اقتصاد24- معافیت مالیاتی هنرمندان تبدیل به جنجال و حاشیه در کشور شده است. جایگزینی درآمدهای مالیاتی به جای درآمد نفت، اقدامی ناگزیر برای دولت در سال آینده است که باید در بودجه 99 به آن توجه کند. بحث فرارهای مالیاتی اما طی ماه های گذشته همواره محل بحث صاحبنظران و رسانه ها بوده است. حاشیه های مالیات پزشکان، وکلا و حتی خانه های خالی و این بار مالیات هنرمندان سوژه داغ رسانه هاست گو اینکه دولت برای افزایش درآمدهای مالیاتی بر روی هر صنفی دست میگذارد با واکنش منفی روبرو میشود. هر چند نظام مالیاتی کشور ما مانند سایر کشورهای توسعه یافته بر مبنای احصای اطلاعات دقیق و اخذ مالیات بر پایه عدالت نیست اما حتی در صورت اصلاح در روند مالیات ستانی همچنان خلاء فرهنگ پرداخت مالیات در کشور احساس می شود.
ماجرای مالیات هنرمندان اما از آنجا آغاز میشود که بنا بر مصوبه ۲۷ بهمن سال ۱۳۸۰ مجلس شورای اسلامی در احکام قانونی مربوط به نظام پرداخت مالیات، در بند «ل» ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم آمده است: «فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی، فرهنگی و هنری که به موجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشود، از پرداخت مالیات معاف است.» بهدنبال همین مصوبات و طی مصوبه بهمن ماه ۱۳۸۰ هیئت وزیران در باب «ماده ۱۳ آیین نامه اجرایی تبصره ۳ ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم» آمده بود: «فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی، فرهنگی و هنری اشخاص حقیقی – حقوقی به موجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشود. فعالیتهای یادشده بر اساس دستورالعملی توسط سازمان امور مالیاتی کشور با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین و اعلام خواهد شد.»
طی چند روز گذشته اما صحبت از حذف برخی از بندهای معافیت مالیاتی شد که این ماجرا با واکنش هنرمندان در حوزه های مختلف روبرو شد تا در نهایت محمد باقر نوبخت در مقابل این مسئله کوتاه بیاید و حذف معافیت مالیاتی هنرمندان را تکذیب کند.
هنرمندان نباید مالیات پرداخت کنند؟
اما آیا به راستی همه حوزههای هنر وابسته به اقتصاد باید از پرداخت مالیات معاف شوند؟ بیتردید نمیتوان به موضوع پرداخت مالیات توسط هنرمندان از دریچه مطلق نگاه کرد، کما اینکه در سایر کشورها بسیاری از بازیگران، هنرمندان و ورزشکاران با درآمد بالا همواره زیر تیغ مالیات دهی قرار دارند موضوعی که در کشور ما با استفاده از مفرهای قانونی تبدیل به فرار از پرداخت مالیات میشود.
