اقتصاد24- چندی پیش حسین شیرزاد، معاون وزیر جهاد کشاورزی و مدیرعامل سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران گفته بود: به لطف افزایش بی سابقه تولید محصولات کشاورزی کشور در سالهای اخیر و نیاز مبرم به ورود در بازارهای بینالمللی و منطقه ای جهت عرضه مازاد تولیدات و شکوفایی زنجیره ارزش کشاورزی، بدون شک، وزارت امور خارجه از جایگاه ویژهای به منظور ورود به بازارهای صادراتی دنیا از طریق گسترش دیپلماسی اقتصادی برخوردار است.
اما باید پرسید که صرف افزایش تولید کمی محصولات کشاورزی منجر به افزایش بهرهوری از آنها و صادرات بیشتر این محصولات میشود؟
نعمت احمدی که خود کشاورز است به این نکته باور دارد که مسئولان بخش کشاورزی کشور در دهههای گذشته آنگونه که باید به امنیت غذایی اهمیت ندادهاند. وی به اقتصاد24 می گوید: امروز دنیا به امنیت غذایی اهمیت زیادی میدهد و امنیت غذایی در هر کشور ی یک بخش داخلی دارد که کشورها کوشش میکنند نیاز غذایی خود را تولید کنند و وجه دیگر بخش خارجی است تا کشورها بتوانند غذای خود را در بازار جهانی به فروش برسانند.
او ادامه میدهد: زمانی بازار جهانی غذای کشورها را میخرد که تولید آنها استانداردهای جهانی را داشته باشد.
مافیای سم و کود دمار از روزگار کشاورزی ایران درآورده است
این کشاورز بر این نکته تاکید میکند که تولید کمی محصولات غذایی در کشور ما بیوقفه ادامه دارد اما به دلایل مختلف محصولات غذایی ایران نمیتوانند در بازارهای جهانی راه پیدا کنند و این دلایل را چنین برمیشمارد: در چندین محصول کشور ما در رتبه یکم تا دهم دنیاست اما ما در بازار دنیا حضور نداریم و علت این عدم حضور نبود تولید نیست. ما تولید داریم داریم اما باغهای کشور اصلاح نشدند و اصلاح بذر ما درست نیست و بدتر از همه کود و سمی که در بخش کشاورزی ایران استفاده میشود، سالهاست که در دنیا کنار گذاشته شده است.
احمدی در ادامه از وجود مافیای سم و کود پرده برمیدارد.« ما با یک مافیای سم و کود روبه روییم که از هر مافیایی وحشتناکتر است چرا که این مافیا سود خود را در تولید سموم و کودی میبیند که دارای استاندارد ایزو جهانی نیستند».
ایران هنوز هم میتواند به یکی از صادرکنندگان اصلی محصولات کشاورزی تبدیل شود
او معتقد است ایران ظرفیت این را دارد که به یکی از قطبهای کشاورزی دنیا تبدیل شود. «کشور ما میتواند با برنامهریزی درست در جهت اصلاح بذر و نهادههای کشاورزی و سوم بازاریابی و صادرات به موقع به یکی از صادرکنندگان اصلی محصولات کشاورزی در دنیا تبدیل شود».
نوسانات شدید در تولید و قیمت محصولات کشاورزی نکته دیگری است که این کشاورز به آن انتقاد دارد. «امسال من در بخشی از مزرعه خود گوجهفرنگی کاشتم اما به سبب زیاد بودن گوجه فروش این محصول برای من ضرر بود و تنها کاری که توانستم بکنم این بود که به کارگرانم پیشنهاد دادم خودشان گوجه را بچینند و بفروشند اما آنها راضی به این کار نشدند چون میگفتند که "حتی فروش گوجه بی هزینه تولید صرفهای ندارد».
احمدی در ادامه بیان میکند: مسئله اینجاست که ما نه تنها آمایش سرزمینی در بخش کشاورزی نداریم که در تولید هم هیچ استانداری را رعایت نمیکنیم به طوری که در کشوری خارجی از نظر بهداشت به محصولات کشور ما مجوز واردات نمیدهند و مقصر این مسئله کشاورزان نیستند چرا که سم و کودی که به دست آنها میرسد سالهاست که مورد تایید بسیاری از کشورهای دنیا نیست.
نبود مدیریت کارآمد و به روز بخش کشاورزی هم مسئلهای است که به نظر احمدی ضربه دیگری بر پیکره کشاورزی ایران وارد آورده است. «در قرن 21 کشاورزی کشور ما مثل کشاورزی قرن 18 و 19 اداره میشود و بدون اینکه راهکاری کلان برای تولید کشاورزان در نظر گرفته شود منتظر میمانیم ترسالی شود که کشاورزی کنیم و هیچ برنامهریزی برای تولید نداریم و تمام این مسائل به این علت است که مسئولین بخش کشاورزی کشور هیچگاه آنطور که باید در امنیت غذایی قدم نزدند».
