تاریخ انتشار: ۲۱:۰۲ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹

حباب خطرناک بورس

در اقتصاد اصطلاحی وجود دارد به نام "حباب بورس". حبابی که اگر بترکد، فقط تاثیرات اقتصادی ندارد، بلکه بسامد سیاسی و امنیتی هم خواهد داشت؛ تاریخ چنین گواهی می‌دهد.
 
اقتصاد۲۴توجه شدید مردم به بورس و خرید سهام در این روز‌های نسبتا بد اقتصادی، باعث شده تا ارزش بورس به شدت بالا رود. حالا بورس ارزشمند‌تر و سودآورتر از بانک و حتی سرمایه گذاری مستقیم در بازار شده است. شهروندان طبقه متوسط هر روز بیشتر پول خود را در این بازار می‌ریزند و امیدوار هستند سود کلان ببرند.

نمی‌توان ادعا کرد که این شهروندان در این بازی پیروز شده یا شکست می‌خورند. این چیزی نیست که ما تعیین کننده آن باشیم. با این حال، نباید فراموش کرد که بازار بورس همیشه سودآور نبوده است و چه بسا اگر سرعت عمل و وقت شناسی را در فروش سهام یا خریدش به کار نگیریم، زیانی بزرگ بکنیم.


حباب بورس چیست؟


در اقتصاد کلان، اصطلاحی وجود دارد به نام "حباب بورس". این اصطلاح به شرایطی اطلاق می‌شود که سهام یک شرکت در بورس به علت افزایش تقاضای مردم هر روز ارزشمندتر می‌شود، اما سود واقعی آن شرکت نه تنها زیاد نیست بلکه دائما پایین می‌آید. این حباب به زودی می‌ترکد. کافی است یک سرمایه گذار کلان متوجه عدم سوددهی واقعی شرکت شده و سهام خود را بفروشد. پس از آن خریداران عمده سهام نیز به سرعت دارایی خود را در بورس می‌فروشند و نرخ سهام بورس به شدت پایین آمده و به اصطلاح سکته می‌کند.

حالا حباب بورس ترکیده و تنها یک شرکت ورشکسته یا زیان ده با هزاران برگه سهام بی ارزش باقی مانده که مالک بسیاری از آنها، شهروندان طبقه متوسط و حتی نسبتا فقیر هستند.


ماجرای بورس می‌سی سی پی؛ حبابی که ترکید و فرانسه را هم ترکاند


این حباب بورس سابقه تاریخی بسیاری دارد. شاید بزرگترین نمونه این اتفاق مربوط به سال ۱۷۱۹ و "حباب می‌سی سی پی" باشد. این اتفاق که در بورس پاریس رخ داد باعث ورشکستگی بانک مرکزی فرانسه، تورم شدید و بالطبع، شکست فرانسه از انگلیس در استعمار آمریکا شد. بله؛ یک فاجعه در بورس می‌تواند تا این حد مخرب و زیان آور باشد و تجربه حباب می‌سی سی پی این را به خوبی اثبات می‌کند.

ماجرا زمانی شروع می‌شود که یک شرکت فرانسوی تصمیم می‌گیرد بر روی زمین‌های دره می‌سی سی پی در آمریکا سرمایه گذاری کرده و شهر نیو اورلئان را توسعه دهد. صاحب این شرکت تاجری بود که ارتباط خوبی با دربار لویی پازدهم (شاه وقت فرانسه) و رئیس بانک مرکزی (جان لا) داشت. این شرکت از طریق همین ارتباط محکم با دربار توانست سهام شرکت خود را در بازار بورس به راحتی بفروشد. میهمانی‌های شبانه اشراف درباری از همان زمان محل بحث‌های روزمره مختلف بود. در همین میهمانی‌ها ناگهان سخن از سهام شرکت می‌سی سی پی شد. اشراف فرانسه عمدتا ثروتمندانی دهن بین و ملون المزاج بودند. به همین علت، بدون بررسی و کارشناسی و فقط به علت تاکید دربار شروع به خرید سهام شرکت می‌سی سی پی کردند.