از سوی دیگر اما باید دانست که کشتی ارباب هنر در حوزههای مختلف چنان شکسته است که نه تنها توان پرداخت مالیات ندارند که نیازمند کمک دولت نیز هستند. چنانکه در ادامه اعتراضها به لغو معافیت مالی اهالی حوزه فرهنگ و هنر، انجمن نگارخانهداران نیز با صدور بیانیهای نسبت به لایحه مذکور واکنش نشان داد. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «...دولتمردان به جای هدف گرفتن اقتصاد رنجور هنر، بهتر است به تهاجم فرهنگی منطقهای و سرمایهگذاری کشورهای خاورمیانه در صدور فرهنگ و سنت توجه داشته باشند و ببینند که در سالهای اخیر چگونه حضور فرهنگی ایران به پایینترین حد ممکن رسیده و اگر در این حمله تروریستی به سنت ایرانی رمقی در بدن فرهنگ ایرانی باقی مانده بود حالا تیر خلاص را سیاستهای مالیاتی جدید خواهد زد.» این موضوع البته در حوزه های دیگر مانند هنرمندان تئاترهای مستقل و یا هنرمندان حوزه های تجسمی نیز صادق است. اما آیا قراردادهای میلیاردی برخی هنرمندان در حوزه های هنر به خصوص در سینما نیز باید مشمول معافیت مالیاتی شود؟
ادامه معافیت مالیاتی هنرمندان سیاسی است؟
بحث پرحاشیه حذف معافیت مالیاتی هنرمندان طی روزهای اخیر مطرح شد و سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز طی نامه ای خطاب به معاون اول رئیسجمهوری، محمود واعظی رئیس دفتر رییسجمهوری و وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار استمرار معافیت مالیاتی هنرمندان شده بود. اما این مسئله با واکنش جریان های منتقد دولت روبرو شد برخی خبرگزاری های معتقد بودند که تدوام معافیت در قالب بده بستانی است که دولت برای حمایت این سلبریتی ها از خود به آن نیاز دارد؛ صورت گرفته است. هرچند نمی توان به طور قطع صحت این ادعاها را تایید کرد اما شکی نیست که اگر نظام مالیاتی ما مبتنی بر احصاء دقیق درآمد هنرمندان باشد همان طور که به گفته محمد باقر نوبخت بخشی از هنرمندان نه تنها نباید مالیات بپردازند که باید مورد حمایت هم قرار گیرند بخش دیگر از هنرمندان که دارای درآمدهای بالایی هستند نیز باید مالیات خود را بپردازند.
بنابراین اگر قرار است در نظام مالیاتی کشور تحول اساسی ایجاد شود لازم است تا با همه افراد نسبت به پرداخت مالیات یکسان برخورد شود. به کار بردن عبارات دهان پر کن برای قشر خاص از جامعه تنها مصداق نوعی از تبعیض است که متن اصلی را به حاشیه خواهد برد.
نظام مالیاتی کشور چگونه باید از همه مالیات بگیرد؟
در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اقتصاد وابسته به مالیات است. اما این مالیات طی یک فرآیند منظم و در انضباط مالی در نظام بانکی و اقتصادی از افراد با رعایت عدالت دریافت می شود. بی تردید هر مبلغی که در کشورهای توسعه یافته جابه جا می شود باید دارای منشا مشخصی باشد اگر به هر دلیلی منشا پولی مشخص نباشد مصداق بارز پولشویی و جرم محسوب می شود بنابراین به نظر می رسد نظام مالیاتی کشور ابتدا باید با همکاری سایر ارکان تصمیم ساز بتواند اطلاعات دقیق از منشا معاملات و پول ها داشته باشد.
در این زمینه پیش از این مسعود دانشمند در گفت و گو با اقتصاد24 گفته بود: قانون مالیات ما باید تغییر کند و همه کسانی که در این کشور اعم از حقیقی و حقوقی زندگی میکنند باید اظهارنامه مالیاتی پر کنند.
وی افزود: از مقامات، تجار، بازرگانان و تا مردم، همه باید اظهار نامه مالیاتی پر کنند و تشخیص معافیت مالیاتی بر عهده سازمان امور مالیاتی باشد. در حال حاضر این کار بر عهده مردم است و هر کس با استدلالی ممکن است خود را معاف از مالیات کند.
دانشمند تصریح کرد: زمانی که اظهار نامه مالیاتی پر نمی شود تمام داد و ستدهایی که باید دو سمت داشته باشد بلاتکلیف می ماند. اگر خودرویی معامله می شود باید هر دو طرف خریدار و فروشنده تحت کنترل سازمان امور مالیاتی قرار گیرد. اگر این اتفاق رخ دهد از بسیاری از فسادهای مالی جلوگیری می شود، چرا که وقتی مبدا و مقصد پول در کشور مشخص باشد هیچ رشوه و فسادی نیز رخ نخواهد داد.
وی با بیان اینکه دروازه جلوگیری از فساد، تغییر در نظام مالیاتی است، اظهار کرد: تغییر در این نظام به معنای بزرگ کردن سازمان امور مالیاتی نیست بلکه باید دفاتری خارج از این سازمان طبق قراردادی هر بخش از دریافت و ثبت اظهارنامه مالیاتی را بر عهده بگیرند و از این طریق میتوان همه تراکنش های مالی را زیر نظر گرفت.