اقتصاد۲۴- مدرس، روحانی سیاستورزی که نامش در تاریخ پارلمان ملی و پس از آن در حافظه جمهوری اسلامی، بهعنوان نماد استقلال رأی، شجاعت در نقد قدرت و پایبندی به منافع ملی ثبت شده است. حالا هم در سالگرد شهادت او که در تقویم ما به عنوان روز مجلس نامگذاری شده است، این نمایندگان مجلس دوازدهم هستند که در برابر این ارزیابی قرار دارند.
مجلس دوازدهم در شرایطی شکل گرفت که فضای سیاسی کشور زیر سایه مجموعهای از چالشها و انتظارات انباشته قرار دارد: از مسائل معیشتی و تورم گرفته تا مطالبات مرتبط با شفافیت، مبارزه با فساد، بازسازی سرمایه اجتماعی و کارآمدسازی ساختار حکمرانی و حتی فشارهای تحریم و پیمانهای بینالمللی. در چنین فضایی، ارجاع مکرر نمایندگان به نام مدرس، بیش از آنکه صرفاً احترام نمادین باشد، بیانگر نیاز اجتماعی به الگویی برای کنشگری سیاسی است؛ الگویی که هم استقلال فردی نماینده را به رسمیت بشناسد و هم رفتار او را در چارچوب مصالح عمومی تعریف کند. در این بین نگاهی گذرا به رویکرد سیاسی مدرس در مجلس و ارزیابی نمایندگان از خود و نسبتشان با رفتار مدرس خالی از لطف نیست.
ورود سیدحسن مدرس به مجلس و سخنانش در آن زمان، به الگویی برای نمایندگان تبدیل شده است. متمم قانون اساسی اصل دوم پس از انقلاب مشروطه مقرر کرد که باید پنج مجتهد طراز اول با پیشنهاد مراجع تقلید و انتخاب مجلس برای نظارت شرعی بر قوانین مشخص شوند. بر همین اساس علمای برجسته نجف مانند آخوندخراسانی، شیخ عبدالله مازندرانی و میرزاحسین تهرانی سال ۱۲۸۸ چند تن از علما منجمله سیدحسن مدرس را معرفی کردند و مدرس در مجلس دوم مشروطه با رای نمایندگان بهعنوان یکی از پنچ مجتهد ناظر بر قانونگذاری انتخاب شد. در حقیقت در مجلس دوم مدرس از سوی مردم انتخاب نشده بود بلکه «عضو حقوقی و ناظر شرعی مجلس» محسوب میشد.
سال ۱۲۹۳ انتخابات سومین دوره مجلس شورای ملی برگزار شد و مدرس با رای مردم تهران به مجلس راه پیدا کرد و اینبار نه بهعنوان عضو حقوقی و ناظر شرعی مجلس بلکه به عنوان نماینده رسمی یکی از شهرهای تهران روی صندلی مجلس ملی نشست، اما به دلیل جنگ جهانی اول و اشغال تهران، مجلس زودتر از آنچه همه فکرش را میکردند، تعطیل شد.
یکی از موضوعات مهمی که مدرس با آن مخالفت کرد، اولتیماتوم روسیه بود. مورگان شوستر، بهعنوان خزانهدار کل کشور استخدام و مشغول رسیدگی به امور مالی ایران برای سه سال انتخاب شد. اما ادامه فعالیت شوستر، منافع و امتیازها و در نتیجه نفوذ سیاسی روس و انگلیس را نقض میکرد.
به همین سبب دولتهای روسیه و انگلیس اولتیماتومی مبنی بر عزل مورگان شوستر صادر کردند. علاوه بر آن قشون روس وارد بندر انزلی شد و حتی تا قزوین هم پیش آمده بود. اما مدرس نطق تندی در مجلس انجام داده و گفت: «اگر مجلس امروز زیر بار این اولتیماتوم برود، استقلال ایران از میان میرود. ما از مرگ نمیترسیم؛ ما از قبول ذلت میترسیم.»
