تاریخ انتشار: ۱۷:۰۰ - ۰۱ آذر ۱۴۰۴

جنگل‌های زاگرس و هویت تاریخی زیر سایه سد خرسان۳

کنشگر محیط‌زیست می گوید: تجربه انتقال آب در کشور نشان داده است هر بار یک حق جدید برای مصرف ایجاد می‌شود و دولت تحت هر شرایطی باید این حق را تأمین کند، حتی به قیمت تخریب تالاب‌ها و خشکیدن رودخانه‌ها و آوارگی مردم

اقتصاد۲۴- «خرسان۳»، سدی است با تبعاتی بی‌شمار بر محیط زیست، جامعه محلی و میراث‌فرهنگی! اما آنچه درباره این سد تاکنون مغفول مانده، همین سه گزینه است. در گفتمان مسئولان اغلب بر ضرورت تأمین آب به سایر مناطق تأکید می‌شود. نگاهی به پژوهش‌ها، مقالات و پایان‌نامه‌های نوشته‌شده با کلیدواژه «سد خرسان۳» هم نشان می‌دهد کل مسئله در حد یک بحث فنی زمین‌شناسی، ژئومکانیک و... تقلیل یافته است. کارشناسان هشدار می‌دهند با این دست‌فرمان، آینده «دنا» همچون امروز «دریاچه ارومیه» خواهد بود.

«امید سجادیان»، کنشگر محیط‌زیست، معتقد است خرسان۳ از ابتدا فاقد ارزیابی محیط‌زیستی معتبر بوده و حتی مصوبه سال ۹۶ هیئت وزیران که به آن استناد می‌شود، هیچ ارزش اجرایی ندارد. «آن زمان پروژه نه پیشرفت فیزیکی واقعی داشت و نه بررسی‌های لازم برای صدور چنین مجوزی انجام شده بود. مصوبه‌ای که باید برای یک پروژه دارای پیشرفت صادر می‌شد، در حالی تصویب شد که کل پیشرفت سد به کانکس و دو مسیر جاده‌کشی محدود بود و یک سال بعد هم فقط هفت درصد اعلام شد. بدتر اینکه آن مصوبه فقط برای احداث یک نیروگاه برقابی صادر شده بود، اما بعد‌ها انتقال آب به طرح اضافه شد که به‌طور قطعی مجوز قبلی را باطل می‌کند. یعنی حتی در همان سال ۹۶ هم این پروژه مجوز واقعی و قابل‌اتکا و قانونی نداشت.»

به‌گفته سجادیان، به همین دلیل دادگاه تجدیدنظر امروز تأکید می‌کند پروژه نه‌تنها فاقد مجوز محیط‌زیستی است، بلکه اساساً روند تصویب اولیه آن مخدوش بوده و هیچ‌یک از الزامات قانونی رعایت نشده است. «دو استان کهگیلویه‌وبویراحمد و چهارمحال‌وبختیاری نیز رسماً اعلام کرده‌اند با ارزیابی‌نشدن طرح و انتقال آب مخالف بوده‌اند. این یعنی وزارت نیرو سال‌ها بدون پشتوانه کارشناسی، بدون رضایت نهاد‌های ذی‌صلاح و بدون مستندات محیط‌زیستی، پروژه‌ای را پیش برده که پیامد‌های آن برای طبیعت و جامعه جبران‌ناپذیر است.»

طبق برآورد‌ها بیش از ۱۲ هزار هکتار از جنگل‌های بلوط و مرتع‌زار زاگرس با خرسان۳ زیر آب می‌روند. جنگل‌هایی که به‌گفته این کنشگر محیط‌زیست، ریشه در تاریخ دارند و هر درخت بلوط آن پس از هزار سال فقط چند متر قد کشیده است. این درختان ذخیره‌گاه آب، سازنده خاک و پشتیبان ۴۰ درصد منابع آب کشورند و همان آبی را تولید می‌کنند که حالا باید زیر آن دفن شوند. «در مصوبه ۹۶ حتی کاشت نهال و طرح‌های جبرانی پیش‌بینی شده بود، اما نه کاشت ۵۰۰ هکتار نهال انجام شد، نه ۷۰۰ هکتار بذرکاری، نه اسکان مجدد، نه حفاظت از آبشار‌های آتشگاه. تجربه‌های مشابه مثل جنگل‌کاری‌های خشکیده سی‌سخت در قطع درختان جاده سی‌سخت نشان داده‌اند این وعده‌ها فقط روی کاغذ معنا دارند.»

