اقتصاد24- «پدرام سلطانی» امروز (شنبه) ، تبعات نپذیرفتن قوانین FATF و نپیوستن به این کنوانسیون مالی بین المللی را تشریح کرد.
وی معتقد است که ناآگاهی و تصورات غلط، موانع ایدئولوژیک و همچنین گره خوردن منافع عدهای به گرههای اقتصادی کشور، مانع از خروج قطعی ایران از لیست سیاه FATF شده است.
به اعتقاد این کارشناس مسائل اقتصادی و نایبرئیس سابق اتاق بازرگانی ایران، دامنه این تبعات آنقدر گسترده است که زندگی تک تک شهروندان ایرانی را متاثر خواهد کرد.
اگر تا یک ماه آینده ایران نتواند از لیست سیاه FATF خارج شود، به طور مصداقی چه تبعاتی برای اقتصاد کشور و زندگی مردم دارد؟
در حال حاضر تنها کشوری که در لیست سیاه FATF قرار دارد، کره شمالی است. ایران از ژوئن ۲۰۱۶، بعد از چند سال متوالی که در لیست سیاه بود، از این لیست به دلیل اقدامات مشهود در راستای توصیههای افایتیاف، خارج شد. اما دیگر اقدامات مهم ایران، از آن زمان تا بهحال طول کشیدهاست. دو اقدام اصلی، یکی اجرایی شدن پالرمو و یکی سیافتی، متاسفانه به نتیجه نرسیده است.
در آخرین بیانیهای که FATF در ۱۸ اکتبر صادر کرده، این توضیحات را درباره ایران داده و از کشورهای دیگر خواسته است که اقدامات کنترلی خودشان را نسبت به تراکنشها و فعالیتهای مالی مربوط به ایران تشدید کند که البته در بیانیه قبلی هم به این موارد اشاره کرده بود.
به عبارتی به طور مشخص از همه اعضا و همه کشورها خواسته است که به موسسات مالیشان توصیه کنند تا بررسیهای موشکافانهای برای فعالیتهای اقتصادی مرتبط با ایران داشته باشند.
همچنین از کشورها میخواهند که تراکنشهای بانکی مربوط به اشخاص حقوقی یا حقیقی ایرانی را تشدید کنند، اطلاعات آن ها را دقیقتر بررسی کنند و سعی کنند که مستندات لازم را برای بررسی آنها به طور کامل مطالبه کنند.
معنای این جملات این است که موسسات مالی و بانکی هرجا که به اسم ایران برخورد کردند؛ به اسم شرکتی که شخصیت حقوقی مربوط به ایران دارد یا حتی شخصیت حقیقی که گذرنامه ایرانی دارد، متمایز و سختگیرانهتر از دیگران باید بررسی کنند که دلیل تراکنش مالیاش چه بودهاست.
این میزان موشکافی و نیاز به صرف وقت برای بررسی در نهایت بانکها و موسسات مالی را به این سمت میبرند که تمایلی به کار با ایرانیها نداشته باشند. در بیانیه آخر FATF اشاره هم نشده که چنین محدودیتهایی تنها مربوط به داخل ایران است.
بسیاری از مدعیان بی فایده بودن انطباق ایران با FATF می گویند ما که تعاملات بانکی با دنیا نداریم، پس پذیرفتن و نپذیرفتن آن چه تفاوتی دارد؟
در پاسخ به آنها باید گفت که در مالزی، در ترکیه و در خیلی از کشورها ما هر ازچندگاهی می شنویم که حساب ایرانیان و تجار مقیم آنجا را به صرف اینکه گذرنامه ایرانی دارند، میبندند. گذشته از موانع تجاری برای داخل کشور، تبعات نپذیرفتن FATF به اندازهای است که سختی زندگی را در تمام دنیا برای کسانی که گذرنامه ایرانی دارند، افزایش داده است.
تمام اینها در شرایطی است که ما هنوز وارد لیست سیاه نشدهایم، اگر وارد شویم نه تنها این اقدامات تشدید میشود، بلکه موسسات پولی و مالی دنیا به هیچ وجه حاضر نخواهند شد که تراکنش های مالی با ظن ارتباط با ایران، انجام دهند. در این شرایط حتی نقل و انتقال پول برای خرید غدا و دارو نیز بسیار دشوارتر از گذشته میشود، زیرا با درجه بالای حساسیتی که روی ایران به وجود می آید بانکها نگران این خواهند شد که قادر به اثبات اینکه پولی که جابجا میشود، حتما صرف خرید دارو یا غذا میشود، نخواهند بود.
این مساله، روی تکتک شهروندان ما فشار وارد میکند. باید تلاش کرد که وارد لیست سیاه نشویم و همین تعامل محدود با جهان برایمان باقی بماند.
از سوی دیگر اگر وارد لیست سیاه شویم، برای فروش همین میزان کم نفت هم دچار مشکل شدیدتر میشویم و تجارت سایر محصولات با دنیا نیز سختتر می شود.
ایران دورهای چند ساله حتی در لیست سیاه FATF قرار داشت اما چنین تبعات گستردهای ایجاد نشد. پس چرا الان ممکن است چنین اتفاقاتی بیفتد؟
بعضی از مخالفان انطباق ایران فکر میکنند که مثل سالهای قبلی که در لیست سیاه بودیم، اتفاق خاصی نمیافتد. ما از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ در برخی سالها در لیست سیاه بودیم، آنها میگویند که طی این دوره چه اتفاقی افتاد؟ الان هم می تواند همان باشد.