سال ۱۳۰۰ بار دیگر انتخابات مجلس شورای ملی برگزار شد و مدرس از تهران رای آورد و وارد مجلس شد و این دوره از مجلس تقابل سیاسی او با رضاخان شروع و پررنگ شد. دفاع از اختیارات مجلس در برابر دولت و البته تاکید بر اصل تفکیک قوا و برتری مجلس در نظام مشروطه از مواضع مدرس در مجلس سوم بود. او در بحبوحه جنگ جهانی اول، در جلسهای درباره ضرورت حفظ اقتدار مجلس گفت: «مجلس خانه ملت است؛ هیچ دولتی حق ندارد اختیارات این خانه را محدود کند. اگر مجلس ضعیف شود، کشور بیپناه میشود.»
سال ۱۳۰۲ انتخابات دور پنجم مجلس شورای ملی برگزار شد و مدرس بار دیگر از سوی مردم پایتخت برگزیده شد. اینبار، اما مخالفت علنی او با جمهوریخواهی رضاخان کلید خورد. او در بسیاری از سخنانش از تبدیل شدن ایران به جمهوری، بهویژه به سبک آتاتورک انتقاد کرد. او یکی از مشهورترین سخنرانی خود در تاریخ مشروطه را در این دوره از مجلس ایراد کرد: «جمهوری که مورد بحث است، نه جمهوری است و نه آزادی؛ این همان استبداد است، اما در لباسی دیگر. من با جمهوری مخالف نیستم، با جمهوریِ شما مخالفم.»
بیشتر بخوانید:از فریده قطبی، مادر فرح پهلوی چه میدانید؟ + عکس
او اینباره تاکید کرد: «من با جمهوری که بر اساس آزادی و اراده ملت باشد مخالف نیستم؛ من با جمهوری که شما میخواهید مخالفم. این جمهوری، مقدمه استبداد است نه آزادی. این طرح برای نجات مملکت نیست؛ برای تسلط یک نفر است.»
هشدار نسبت به تمرکز قدرت و تعطیلشدن تدریجی نهادهای مشروطه نیز از جمله موضوعاتی بود که مدرس در سال ۱۳۰۴ مطرح کرد. او در نخستین ماههای سلطنت رضاشاه و مخالفت با محدود شدن آزادیها گفت: «قانون اگر در دست قدرت مطلقه قرار گیرد، وسیله استبداد میشود. شما امروز اختیارات را تفویض میکنید، فردا چگونه بازپس خواهید گرفت؟»
سال ۱۳۰۵ نیز بار دیگر مدرس برای حضور در مجلس شورای ملی ششم از سوی تهراننشینان انتخاب شد و رای آورد. اما این دوره از مجلس برای او خوشیمن نبود و دوران نمایندگی او تمام و به خراسان تبعید شد و پس از ۹ سال تبعید، در سال ۱۳۱۶ به قتل رسید. در جلسهای که موضوع «خلع احمدشاه و انتقال سلطنت به رضاخان» مطرح شد، مدرس گفت: «ما وکیل مردم هستیم، نه وکیل اشخاص. تغییر سلطنت کار یک روز و یک رأی نیست؛ این تصمیم آینده ایران را رقم میزند و باید به اراده ملت سپرده شود.»
آخرین دفاع مدرس از آزادی بیان و بقای مجلس پیش از حذف سیاسیاش و در تابستان ۱۳۰۶ انجام شد. در ششمین دوره مجلس شورای ملی فشارها بر او افزایش یافته بود. در یکی از نطقهای پایانی خود گفت: «اگر زبان نماینده را ببندید، مجلس تعطیل میشود؛ و، چون مجلس تعطیل شد، کشور هم به دست یک نفر میافتد. این نه مشروطه است و نه قانون.»
سالهاست که سیدحسن مدرس به عنوان نماد جسارت در پارلمان الگویی برای نمایندگان به شمار میآید و روز شهادت او روز مجلس نامگذاری شده است.
سالهاست که سیدحسن مدرس به عنوان نماد جسارت در پارلمان الگویی برای نمایندگان به شمار میآید و روز شهادت او روز مجلس نامگذاری شده است. درباره نسبت رفتار و رویکرد نمایندگان امروز با رفتار مدرس گفتوگویی با کامران غضنفری، نماینده تهران و عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس انجام دادهایم. او رشادت نمایندگان دوره دوازدهم مجلس را تشریح کرده است:
به نظر شما در مجلس دوازدهم آیا آن جسارت و شجاعت شهید مدرس وجود دارد؟
فکر میکنم در مجلس دوازدهم جسارت و شجاعت شهید مدرس در رفتار برخی از نمایندگان وجود دارد. شاید تعدادشان زیاد نباشد، اما گروهی از نمایندگان این جسارت و شجاعت را دارند.