معنای اصلاح الگوی کشت امر و نهی به کشاورزان نیست
"اصلاح الگوی کشت دستوری و فرمایشی نیست" این کشاورز به این نکته اشاره میکند و آن را چنین شرح میدهد: خواه وزارت جهاد کشاورزی و خواه هر نهاد دیگری که مسئولیت بخش کشاورزی را به عهده دارد حق ندارد به کشاورزی که شغل آبا و اجدادیاش کشاورزی بوده تنها دستور دهد که چه بکارد و چه نکارد بلکه باید برای کشاورز جایگزین تعریف کند. زمانی در مناطق کویری ایران که در بهترین حالت 60 میلیمتر بارندگی دارد، کشت خشخاش رواج یافت و سازمان ملل هم برای ایران سهمیهای در نظر گرفته بود که محصول تریاک ایران در شرکتهای داروسازی استفاده شود اما امروز کسی مجاز به کاشت این محصول نیست و باید پرسید چه جایگزینی برای این محصول وجود دارد آن هم در مناطق کویری میانگین 60 میلیلیتر برایشان ترسالی حساب میشود؟
صادرات محصولات کشاورزی ایران بحث دیگری است که احمدی درباره آن میگوید: نه حمایت کشاورز و نه اصلاح بازار و نه صادراتی درست و درمان داریم. صادرات محصولات کشاورزی در دنیا با ثانیه و ساعت است اما در کشور ما وقتی 10 روز اینترنت قطع شد یک شرکت اروپایی که از ایران خرما میخرید نتوانست به بار خود دستیابی پیدا کند و در این میان یک رقیب الجزایری بلافاصله جای ایران را در آن شرکت گرفت و خرمای خود را جایگزین کرد.
تاخت مغولوار بر زعفران؛ نتیجه فقر کشاورزان
او ادامه میدهد: در این سالها با بیبرنامگی به زعفران ایران تاختی مغولوار شد. فقری که گریبان جنوب خراسان را گرفته بود و کشاورزان را مجبور کرد پیاز زعفران را به افغانستانیها بفروشند و به خاطر نیروی کار ارزان زعفران آنها جذابیت بیشتری برای اروپاییها دارد.
از نظر این کشاورز جذابیت واردات برای عدهای تولید و صادرات محصولات کشاورزی را از نفس انداخته است. «تا زمانی که مسئولیت یک تکه از کشاورزی با وزارت جهاد کشاورزی است و پاره دیگر با وزارت صنعت، معدن و تجارت دستخوش تصمیمات گوناگون خواهد بود. تا زمانی که وزارت صمت سود را در واردات میبیند، نمیتوان برای کشاورزی کشور سودی در نظر گرفت. شرکت هفتتپه را زمین زدند برای آنکه برخی بتوانند شکر وارد کنند و الان خیلی از محصولات ما از بین میروند چون سود در واردات سم و کود یا محصولات کشاورزی است در حالی که هیچ زمانی اهداف کلان برای صادرات وجود نداشته است».
احمدی از طرفی میگوید: «کشاورزی ما رها شده و بخش مدیریت کلان آن به روزمرگی مشغول است و مایی که میتوانستیم دو بازار بزرگ یعنی کشورهای تازه استقلال یافته شمال و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را داشته باشیم عملا بازارهای صادراتی خود را از دست دادهایم.»
او ادامه میدهد: «امروز بسیاری از کشورها محصولات کشاورزی ایران را نمیخرند و بسیاری از محصولات حتی از کشوری مثل عراق پس فرستاده میشود به علت اینکه از نظر کود و سمی که استفاده میکنیم استاندارد نیست و از طرف دیگر نتیجه مصرف این محصولات در داخل سونامی سرطان قابل مشاهده در کشور را ایجاد کرده است. ما نمیتوانیم آب و خاک و زمان را هدر دهیم و کالایی تولید کنیم که کشورهای دیگر آن را پس بفرستند و مصرف آن در داخل هم مردم را به بیماریهای گوناگون مثل سرطان دچار کند».
حق کشاورزی نصیب صنعت شده است
احمدی در ادامه اما به این نکته تاکید میکند که کشاورزان باید با خاطری آسوده به تولید خود ادامه دهند. «باید این تضمین وجود داشته باشد که اگر محصولی تولید مازاد داشت یا برای آن سردخانه مناسب داشته باشیم یا به سرعت بازاری خارجی برای آن پیدا کنیم و یا صنایع تبدیلی داشته باشیم اما هیچکدام از اینها وجود ندارد به این علت که بخش کشاورزی مظلومترین بخش کشور است. شما در هیچ استانی پیدا نمیکنید که مسئولان سازمان جهاد کشاورزی استان آماری از تولید یا مصرف محصولی خاص داشته باشند».
احمدی این نکته را بیان میکند که «کشورهای صنعتی دنیا پیش از هرچیز زیرساختهای کشاورزی را درست کردند» و ادامه میدهد: اگر یک دهم از حمایتهایی که از بخش صنعت میشود از کشاورزی شود، کشاورزی ایران بسیار بسیار بیشتر از صنعت آورده خواهد داشت، در حالی اینقدر از خودروسازان داخلی حمایت میشود که اگر همین حمایتها از بخش کشاورزی صورت می گرفت ضمن تامین امنیت غذایی، حداکثر درآمد ارزی را برای کشور داشته باشد.