گواه آن هم اینکه تیراژ کتابها کاهش یافته، قیمتها بالا رفته و فروش روزبهروز سختتر میشود.
چرخه معیوب گرانی و رکود در بازار کتاب
صنعت نشر ایران چند سالی است که به نقطه بحران رسیده است. ناشران و کتابفروشان در حالی هفته کتابخوانی سال ۱۴۰۴ را برگزار میکنند که بازار کتاب با مشکلات جدی روبهروست؛ از بحران کاغذ گرفته تا کاهش تیراژ و افت قدرت خرید مردم.
بر اساس دادههای خانه کتاب و ادبیات ایران، در فاصله سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳ تعداد عناوین کتابهای منتشرشده رشد قابل توجهی داشته است. این رقم از ۹۴ هزار و ۸۶۷ عنوان در سال ۱۳۹۹ به ۱۱۸ هزار و ۶۱۰ عنوان در سال ۱۴۰۳ رسیده و نشاندهنده افزایشی نزدیک به ۲۵ درصد است.
در مقابل، شمارگان کل کتابها در همین دوره روندی نزولی داشته و از ۱۱۷ میلیون و ۲۹۲ هزار نسخه در سال ۱۳۹۹ به ۱۰۸ میلیون و ۱۱۱ هزار نسخه در سال ۱۴۰۳ کاهش یافته است؛ افتی حدود ۷/۸ درصد. منظور از شمارگان کتاب، تعداد نسخههایی است که از هر عنوان چاپ و منتشر میشود. به بیان ساده، اگر یک کتاب در تیراژ هزار نسخه منتشر شود، شمارگان آن هزار است؛ بنابراین کاهش شمارگان کل نشان میدهد که اگرچه تعداد عناوین کتابها بیشتر شده، اما تعداد نسخههای چاپشده از هر عنوان کمتر شده است.
بیشتر بخوانید: عکس/ حراج کتاب و فرهنگ زیر سایه بحران اقتصادی
همزمان، میانگین شمارگان هر عنوان نیز کاهش چشمگیری را تجربه کرده است. این شاخص از ۱،۲۳۶ نسخه برای هر عنوان در سال ۱۳۹۹ به ۹۱۱ نسخه در سال ۱۴۰۳ رسیده و افتی نزدیک به ۲۶ درصد را نشان میدهد. چنین روندی بیانگر آن است که صنعت نشر ایران در سالهای اخیر با پدیدهای دوگانه مواجه بوده است؛ از یک سو تعداد عناوین کتابها افزایش یافته، اما از سوی دیگر تیراژ هر عنوان پایین آمده است. این وضعیت نشاندهنده فشار اقتصادی و رفتار محتاطانه ناشران و کاهش قدرت خرید مردم است؛ چراکه ناشران برای کاهش ریسک مالی، کتابها را در تیراژ کمتر منتشر میکنند و مخاطبان نیز به دلیل گرانی، کمتر توان خرید دارند.
آخرین گزارش ماهانهای که خانه کتاب و ادبیات ایران منتشر کرده مربوط به شهریور ماه است. این دادهها نشان میدهد صنعت نشر ایران در شهریور ۱۴۰۴ با بحرانی عمیقتر از شهریور سال گذشته روبهرو شده است. میانگین شمارگان کتاب با کاهش ۳ درصدی از ۹۰۲ به ۸۷۴ نسخه رسیده؛ یعنی ناشران برای جلوگیری از زیان، کتابها را با تیراژ کمتر منتشر میکنند و این نشانهای از کاهش تقاضای واقعی برای خرید کتاب است. در مقابل، میانگین قیمت کتاب در همین دوره با رشد شدید ۴۳ درصدی جهش کرده و از حدود یکمیلیون و ۸۶۲ هزار تومان به بیش از دومیلیون و ۶۵۶ هزار تومان رسیده است.
افزایش سنگین قیمت، توان خرید خوانندگان را بیش از پیش محدود کرده و چرخهای معیوب میسازد که در آن گرانی کتاب به کاهش خرید منجر میشود و به دنبال آن کاهش شمارگان و افزایش دوباره قیمت را رقم میزند، چرخهای که اگر متوقف نشود میتواند انتشار کتاب را به کالایی کمدسترستر و لوکستر تبدیل کند.
هزینههای پنهان نشر؛ از چاپخانه تا کتابفروشی
هزینههای تولید کتاب بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. کاغذ همچنان اصلیترین عامل گرانی کتاب محسوب میشود که افزایش نرخ دلار، تخصیص ناکافی ارز و ضعف مدیریت در توزیع کاغذ یارانهای، قیمت آن را بالا برده است. علاوه بر کاغذ، هزینه چاپ و صحافی نیز فشار زیادی بر ناشران وارد کرده است. براساس آنچه انتشارات پارسیان البرز برآورد کرده است، چاپ یک کتاب معمولی با تیراژ ۵۰۰ تا هزار نسخه بین ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان هزینه دارد. زمانی که تیراژ پایین باشد، این هزینه ثابت روی تعداد کمتری نسخه تقسیم میشود و قیمت هر کتاب برای مصرفکننده افزایش مییابد.
علاوه بر این مورد، هزینههای توزیع شامل حملونقل، انبارداری و کارمزد کتابفروشیها نیز سهمی حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از قیمت نهایی کتاب دارد. هرچند فروش آنلاین بخشی از این هزینهها را کاهش داده، اما همچنان توزیع فیزیکی کتاب در سراسر کشور پرهزینه است.