به نظر شما تعداد آنان تقریباً چقدر است؟
میتوان گفت حداقل ۳۰ تا ۴۰ نماینده دارای چنین روحیه شجاعت و جسارتی هستند و میتوانند صریح و شفاف مواضع خود را بیان کنند و در برابر چالشها بایستند. حداقل به نظر من چنین تعدادی در مجلس حاضر است.
شما در چه مسائل و حوزههایی این شجاعت مدرس را در پیش میگیرید؟
در مباحث اقتصادی؛ زدوبندهای مالی و مفاسد اقتصادی است. قطعاً ورود یک نماینده به این مباحث شجاعت میخواهد تا با صاحبان قدرت و ثروت در بیفتد. علاوه بر آن در مسائل مرتبط زدوبندها برای انتصابات، مناصب و قدرت سیاسی است. شجاعت میخواهد که یک نفر با صاحبان قدرت و نفوذ مقابله کند، اما از فشارهای رسانهای، فضاسازیها، شانتاژها و تهدیدها نترسد و زیر بار تطمیعها هم نرود و بر موضع حقی که تشخیص میدهد ایستادگی کند و روی مواضع خود پایبند بماند.
پس شما در این مواردی که به آن اشاره کردید، جسارت مدرس را داشتهاید؟
بله. یک نماینده باید چنین جسارتی داشته باشد و بر موضع حقی که تشخیص میدهد بایستد.
بیشتر بخوانید:پیام توییتری پزشکیان به مردم و مجلس درباره هزینههای اضافی بودجه + عکس
با توجه به اینکه برخی از نمایندگان معتقدند کار امروز ما سختتر از دوران مدرس است، شرایط کنونی کشور را میتوان با دوران شهید مدرس مقایسه کرد؟
آن دوره اقتضائات خاص خود را داشته و شهید مدرس در زمان خود با فردی قلدر، مستبد و دیکتاتور مانند رضاخان طرف بود که باید در برابر او میایستاد و با صراحت حرفش را میزد. امروز هم شرایط و چالشهای خاص خودش را دارد و در احزاب، گروهها و جریانهایی که صاحب قدرت و ثروتاند و همچنین برخی مسئولانی که بعضاً مواضع نمایندگانی که میخواهند از حقوق مردم و منافع ملی دفاع کنند را به اشکال مختلف برنمیتابند. این چالش وجود دارد و نمایندگان باید با چنین جریانهایی مقابله کنند و جلوی زیادهخواهیها و مواضع نادرست بایستند و از منافع کشور و مردم دفاع کنند.
برخی از نمایندگان برای داشتن شجاعت نگران تایید یا ردصلاحیت خود برای دورههای بعد هستند و برخی از نمایندگان این نگرانی را ندارند، چون همسو با شورای نگهبان هستند. چنین موضوعی را مؤثر میدانید؟
ردصلاحیت بر چه مبنایی؟ شورای نگهبان از چه بابت باید افرادی را که از حق دفاع میکنند ردصلاحیت کند؟ ردصلاحیت در جایی انجام میشود که فردی (خدای ناکرده) به مفاسد اقتصادی، زدوبندهای مالی یا مسائل اخلاقی آلوده شده باشد. یا اینکه با دشمنان نظام و کشور ارتباط برقرار کند و در راستای منافع دشمن موضعگیری کند. شورای نگهبان برای ردصلاحیت به این موارد استناد میکند.
اما هیچوقت نمیگویند که نمایندهای به دلیل دفاع از حقوق مردم یا منافع کشور باید ردصلاحیت شود. چنین چیزی وجود ندارد. اگر کسی چنین ادعایی را بکند که به دلیل دفاع از منافع ملی ردصلاحیت شده، میتواند مستندات خود را ارائه کند. فکر نمیکنم شورای نگهبان چنین اقدامی را انجام دهد.
