اقتصاد24- قیمت ارز بهخصوص قیمت دلار طی روزها و هفتههای گذشته با جهشهای جدی روبرو بوده بهنحویکه طی یک بازه زمانی حدوداً دو ماهه از کانال 11 هزار تومان به کانال 13 هزار تومان وارد شده است. شیب قیمت دلار سؤالات بسیاری را از دلایل این اتفاق ایجاد کرده است، سؤالاتی که مهمترین آنها چرایی این رخداد و همچنین آینده قیمت دلار طی هفتهها و ماههای آینده است. افزایش یا کاهش قیمت دلار موضوعی است که به دلیل تأثیر پذیرفتن دیگر بازارها از متغیرهای قیمت دلار همیشه توجههای ویژهای را به خود معطوف میکند.
به همین جهت و برای بررسی دلایل افزایش قیمت دلار و آینده قیمت دلار خبرنگار اقتصاد24 با علیرضا عباسی کارشناس بازار ارز به گفتگو نشست که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
* دلایل افزایش قیمت دلار و ورود قیمت این ارز از کانال 11 هزار تومان به کانال 13 هزار تومان طی حدوداً دو ماه گذشته را در چه عواملی میدانید؟
- به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل چنین رخدادی نقشآفرینی دولت است و این افزایش قیمت سیاستی است که بانک مرکزی بهعنوان بازارساز در پی آن بوده و موضوعی است که بهتناوب و در بزنگاههایی در گذشته نیز دولت آن را اعمال کرده است. دلیل انجام این سیاست ارزی از جانب بازارساز نیز به این سبب است که قیمت دلار متناسب با نرخ تورم اصلاح نشده بود و این موضوع در صورت ادامه اتفاقی همچون انفجار قیمتها در سال گذشته را رقم میزد. بانک مرکزی این هدف را دنبال میکند که برای بازار ارز بهخصوص دلار نرخ بازدهی صفر ایجاد کند و به این نحو تلاش دارد تا قیمتها را اصلاح کند.
اما این موضوع تنها دلیل افزایش قیمت دلار در بازار آزاد نیست بلکه به این جهت که به هر کد ملی تنها یکبار در سال مقدار نهچندان زیادی ارز تعلق میگیرد، لذا افرادی که نیازمند ارز بیش از این هستند به سمت بازار غیررسمی میروند و این بر قیمتها تأثیر میگذارد و درنهایت با نزدیک شدن بهروزهای پایانی سال میلادی و زمان مفاصاحساب شرکتهایی که فعالیت بینالمللی دارند تأثیرات محدودی بر روی بازار ارز میگذارند.
همچنین نکته دیگری که در افزایش قیمت ارز نقشآفرین است ناآرامیها در منطقه بهخصوص در عراق و لبنان است، بهخصوص عراق که کاهش صادرات و اختلال در آن به دلیل ناآرامیها در این کشور است که باعث شده تا حدودی عرضه ارز را تحت تأثیر قرار دهد و ازاینجهت در کنار دیگر ارزها قیمت دلار نیز رشد داشته است.
تمام این عوامل در یکسو قرار دارد اما سوی دیگر ماجرا این است که در بازار فعلی، بازارساز با تاکتیک غافلگیری نوسانگیران به دنبال آن است که تأثیر آنها را در بازار کاهش دهد.
آینده قیمت دلار
* طی روزهای گذشته قیمت ارز آزاد در جایی همچون سبزهمیدان به 14 هزار تومان نیز رسید. فکر میکنید در روزها و هفتههای آینده قیمت دلار در کدام سطح مبادله شود و آیا باید منتظر باشیم میانگین قیمتی 13 هزار تومان خریدوفروش شود یا اینکه شاهد نوسان مثبت یا منفی دلار آزاد باشیم؟
- بازارساز بهنوعی تلاش میکند تا رفتار بازیگران خرد را تحت کنترل بگیرد بهگونهای که این بازار را برای این افراد از جذابیت و سودآوری تهی کند. به همین جهت و بااینکه بانک مرکزی تا حدی قابلتوجهی فعلاً احساس میکند در سیاستهای کنترلی خود موفق بوده است، گمان این نمیرود بازارساز بگذارد که قیمتها از کانال 13 هزار تومان فراتر رود و این احتمال بسیار قوی است که اگر فضا به همین نحو باشد و عامل خاص سیاسی اقتصادی در میان نیایید تا بهمنماه شاهد این هستیم که دلار در کانال 13 هزار تومان به سر ببرد.
چیزی که هماکنون در بازار شاهد هستیم یک نرخ تقریباً تعادلی و شناوری است که بر مبنای سیاست بازارساز اتخاذ میشود و بازارساز با اقداماتش در بازار ارز تلاش کرده در کنار تمامی هدفهایش با افزایش نسبی قیمت و آوردن آن به کانال 13 هزار تومان و تلاش برای تثبیت آن در این کانال به نفع صادرات و به ضرر واردات عمل کند.
