اقتصاد۲۴- هر از چند گاهی انتشار خبری در فضای مجازی باعث میشود که جلوههای متفاوت و گران قیمت زندگیهای لاکچری عیان شود (درباره مصادیق زندگی لاکچری در پایتخت اینجا بخوانید). بعد از ماجرای باستی هیلز، بستنی با لایهای از طلایی و مواردی از این دست خبرسازه شده بود و حالا فروش گوشت گاو ماساژ داده شده به قیمت یک میلیون تومان در شمال تهران جنجال به پا کرده است.صادق زیباکلام در گفتوگو با خبر فوری نظر خود را درباره دلایل رفتن برخی از زندگیها به سمت لاکچری بودن بیان کرد.
آقای زیباکلام ما در سالهای اخیر شاهد انتشار اخباری متفاوت که موضوع آنها زندگی لاکچری و گران عدهای خاص است، هستیم به نظر شما چرا جامعه ما به این سمت رفت؟
زیباکلام: موضوعی که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که اگر کسی با پولی که از راه حرام به دست نیامده میخواهد زندگی لاکچری داشته باشد، آیا این عمل حرام است یا نه؟ این اولین سئوال است. آیا اگر مسئولی فرزندش را با درآمدی که دارد و درامدی که از راه نامشروع به دست نیامده، میخواهد به خارج کشور بفرستد که تحصیلات کند، آیا این عملش خلاف است یا نه؟
مشکلی که در جامعه به وجود آمده این است که یک جور باورها و امواج پوپولیستی به راه افتاده، که انسانها را وادار میکند کارهایی را که خلاف نیست، حرام نیست و غیراخلاقی نیست، را در تاریکی و به صورت مخفی انجام بدهند و وقتی ما روی اینها نور میاندازیم بگوییم ای وای چه مصیبتی.
اینکه کسی گوشت گاو آنچنانی بخورد، برمیگردد به اخلاقیات او. این درست است که ما باید اخلاقیات را در نظر بگیریم. اما به نظر من از زندگی لاکچری غیراخلاقی تر، این است که شما تظاهر کنی. شما بیایید مرگ بر آمریکا بگویید و بچهات را بفرستی آمریکا درس بخواند. به نظر من این کار خیلی غیراخلاقیتر از در باستیهیلز زندگی کردن است و خطرش هم بیشتر است.
متاسفانه ما چهل سال است داریم افراد را دوشخصیتی بار میآوریم، که در ظاهر یک شعارهایی بدهند که مطلقا به آنها اعتقاد ندارند اما در باطن بیایند خیلی کارهای دیگر کنند.
در خیلی از جوامع دیگر اینکه شما در قالب ثروتمندان زندگی کنید، هیچ قبحی در آن وارد نیست. اما ما آمدهایم مرگ بر سرمایهدار گفتیم، مرگ بر مستکبرین گفتیم، درود بر مستضعفین گفتیم، دست مستضعفین را بوسیدیم. ما آمدهایم اینها را گفتیم و در نتیجه جامعه را به سمت تظاهر کردن سوق دادیم، این کار غیراخلاقی بوده که ما انجام دادیم.
علنی شدن چنین ماجراهایی چه سودی دارد؟ آیا باعث خواهد شد که چنین اتفاقاتی کم شود یا به صورت مخفیانه اتفاق بیفتد؟
زیباکلام: نه من فکر میکنم بعد از اینکه این ماجراها علنی میشود، اتفاقی که میافتد این است که چون تمایل برای انجام این کارها در جامعه زیاد است، باعث میشود آنهایی که میخواهند چنین کارهایی کنند فکر میکنند که قبح آن دارد میریزد، درحالی که از اول هم قبحی نداشته است. ما باید این را به انتخاب فردی افراد بگذاریم. من صادق زیباکلام وقتی میخواهد غذای گران قیمت بخورم، با خودم بگویم، ببین مستخدم دانشکده من، نشسته بود داشت نان و پنیر و انگور میخورد. بنابراین آن غذا از گلوی من پایین نمیرود. چون توانایی تهیه غذای بهتر را ندارد اما شما نمیتوانید این را به عنوان یک قائده کلی در بیاورید و بگویید هیچ کس حق ندارد غذای گران قیمت بخورد چون افرادی مثل مستخدم دانشگاه نان و پنیر میخورند.
شما وقتی سعی کردید این را به صورت یک رویه در جامعه جا بیندازید، باعث میشود که صادق زیباکلام برود یواشکی غذای گران قیمت بخورد. بعد مچش را میگیریم و در فضای مجازی منتشر میکنیم و میگوییم ببینید اینها در باستی هیلز زندگی میکنند، پسر صادق زیبا کلام در آمریکا هست. درحالی که در باستی هیلز زندگی کردن جرم نیست. عمل منافی عفت و کار خلافی نیست. اینکه بچه من در آمریکا درس بخواند عمل خلافی نیست. ما شعارهای پوک و بی محتوایی دادیم، یک عدهای هم پای این شعارها سینه زدند و این باعث شده که دوگانگی رفتاری در جامعه به وجود بیاید. چیزی که طبیعی هست، اگر صادق زیباکلامها میخواهند غذای گران قیمت بخورند جرمی مرتکب نشدهانده
لاکچریترین موقعیتی که در آن بودید چه بوده است؟
زیباکلام: لاکچریترین موقعیتی که در آن بودم این بود که حدود ۱۵سال پیش در دوران اصلاحات میهمان کشور سعودی بودم. آنها یک مراسمی دارند شبیه دهه فجر، از ایران ۵نفر دعوت کرده بودند و من یکی از آن ۵ نفر بودم. دو نفر دیگر روحانی بودند و دو نفر دیگر دلیل نمیبینم اسمشان را بگویم و واقعا پذیرایی لاکچری ای از ما شد.