برخی اصل هشتاد و پنجی کردن بعضی از لوایح و طرحها را از عدم جسارت نمایندگان میدانند. مجید نصیرپور، نماینده سراب و عضو کمیسیون اجتماعی در مجلس، اما میگوید که این مورد اصل قانون است، اما باید کمتر از این گزینه استفاده کرد.
برخی اصل هشتاد و پنجی کردن بعضی از لوایح و طرحها را از عدم جسارت نمایندگان میدانند. مجید نصیرپور، نماینده سراب و عضو کمیسیون اجتماعی در مجلس، اما میگوید که این مورد اصل قانون است، اما باید کمتر از این گزینه استفاده کرد. او در گفتوگو با هممیهن جسارت و شجاعت نمایندگان دوره دوازدهم مجلس را نسبت به رفتار و عملکرد سیدحسن مدرس تشریح کرد که در زیر میخوانید:
نمایندگان مجلس دوره دوازدهم، چقدر شجاعت و جسارت مدرس را الگوی اقدامات و عملکرد خود قرار دادهاند؟
به نظر من قیاس، به قول عربها، «قیاس معالفارق» است. به این دلیل که برخی چهرهها در طول تاریخ، به جهت متعدد و ویژگیهای گوناگون، تبدیل به شخصیتهای ماندگار میشوند. مرحوم شهید مدرس نیز از همین جنس شخصیتهاست و مقایسه افرادی مانند من با مرحوم مدرس، مقایسه دقیقی نخواهد بود. مرحوم مدرس در صفت نمایندگی، یک «آزاده کامل» بود.
در زیست شخصی، کاملاً سادهزیست بود که تقریباً مطابق با معیارهایی است که ما از حکومت علوی و از امیرالمؤمنین شنیدهایم. در سلوک شخصی و عبادی نیز فردی کاملاً خودساخته و در مسیر الهی بوده است. مجموعه این ویژگیهای فردی، از مدرس یک چهره ماندگار ساخت.
طبیعتاً ما در این دوره به سختی میتوانیم کسی را شبیه مرحوم مدرس پیدا کنیم. اما در مجلس فعلی هم، عندالاقتضاء، برخی موضوعات ایجاب میکند که افراد مواضعی بگیرند یا رفتارهایی داشته باشند که شباهتی با مرحوم آیتالله مدرس پیدا کنند. اما به دلیل شرایط زیست شخصی، اجتماعی و سیاسی که امروز در نظام اداری، سیاسی و اجتماعی کشور وجود دارد، دشوار است که بتوانیم آن آزادگی لازم را داشته باشیم.
البته برخی دوستان تلاش میکنند که ظاهر را رعایت کنند، اما به نظرم این نوعی شبیهسازی است و با آنچه امام راحل از مجلس توقع داشت، یا حتی آنچه ما بهعنوان عموم نمایندگان از خودمان انتظار داریم، فاصله دارد. امیدوار هستم شرایطی در کشور به وجود بیاید که مجلس، به معنای عام کلمه (یعنی کلیت مجلس) بتواند با آزادگی کامل؛ جریانسازیهای غیرضروری و دوقطبیهای غیرضروری که مورد اشاره رهبری هم بوده را کنار بگذارد. بسیاری از اوقات شاهدیم؛ پیگیری مسائل و منافع مردم تحتالشعاع روابط یا مخالفتهای سیاسی بین مجلس و دولت مستقر قرار گرفته و این موضوع مانع از ظهور آزادگی لازم میشود. امیدوار هستم که همه ما بتوانیم برای اصلاح این وضعیت تلاش کنیم.
نمایندگان در بُعد نظارتی جسارت و دقت کافی را دارند؟
مردم معتقدند اگر مجلس وظایف نظارتی خود را دقیق و بهموقع انجام دهد، بسیاری از موضوعات رفع و رجوع میشود. به عنوان مثال این روزها با موضوع بانک آینده مواجه شدهایم. سؤال این است که آیا بانک آینده در بستر زمان دچار این انحرافات شده یا دفعتاً؟ اگر دفعتاً بوده که هیچ. اما اگر در بستر زمان بوده، پس وظیفه نظارت مجلس چه شده است؟ مردم انتظار داشتند مجلس بهموقع نظارت و عمل کند. البته این توقع از دولت هم وجود دارد. امیدوارم در پایان دوره رضایت مردم که مسیری در جهت رضایت الهی است را فراهم کنیم.