* آیا معتقدید که بازارساز روند را بهگونهای کنترل میکند که سوداگران بازار ارز دستخالی خواهند بود و جذابیت این بازار برای کسانی که به فکر سرمایه اندوزی از این راه هستند کاهش خواهد یافت؟
- بله به نظر که همینطور است زیرا روند کنترلی که بازارساز بر مبنای اقتصاد رفتاری در پیشگرفته این را نشان میدهد. اگر به یاد بیاورید در سال گذشته هم در همین آذرماه حدود قیمتی نزدیک به آنچه این روزها تجربه میشود را شاهد بودیم و اگر فردی یا سرمایهگذاری در آن زمان بهقصد سوداگری وارد بازار شده بود الان بعد از گذشت یک سال با بازدهی صفر روبرو میشد. این در حالی است که اگر این فرد در بازارهای سرمایهای دیگر همچون بازار سرمایه یا دیگر بازارها سرمایهگذاری کرده بود طی این یک سال سود قابلتوجهی در انتظارش بود. همین دلیل محکمی است که جذابیت بازار ارز برای سوداگران تا حد زیادی ازمیانرفته باشد.
* آیا این روزها با تمام اتفاقاتی که در رابطه با افزایش قیمت بنزین شاهد بودهایم که دامنه سیاسی اجتماعی بسیاری نیز یافت، جو روانی ایجادشده قدرت بازارساز را از زاویه تأثیرگذاری بر بازار نکاسته است؟
- همانطور که استحضار دارید قیمت ارز تابع عرضه و تقاضا است. از باب عرضه و از سال گذشته که با دور تحریمی شدیدی بهخصوص در حوزه ارزآور نفت مواجه شدیم یک بخش مهمی از منابع ارزی درآمد کشور در محاق قرار گرفت و این باعث شد که ما به بخش مهمی از درآمد ارزی کشور دسترسی نداشته باشیم و در این حوزه دچار محرومیت جدی شویم؛ اما با تمام این احوال در بخش صادرات غیرنفتی و سایر درآمدهای ارزی دولت توانست فضا را بهگونهای بهپیش ببرد که در حوزه ارز کشور در شرایط بحران قرار نگیرد و با مدیریتی که در این زمینه شد امروز یک ثبات نسبی رسیدهایم. در ادامه نیز اگر دولت بتواند فضا را به نحوی مدیریت کند که در سال رقمی در حدود 25 تا 30 میلیارد دلار درامد ارزی حاصل شود میتوان قدرت ارزی بازارساز را بیش از آنچه امروز هست در کنترل بازار دید.
با مجموع این دلایل بازیگران خرد توانایی ایجاد یک انفجار قیمتی را در بازار ارز ندارند و به همین خاطر تصور میرود که هر اتفاقی در بازار ارز از باب قیمت میافتد بخش اعظم آن در اختیار بازارساز قرار دارد و دولت بر مبنای یک اقتصاد رفتاری تا به اینجای کار توانسته تا رفتار بازیگران ارز را تا حدود قابلتوجهی مدیریت کند و به همین سبب است که هیجانات متأثر از وقایع آنگونه که باید نتوانسته از قدرت بازار ساز بکاهد.
سرکوب شدید تقاضای واقعی ارز منجر به کاهش شدید قیمت شده است
* وزیر اقتصاد اخیراً گفته است که قیمت واقعی دلار 8500 تا 900 تومان است، آیا به عقیده شما این بازه قیمتی نرخ واقعی دلار است؟
- آنچه اعلامشده رقم دقیقی نیست و معتقد نیستم که امروز نرخ واقعی دلار این قیمت نیست. بر اساس سنجش بازار ارز و آنچه نیاز واقعی بازار ارز نامیده میشود را در نظر بگیریم نرخ ارزی چون دلار طبیعتاً بیش از این قیمتی است که از طرف وزیر اقتصاد اعلامشده است؛ چه کسی است که نداند سرکوب شدید تقاضای واقعی ارز منجر به کاهش شدید قیمت شده است و اگر این سیاست سرکوب تقاضا را بخواهیم در متغیرها لحاظ کنیم نمیتوانیم عدد دقیقی برای نتیجه سؤال قیمت واقعی دلار به دست بیاوریم.
مدلهای ریاضی روشنی برای محاسبه نرخ واقعی ارز وجود دارد ولی ازآنجاکه آمار اقتصادی در حال حاضر بهصورت شفاف ارائه نمیشود و همچنین بیتوجهی به موضوعی که بخش اعظم مدل قیمتگذاری نرخ ارز را شامل میشود یعنی تابع بودن آن از عرضه و تقاضا بهگونهای که نیاز واقعی در آن لحاظ نمیشود، در کنار اینکه بازیگران شفافی نیز در این توابع عرضه و تقاضا حضور ندارند؛ نمیتوان بهراحتی نرخ واقعی ارز را اعلام کرد.