مساله این است که میزان انطباق کشورها با FATF در سال ۲۰۱۹ اصلا قابل مقایسه با ۵ سال گذشته نیست. در دوره گذشته تحریمها با وجود اینکه تحریمهای سازمان ملل را هم داشتیم ولی میتوانستیم با چین، امارات، ترکیه و چند کشور دیگر کار کنیم، چرا که آنها چارچوب FATF را سختگیرانه اجرا نمی کردند و موضوع هنوز برایشان جدی نشده بود.
اما الان میزان انطباق چین و دیگر کشورها با FATF قابل مقایسه با ۵ سال پیش نیست؛ الان حتی رئیس FATF چینی است. در دوره گذشته رئیس آمریکایی بود و همین مساله را دلیل برخورد با ایران می دانستند. اما در آخرین اجلاس رئیس چینی بود و باز هم این اولتیماتوم را به ایران داد. اگر ما وارد لیست سیاه شویم، شرایط اقتصادی و تجاری به مراتب سختتر میشود. در حالیکه اقتصاد ما بهخاطر اتفاقات ناشی از تحریم، بسیار شکننده و ضعیف است؛ آن هم میتواند ضربه مضاعف شود.
ای کاش میشد بدون به خطر انداختن اقتصاد کشور و معیشت شهروندان، بودن در لیست سیاه را سه ماه تجربه می کردیم، تا تندروها بفهمند که نپذیرفتن این قوانین، چقدر میتواند آسیب به ما وارد کند.
در صورت ورود به لیست سیاه این احتمال قوی وجود دارد که حتی همین سه چهار بانک فعلی در کشورهایی که هنوز به آنها نفت میفروشیم یا عواید فروش نفت نزد آنها موجود است، ارائه خدماتشان به ایران را متوقف کنند. به طور مثال، بانک کونلون چین هر قدر که بیشتر زمان میگذرد، سختگیرانهتر برخورد میکند.
در وضعیت فعلی هر پولی که از منابع مالی ایران در بانک کونلون به خرید کالای مجاز یا عادی مثل مواد غدایی یا مواد اولیه صنایع در چین تخصیص داده می شود، ۷ مرحله ممیزی می شود. چنین چیزی سابقه در هیچ جای دیگر ندارد. این در حالی است که بانک کونلون چین در دوره گذشته تحریم ها تاسیس شد که به ایران خدمات دهد. دقت کنید بانکی که با پول خود ما به وجود آمده، حاضر نیست که مثل گذشته با ایران کار کند و ۷ مرحله ممیزی و بررسی برای تخصیص پول انجام می دهد.
در مورد این بانکها نیز این نگرانی وجود دارد که با رسیدن فوریه، در شرایطی که ایران انطباق خود را با FATF انجام نداده باشد، از ارائه خدمات به تجارتهای به نام ایران سر باز زنند.
حتی بعضی از بانکهایی که در سایر کشورها داریم، شعب بانکهای خود ما هستند یا سهامدارانشان ایرانی هستند، احتمال دارد که تراکنشهای محدود را هم نتوانند انجام دهند یا حتی تعطیل شوند. چرا که آنها باید تابع قوانین کشور میزبان باشند.
خطر دیگر این است که مقامهای پولی و مالی ایران، اگر به خارج ایران سفر کنند با برخوردهای غیرمتعارف مواجه شوند؛ ممکن است که آنها را به ظن پولشویی به جایی راه ندهند یا حتی بازجویی کنند. این اتفاقات همه محتمل است. شرایط بسیار بد خواهد بود.
در نهایت، به نظر شما ایران در مدت تعیین شده، میتواند از ورود مجدد به لیست سیاه FATF، بگریزد؟
نمیتوانم خیلی قاطع بگویم؛ اما اگر اندک تعقل و تدبیری باشد باید قبل از فوریه کار را به سرانجام برسانیم. من تردید و دودلی را در کلام اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام می بینم، همینکه مساله را بلاتکلیف گذاشتهاند، نشان میدهد خودشان هم نمیدانند که چه کار باید کنند. در غیر این صورت می توانستند تاکنون مخالفت کنند و پرونده بسته شود.
از طرفی شاید تصورشان این است که FATF، اهرم چانهزنی ما با دنیاست. این هم اشتباه است. این موضوع قابل مقایسه با برجام نیست. یک چارچوب مشخص شده و توافق شده بینالمللی است. حتی تذکرهایی به کشورهایی مانند پاکستان هم داده میشود که اگر توصیه ها را مراعات و رسیدگی نکنند، آن ها هم ممکن است که وارد لیست سیاه شوند. اما بعضیها توهم دارند که همه دنیا علیه ایران توطئه می کند.
کره شمالی، تنها کشوری در تمام جهان است که در لیست سیاه FATF قرار دارد؛ ما میبینیم که هیچ جای نقشه تجاری دنیا جایی از کره شمالی نیست. چرا که کشور محدود و بستهای است. آیا ما قرار است با کره شمالی در یک رده باشیم؟