تصویب قوانین در قالب کمیسیون اصل ۸۵، به نظر شما در راستای شفافیت و جسارت است یا خیر؟
این یک ظرفیت قانونی است که در اختیار مجلس قرار دارد. شخصاً معتقدم مجلس باید از این ظرفیت تنها در ضروریات استفاده کند؛ همانگونه که در آییننامه و قانون اساسی به آن اشاره شده است. ارجاع هر موضوع جاری کشور به کمیسیون اصل ۸۵ را به صلاح نمیدانم. اما این کمیسیون ابزاری قانونی است و مجلس از آن استفاده میکند.
طبیعتاً هم انتشار اخبارش با محدودیت بیشتری مواجه است و هم مصوباتش آن قوام مورد انتظار از مجلس را ندارد. تجربه قوانینی که بر اساس اصل ۸۵ تصویب شدهاند مانند قانون حجاب و عفاف نشان داده که آن مقبولیت اجتماعی لازم را هم ندارند؛ بنابراین اجرای آنها با مشکل مواجه میشود.
شما چقدر از جسارت مدرس در مطالبات مردم و در ایستادگی مقابل امور غیرمفید وام گرفتهاید؟
طبیعتاً برای سنجش رفتار نماینده باید از مردم سؤال کرد و اینکه درباره خودم اظهارنظر کنم کار دقیقی نخواهد بود. اما در حد بضاعت، تلاش کردم (همانطور که اخبار و تصاویرش یکی، دو مورد هم منتشر شده) در دفاع از حقوق مردم جسارت لازم را به خرج بدهم. با این حال، من به یک نکته قائلم: این روزها در مجلس، گاهی شاهدیم که این اتفاق نمیافتد.
من معتقدم تریبون مجلس، تریبون حاکمیت جمهوری اسلامی است و ما از این تریبون باید امید را منتشر کنیم. مردم نباید ندای اختلاف، دوقطبی و دودستگی را از تریبون حاکمیت بشنوند، اما در حوزه عملکردی، معتقدم باید از ابزارهایی که در اختیار داریم (سؤال، استیضاح و...) با رعایت کامل جوانب اخلاقی استفاده کنیم. تلاش میکنم که در همین مسیر حرکت کنم.
احمد بخشایشاردستانی، نماینده اردستان و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به مقایسه فعالیت نمایندگان دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و مجلس شورای ملی و مدرس پرداخته است.
احمد بخشایشاردستانی، نماینده اردستان و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با هممیهن به مقایسه فعالیت نمایندگان دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و مجلس شورای ملی و مدرس پرداخته است.
در تشریح چه موضوعاتی جسارت و شجاعت مدرس را در مجلس داشتهاید؟
من بهتر از مدرس کار میکنم. عیب ما این است که مقاماتمان دوست دارند روحانیت را الگو قرار بدهند. درست است که اهلبیت الگوی ما هستند، اما نیاز روز بشر الگوهای متناسب با شرایط روز را میطلبد. وگرنه ما مانند گذشته و شخصیت آقای مدرس، هرچه خوب بوده را در عملکرد خود لحاظ میکنیم. درست است که مدرس ضداستبداد بود و این نکته مثبتی است، اما نقدهایی نیز به او وارد است.
چه نقدی به عملکرد مدرس دارید؟
نقد من به مدرس این است که آیا مدرس میخواست خود حکومت را بهدست بگیرد؟ او مخالف رضاخان بود و معتقد بود رضاخان میرپنج نباید وارد عرصه شود تا خاندان قاجار ادامه دهند. وضعیت خاندان قاجار چگونه بود؟ کشور در شرایط ملوکالطوایفی و آشفته قرار داشت؛ در یک طرف نایب حسین کاشی، در طرف دیگر شخصی مانند شیخ خزعل و... بودند که هرکدام بخشهایی از ایران را برای خود اداره میکردند. مدرس در برابر فردی که میخواست کشور را متحد کند، ایستاده بود و او را مستبد مینامید. اگر مدرس میخواست خود حکومت را در دست بگیرد و بهعنوان حاکم وارد شود، موضوعِ دیگری بود.