پیامد‌های اجتماعی این پروژه آسیب دیگری است که سجادیان به آن اشاره می‌کند: «خالی از سکنه شدن ۲۶ روستا، کوچ اجباری هزاران نفر، گسستن پیوند‌های خویشاوندی، مهاجرت، بیکاری، حاشیه‌نشینی و ازبین‌رفتن صنایع‌دستی زنان منطقه از تبعات خرسان۳ است. تجربه سد‌های کارون، کوثر و مارون نشان داده با وجود قرارگیری مخزن در داخل استان، مردم هیچ سهمی از آب ندارند و بعد از مهاجرت نیز نمی‌توانند به چرخه تولید بازگردند. اهالی سادات محمودی، یکی از طایفه‌های کهن زاگرس، نه‌تنها خانه و زمین و ریشه‌هایشان را از دست می‌دهند، بلکه گورستان ۴۵۰۰ساله‌ای که بخشی از هویت تاریخی ایران است، نیز زیر آب می‌رود. این سایت به‌تازگی بعد از چند فصل کاوش شناسایی شده و از بزرگ‌ترین گورستان‌های دوره عیلامی است، اما سد خرسان می‌تواند تمام این یادگار‌ها را نابود کند.»


بیشتر بخوانید:۶ کیلومتر جاده‌کشی در قلب میراث چند میلیون ساله هیرکانی؛ ردپای استاندار سابق در بحران زیست‌محیطی ایران


یکی از استدلال‌ها برای انتقال آب، به تهیه مصارف شرب برمی‌گردد. درحالی‌که این کنشگر محیط‌زیست معتقد است، مقصد انتقال آب هم از تبعات آن در امان نیست. «در مقصد انتقال آب نیز بحران دیگری شکل می‌گیرد، توسعه نامتوازن، گسترش صنایع آب‌بر در دل کویر، تبدیل زمین‌های دیم به کشاورزی پرآب و ایجاد مطالبات دائمی برای آب بیشتر. این چرخه ناپایدار موجب گسترش شهر‌ها و افزایش مصرف می‌شود و درنهایت برای تأمین آب این توسعه‌ها، فشار بیشتری بر سرچشمه‌های زاگرس وارد خواهد شد. تجربه انتقال آب در کشور نشان داده است هر بار یک حق جدید برای مصرف ایجاد می‌شود و بعد دولت تحت هر شرایطی باید این حق را تأمین کند؛ حتی به قیمت تخریب تالاب‌ها و خشک‌شدن رودخانه‌ها و آوارگی مردم.»

به‌گفته این کنشگر محیط‌زیست، خرسان۳ در حالی احداث می‌شود که استان‌های مبدأ خود با کمبود آب شرب مواجه‌اند و روستا‌های زیادی با تانکر تأمین آب می‌شوند. «ادامه این روند نه توجیه اقلیمی دارد، نه پایداری اقتصادی، نه پشتوانه علمی. وزارت نیرو در سال‌های اخیر بدون توجه به تغییراقلیم و کاهش آورد رودخانه‌ها بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای اصرار کرده و همین پافشاری امروز به بحرانی گسترده تبدیل شده است. حتی حساسیت‌های اخیر مردم درباره تعیین‌تکلیف زمین‌ها نیز از همین بی‌اعتمادی ناشی می‌شود. پروژه‌ای که سال‌ها بدون مجوز، بدون ارزیابی و بدون صداقت پیش رفته، امروز نمی‌تواند انتظار آرامش اجتماعی داشته باشد.»