کتاب جلوتر از تورم؛ جهش ۴۳ درصدی قیمتها
براساس آخرین آمار خانه کتاب، میانگین قیمت کتاب در شهریورماه ۱۴۰۴ نسبت به شهریور سال گذشته با یک جهش ۴۳ درصدی مواجه شد. میانگین قیمت از حدود ۱۸۶ هزار تومان در شهریور سال گذشته به بیش از ۲۶۵ هزار تومان در شهریور امسال رسید؛ اما پرسشی که مطرح میشود این است که قیمت کتاب همگام با تورم امسال افزایش یافته است؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا دو شاخص قابل اتکا یعنی تورم سالانه و میانگین قیمت کتاب را کنار هم میگذاریم. تورم ۱۲ ماهه منتهی به شهریور ۱۴۰۴ حدود ۳۷.۵ درصد ثبت شده است. در سمت نشر نیز همانطور که پیشتر عنوان شد، میانگین قیمت کتاب در شهریور ۱۴۰۴، نسبت به سال قبل ۴۳ درصد افزایش داشته است.
بیشتر بخوانید: کتاب قسطی و جدال ترسناک فرهنگ با تورم/ تغییر چهره بازار اقساطی در ایران این بار در برابر اهالی و دوستداران فرهنگ
اگر این رشد را با نرخ تورم ۱۲ماهه منتهی به شهریور ۱۴۰۴ مقایسه کنیم، روشن میشود که قیمت کتاب حتی بیشتر از تورم عمومی افزایش یافته است. به بیان دیگر، کتاب نهتنها همگام با تورم گران شده، بلکه در عمل از آن جلو زده است.
دلیل اصلی این شکاف، وابستگی شدید بازار کتاب به کاغذ وارداتی و نرخ ارز است؛ هر نوسان دلار مستقیما به قیمت کاغذ منتقل میشود و ناشران ناچارند هزینهها را به مصرفکننده تحمیل کنند. نتیجه آنکه کتاب بیش از بسیاری از کالاهای دیگر از تورم ضربه خورده و بسیاری این کالا را از سبد خرید خود حذف کردهاند.
کتاب از سبد خرید خانوار حذف شد؛ اولویت با نان و گوشت
در شهریور ۱۴۰۳ یک کارگر با حقوق پایه ۷ میلیون تومان، حدود ۳۸ کتاب میتوانست بخرد. در شهریور ۱۴۰۴ با توجه به پایه حقوق، این رقم به حدود ۳۹ کتاب رسیده است. اگرچه محاسبه ساده نشان میدهد کارگر در شهریور ۱۴۰۴ میتواند تقریبا همان تعداد کتاب سال قبل را بخرد، اما واقعیت اقتصادی چیز دیگری است. تورم ۵۷ درصدی خوراکیها و جهش قیمت گوشت و مرغ باعث شده بخش بزرگی از حقوق کارگران صرف کالاهای اساسی شود. در چنین شرایطی، حتی اگر قدرت خرید کتاب روی کاغذ ثابت بماند، در عمل کتاب از سبد خرید خانوار حذف میشود چراکه مردم اولویت خود را به تأمین خوراکیهای ضروری میدهند.
شکاف میان تولید و مصرف کتاب؛ تهدیدی برای چرخه نشر
بررسی دادههای رسمی صنعت نشر نشان میدهد که کاهش همزمان شمارگان و افزایش قیمت کتاب، به مرور باعث افزایش فاصله میان تولید و مصرف کتاب میشود. به بیانی سادهتر، تعداد بیشتری کتاب چاپ میشود، اما خواننده کمتری برای آن وجود دارد. این شکاف، مستقیما چرخه مالی ناشران، کتابفروشان و حتی نویسندگان را تهدید میکند و در بلندمدت به کاهش کیفیت محتوا، حذف ناشران کوچک و تعطیلی کتابفروشیها منجر میشود.
ادامه این روند، منجر به نوعی انحصارگرایی میشود که تنها چند ناشر بزرگ قادر به ادامه فعالیت هستند و جریان انتشار کتاب به سمت کتابهای کمریسک، پرفروش و تجاری متمایل میشود. در چنین وضعیتی، آثار تخصصی اولین قربانیان خواهند بود؛ چراکه این گروه بهطور طبیعی فروش محدودتری دارند و در شرایط کاهش تقاضا، عملا از چرخه چاپ حذف میشوند.
از سوی دیگر، افت فروش کتاب به کاهش درآمد نویسندگان، مترجمان و فعالان حوزه نشر منجر میشود که انگیزه، خلاقیت و تولید محتوا را محدود میکند و در نهایت باعث میشود بخشی از نیروی متخصص این حوزه به مشاغل دیگر کوچ کنند.
از بُعد اجتماهی نیز کمفروغ شدن صنعت نشر و کتاب، کاهش سواد تحلیلی و فرسایش سرمایه فرهنگی جامعه را به دنبال دارد. در اقتصادهای مدرن، کتاب یکی از پایههای توسعه نرم و تقویت نیروی انسانی است و وقتی کتاب از دسترس خارج میشود، جامعه در بلندمدت هزینه آن را با کاهش توان تحلیل، ضعف در حل مسئله و افت کیفیت نیروی کار پرداخت میکند.