در حال حاضر نمایندگان شجاعت و ایستادگی در مقابل روندهای مخالف مردم را پیشه کردهاند؟
در حال حاضر، نمایندگانی در مبارزه با استکبار در مجلس وجود دارند. مقامات جمهوری اسلامی معمولاً سعی میکنند نمایندگان را به سمت موضوعات استکبار هدایت کنند و به مسائل داخلی کمتر توجه میشود. به عنوان مثال ارزش پول ملی بسیار کاهش یافته، رشوه زیاد شده و بنیانهای اخلاقی آسیب دیده است. هر کسی باید به این مسائل توجه کند. چرا چنین وضعی به وجود آمده است؟
چرا چنین شرایطی بر کشور حاکم است؟
ما در ایران نهادهای دوگانه داریم: نهادهای انتصابی و نهادهای انتخابی. چرا باید چنین باشد و چرا سلسلهمراتب رعایت نمیشود؟ ما در شهرستان علاوه بر نماینده مجلس، امام جمعه هم داریم که در شهرستان حضور دارد. نماینده مجلس چهار ساله است، اما امامجمعه جایگزینی ندارد. اگر کسی نترسد و این موارد را بیان کند، یعنی الگوی مدرس دنبال میشود، اما ما معمولاً روز مجلس و روز مدرس را فقط با یک تعریف کلی از مدرس و اینکه مجلس خوب است و با استکبار مبارزه کرده تمام میکنیم.
بیشتر بخوانید:بازخوانی سال اول برنامه هفتم در سایه حواشی و هشدارها در صحن علنی مجلس
به نظر شما چند درصد نمایندگان مجلس دوازدهم جسارت مدرس را دارند؟
فکر میکنم تعداد زیادی نباشند، زیرا شورای نگهبان بهطور کامل از اختیارات خود استفاده میکند. از بس که نماینده را پیش از ورود به عرصه انتخابات میسنجد و سؤالپیچ میکند، نماینده به استیصال میرسد. بلاتشبیه این استیصال مانند وضعیت موش در برابر گربه است؛ موش سرعت بیشتری دارد و میتواند فرار کند، اما وقتی گربه پنجهاش را بالا میبرد، موش دچار استیصال میشود و قدرت حرکت از او گرفته میشود.
وقتی نماینده را بهصورت مداوم و با شاخصهای بسیار دقیق و جزئی استنطاق کند، طبیعتاً او نمیتواند، مانند مدرس صحبت کند و نمیتواند در برابر سیستم داخلی بایستد. ما نمایندهای که در برابر سیستم داخلی درباره مشکلات و مطالبات بایستد و انتقاد کند نداریم. اگر نمایندهای چنین کند، حتماً با اعتراض روبهرو میشود و در دورههای بعد صلاحیتش سلب خواهد شد. این یک واقعیت است. مدرس به این دلیل مدرس شد که در برابر استبداد داخلی ایستاد، اما نمایندگان ما بیشتر در برابر استکبار میایستند؛ در برابر آمریکا میایستند.
در دوران حضور در مجلس که نمایندگان ردصلاحیت نمیشوند، چرا در این دوران صحبتی نمیکنند؟
شورای نگهبان تا زمانی که نماینده اعتبارنامهاش را بگیرد و همکارانش آن را تأیید کنند، میتواند صلاحیت او را سلب کند، اما پس از آن سر و کار نمایندگان با همکاران خودشان است. از این مرحله به بعد اگر قرار بر سلب صلاحیت باشد مجلس وارد میشود. مجلس نشست تشکیل میدهد و نماینده را به هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان ارجاع میدهد.
اگر خطا یا تخلف مهمی وجود داشته باشد، رسیدگی میشود. اما بعید میدانم از نمایندهای سلب صلاحیت شود. مگر اینکه نماینده ضد نظام، ضد اسلام و ضد مقام معظم رهبری باشد. زیرا در قانون اساسی این دو اصل یعنی ولایت فقیه و ماهیت اسلامی و جمهوریت، اصول لایتغیر محسوب میشوند.
با وجود گنجاندن روزی به نام «مجلس»، برخی معتقدند که نهتنها این مجلس بلکه چهار دوره پیش از آن نیز از ویژگیهای مجلس مدنظر قانون اساسی برخوردار نیست.