لغو مجوز سد خرسان۳ از نظر سجادیان یک تصمیم ناگهانی نبود، نتیجه انباشتی از خطا‌ها و ابهام‌ها و پنهان‌کاری‌هایی است که از سال ۹۶ تا امروز ادامه داشته. پروژه‌ای که از ابتدا ارزیابی نداشت، پیشرفت واقعی نداشت، مجوزش برای یک کاربری صادر و بعداً تغییر داده شد و هیچ‌یک از وعده‌های جبرانی‌اش عملی نشد، نمی‌توانست ادامه پیدا کند.

آینده دنا، شبیه دریاچه ارومیه است

«محسن فرزین»، عضو هیئت‌علمی دانشگاه یاسوج و دکترای آبخیزداری دانشگاه تهران، در گفت‌وگویی در ۲۸ آبان با «کبنانیوز» رسانه محلی یاسوج اعلام کرد سد‌های در حال ساخت اطراف دنا، به‌ویژه سد خرسان۳ و سد ماندگان، بزرگ‌ترین فاجعه محیط‌زیستی ایران پس از دریاچه ارومیه خواهند بود و از سد گتوند نیز بدترند.

او معتقد است: «سد خرسان۳ هم دقیقاً همان مسیر گتوند را می‌رود، بلکه بدتر؛ نه اینکه شور می‌شود، بلکه تأثیر این سد بر اکوسیستم دنا، بشار، مارگون و حتی خوزستان به‌قدری عظیم و جبران‌ناپذیر است که به‌عنوان عضو هیئت‌علمی دانشگاه، اگر امروز سکوت کنم، بعداً خودم را نمی‌بخشم.»

فرزین با اشاره به اینکه به‌عنوان استاد دانشگاه و متخصص آبخیزداری، دسترسی به داده‌های پایه پروژه ندارد، از محرمانه بودن این داده‌ها گله می‌کند: «می‌گویند «محرمانه است»! آب که محرمانه نیست؛ چرا طول دریاچه، حجم مخزن، مطالعات زمین‌شناسی و زیست‌محیطی باید محرمانه باشد؟ اطلاعاتی که به‌صورت غیررسمی به دستمان رسیده، وحشتناک است: طول دریاچه سد خرسان۳ حدود ۴۰ کیلومتر خواهد بود، با عرض متوسط سه کیلومتر؛ یعنی حدود ۱۲۰ کیلومترمربع (۱۲ هزار هکتار) فقط سطح دریاچه!»

یکی از دلایل علمی اصلی فاجعه خرسان۳، از نظر این مدرس دانشگاه، غرق شدن دو تا شش میلیون درخت بالغ بلوط و گونه‌های بومی است. «تزریق رطوبت دائمی به هوای محلی تغییر رژیم بارش از برف پایدار به باران سیل‌آسا را به‌همراه دارد که باعث کاهش شدید بارش مؤثر و شارژ سفره‌های زیرزمینی می‌شود.»


بیشتر بخوانید:عکس/ مرگ دست جمعی ماهی‌ها در سد عبدل آباد بجنورد


از نظر فرزین، نابودی کامل اکوسیستم منحصر‌به‌فرد دنا که «قلب منابع‌طبیعی و آب‌ساز ایران» است، افزایش شدید خطر زلزله القایی در منطقه فوق‌العاده لرزه‌خیز زاگرس به‌دلیل وزن نوسانی بیش از سه میلیارد تُن آب و رسوبات، جابه‌جایی اجباری ده‌ها روستا، غرق‌شدن آثار باستانی، قبرستان‌ها و مزار شهدا، تبدیل آب دنا و زاگرس به «حقابه مسلم» برای چمن‌کاری، صنایع آب‌بر فولاد و پتروشیمی و فضای سبز شهر‌های بیابانی فلات مرکزی، از دیگر تبعات ساخت خرسان۳ است. «اگر این سد‌ها ساخته شود، ۲۰ سال دیگر یاسوج بیابان می‌شود.»