با وجود گنجاندن روزی به نام «مجلس»، برخی معتقدند که نهتنها این مجلس بلکه چهار دوره پیش از آن نیز از ویژگیهای مجلس مدنظر قانون اساسی برخوردار نیست. این بخش از نمایندگان پیشین بر این باورند که نظارت استصوابی بر مجلس وجاهت را از مجلس سلب کرده است. حسین انصاریراد، نماینده مردم نیشابور در دورههای اول، پنجم و ششم مجلس یکی از آنهاست. او در گفتوگو با هممیهن این موضوع را تشریح کرده که در زیر آمده است:
به نظر شما در مجلس دوازدهم جسارت و شجاعت مدرس قابل مشاهده است؟
سالهاست که ما مجلس [به معنی واقعی کلمه]نداریم. حداقل از دوره هفتم مجلس که من در دوره ششم حضور داشتم، ما مجلس [به معنی واقعی کلمه]نداریم که بخواهیم درباره نسبت آن با مدرس حرف بزنیم.
چرا مجلس نداریم؟
بهخاطر عملکرد شورای نگهبان در مجلس هفتم، آقای الهام که سخنگوی شورای نگهبان بود، میگفت: «اصل، عدم اعتقاد به اسلام است؛ اصل، عدم التزام به اسلام است و نمایندگان باید ثابت کنند که اعتقاد و التزام به اسلام دارند و این اعتقاد را ثابت کنند. در حالیکه جزو شرایط نمایندگی مجلس، اعتقاد و التزام عملی به اسلام است. ایشان میگوید اصل، عدم است.» البته این حرف اولاً برخلاف فتوای تمام فقها است. تمام فقها، بدون استثنا، میگویند کسی که شهادتین بگوید یا از پدر و مادر مسلمان زاده شود، مسلمان است و ما باید احکام اسلام را بر او اجرا کنیم.
ایشان [غلامحسین الهام، سخنگوی اسبق شورای نگهبان]میگوید: «نماینده باید اثبات کند که به اسلام اعتقاد دارد.» چه کسی میتواند از مکنونات قلبی فرد دیگری [کاندیداهای نمایندگی مجلس]خبر داشته باشد؟ میگویند که باید اثبات کند التزام عملی به اسلام دارد. شما چه میدانید که در منزل یا خلوت او [کاندیداهای نمایندگی مجلس]چه میگذرد؟ ثانیاً، اصل عدم یک امر تعبدی است. اصل عدم فلسفی همان شک است. ایشان خلط میکند بین اصل عدم تعبدی و شرعی که مخصوص احکام شرع و موضوعات شرعی است و از ناحیه فقه تصویب شده، با اصل عدم فلسفی که شک است.
یعنی نظارت استصوابی شورای نگهبان را منعی برای آزادی انتخابات میدانید؟
بالاخره شورای نگهبان جایی برای انتخاب آزاد نگذاشت. به همین دلیل ۸۵ نفر از نمایندگان مجلس که نخبگان مجلس بودند را ردصلاحیت کرد. شورای نگهبان آقایان محمدرضا خاتمی، بهزاد نبوی، علی شکوریراد و حتی خود من (حسین انصاریراد) و بسیاری دیگر را با عنوان عدم اعتقاد و عدم التزام عملی به اسلام ردصلاحیت کرد.
پس از آن؛ آقای جنتی در نمازجمعه گفت: «ما بر اساس قرآن کریم عمل کردیم. ردصلاحیتها بر اساس قرآن کریم است.» در صورتی که این روند برخلاف ضرورت فقه شیعه، برخلاف ضرورت اسلام است. پیامبر اسلام؛ اسلام ابوسفیان و هند را قبول کرد و آقای جنتی؛ اسلام آقای لقمانیان را رد میکند. ما از آن پس اصلاً مجلس نداشتیم. الان هم مجلس نداریم. من نمیخواهم به اشخاص بیاحترامی کنم. همه اشخاصی که به هر شکلی به مجلس آمدهاند، از نظر من محترم هستند. اما این کار شورای نگهبان غیرقانونی است و اگر نتوانند اتهاماتی که زدهاند را ثابت کنند مسئولاند.