به‌گفته او، ما دقیقاً در همان نقطه‌ای هستیم که ۴۰ سال پیش کنار دریاچه ارومیه بودیم؛ ۲۰ سال دیگر عکس قبل و بعد دنا در کتاب‌های درسی دنیا است با عنوان نمونه «اقدام نابخردانه بشر». هنوز فرصت انتخاب داریم که در تاریخ به‌عنوان «نمونه موفق مدیریت پایدار» ثبت شویم، نه «دومین فاجعه ارومیه».

ساخت سد متوقف نشده است

این روز‌ها در صداوسیمای استان کهگیلویه‌وبویراحمد نیز برنامه‌ای پخش شد که در آن «فتاح محمدی»، معاون سیاسی استانداری کهگیلویه‌وبویراحمد، اعلام کرد از پاییز ۱۴۰۳ تاکنون مکاتبات مستمر با ریاست‌جمهوری، معاون اول و دبیر هیئت دولت انجام شده و بر لزوم ارزیابی جامع محیط‌زیستی و اجتماعی تأکید شده است. «رئیس‌جمهور پزشکیان دستور داده دانشگاه تهران با هماهنگی دانشگاه‌های استان‌های ذی‌نفع مطالعات جامع را سریع انجام دهد.»

در این برنامه «رحمان وفانژاد»، فعال محیط‌زیست که از دیگر منتقدان ساخت خرسان۳ است، گفت: «گزارش تحقیق و تفحص مجلس ۱۴۰۲: سد خرسان۳ حتی یک برگ استعلام واقعی ندارد و گزارش‌هایش غیرقابل‌قبول است.» انتقال اهالی روستای مرزی طلاییه به چهارمحال‌وبختیاری به‌منظور ساخت بدنه سد در این روستا و آوارگی ۱۰ هزار نفر که هیچ زمین جایگزینی در استان کهگیلویه‌وبویراحمد برای آنها وجود ندارد، از دیگر دلایل مخالفت وفانژاد بود.

«آرش مصلح»، مدیرعامل آب‌منطقه‌ای استان کهگیلویه‌و‌بویراحمد، نیز در این برنامه خبر داد تخصیص آب اصفهان از سد خرسان۳ کاملاً صفر شده است. هرچند این استان همچنان سهم خود را در حوضه کارون دارد و حالا از طریق سد ماندگان یا بند‌های انحرافی می‌خواهد بردارد. او اعلام کرد: «جلسه نهایی در دفتر رئیس‌جمهور برگزار شد و فعلاً ساخت سد‌ها متوقف نشده، فقط منتظر نتیجه مطالعات دانشگاه تهران هستند.»

دانشگاه خرسان۳ را تنها از ابعاد فنی می‌بیند

خرسان۳ تنها یک پروژه مهندسی نیست، بااین‌حال نگاهی به پایگاه اطلاع‌رسانی «علم‌نت» نشان می‌دهد پایان‌نامه‌ها و مقالات علمی که تاکنون درباره خرسان۳ منتشر شده، تنها همین وجه را مدنظر قرار داده‌اند. اگر کلیدواژه «سد خرسان۳» را در این پایگاه جست‌و‌جو کنید، به ۲۴ مطالعه می‌رسید؛ پایان‌نامه‌ها و مقالاتی با موضوعاتی نظیر «ارزیابی ویژگی‌های زمین‌شناسی مهندسی سازند گچساران به‌منظور نشت آب (مطالعه موردی مخزن سد خرسان۳)»، «تحلیل پایداری تونل‌های آب بر نیروگاه سد خرسان۳»، «بررسی خصوصیات زمین‌شناسی مهندسی سد خرسان۳»، «ارزیابی ژئومکانیکی ساختگاه سد خرسان۳ و تونل انحراف آن» و… این مقالات و پایان‌نامه‌ها نشان می‌دهد هنوز در دانشگاه‌ها، کنفرانس‌های علمی و سایر نهاد‌های علمی مسئله خرسان۳ تبدیل به مسئله‌ای چندوجهی نشده است و همچنان در گزاره‌های زمین‌شناسی، ژئومکانیک و سایر حوزه‌های فنی مجامع علمی قرار دارد.

منبع: روزنامه پیام ما
ارسال نظر