پس از ورود دربار به بورس و خرید سهام شرکت، ناگهان ارزش سهام این کمپانی بالا رفت. با حمایت دربار تعداد خریداران هر روز بیشتر می‌شد. حالا به غیر از درباریان، بورژوا‌های طبقه متوسط و حتی کارگران فقیر نیز شروع به خرید سهام کردند. ارزش هر برگه سهام کمپانی می‌سی سی پی بالا و بالاتر می‌رفت. در اوت ۱۷۱۹ قیمت هر سهم به ۲۷۵۰ لیور رسید. تا ۳۰ اگوست هر سهم تا ۴۱۰۰ لیور افزایش پیدا کرد و در ۴ سپتامبر به ۵۰۰۰ لیور هم رسید. در ۲ دسامبر همان سال قیمت هر سهم می‌سی سی پی به ۱۰ هزار لیور رسید. این اتفاق باعث شد خریداران سهام شرکت که حالا سراسر پاریس را شامل می‌شد بسیار خوشحال شده و در نزدیکی جشن سال نو، این پیروزی اقتصادی را هم جشن بگیرند.

با این حال، حباب بزرگ می‌سی سی پی به زودی ترکید. زمین‌های دره این رودخانه باتلاقی بودند و نه تنها قابلیت توسعه شهری را نداشتند بلکه از معادن فلزات ارزشمند نیز خالی بودند. شرکت جای اشتباهی را برای سرمایه گذاری انتخاب کرده بود و به زودی شروع به زیان کرد.

همانطور که قانون حباب بورس ایجاب می‌کند، سرمایه گذاران بزرگ که عمدتا درباری بوده و از شرایط اقتصادی کشور با خبرند، اولین کسانی بودند که متوجه این موضوع شده و سهم خود را در اوج قیمت فروخته و به سود کلان رسیدند. با اقدامات این طبقه، نا گهان ارزش هر برگه سهام به شدت پایین آمد. در ماه ژانویه ۱۹۲۰ قیمت هر برگه سهام به زیر ۱۰۰۰ لیور رسید و این کاهش قیمت در حال شدت گیری بیشتری هم بود.

در این شرایط بانک مرکزی فرانسه وارد معرکه شد تا از سقوط بورس و شرکت می‌سی سی پی جلوگیری کند. بانک مرکزی کل سهام شرکت را خرید و توانست برای مدتی کوتاه مانع از نزول قیمت سهام شرکت می‌سی سی پی شود. اما شرکت همچنان ضرر می‌داد. حمایت مالی بانک مرکزی از این شرکت تا جایی پیش رفت که پول خزانه بانک مرکزی نیز تمام شد. جان لا (رئیس بانک مرکزی و رئیس خزانه فرانسه) دستور داد که پول بیشتری چاپ شود تا از سقوط می‌سی سی پی جلوگیری کند، اما این اتفاق اوضاع را بدتر کرد. افزایش چاپ پول نه تنها از سقوط شرکت سهامی جلوگیری نکرد بلکه تورم را هم افزایش داد.


ضربات اقتصادی حباب می‌سی سی پی

 

برخی مورخین (مانند یووال هراری) معتقدند ماجرای "حباب می‌سی سی پی" بزرگترین ضربه اقتصادی و بورسی بود که فرانسه متحمل شد.

این اتفاق به جز اینکه جلال و جبروت اقتصادی و بانکی فرانسه را نزد شهروندانش شکست و موجب بی اعتمادی عمومی مردم نسبت به سرمایه گذاری در بورس فرانسه شد، باعث ورشکستگی شرکت‌های فرانسوی در آمریکا و خروج کامل استعماری این کشور از آمریکا و باز شدن کامل راه برای انگلیسی‌های زیرک‌تر هم گردید. این مورخ معتقد است پرداخت وام بانک‌ها و سهام‌های بورس توسط دولت فرانسه تا زمان لویی شانزدهم (آخرین پادشاه فرانسه قبل از انقلاب ۱۷۸۹) نیز ادامه داشت و این پادشاه در هنگام زمامداری‌اش مجبور بود نیمی از ثروت خزانه را صرف پرداخت بدهی بانک‌ها و شرکت‌های سهامی کند. برخی معتقدند همین امر باعث افزایش مالیات‌ها و در نتیجه اعتراضات گسترده در فرانسه شد.
 

بیشتر بخوانید: شستا شاخص بورس را مثبت کرد

بنابراین، مشخص می‌شود که "حباب بورس" می‌تواند تا چه حد زیان آور و خطرناک باشد. این مساله به جز بحران اقتصادی و افزایش فقر عمومی می‌تواند عواقب بلند مدت تری هم داشته باشد. البته نمی‌توان ماجرای می‌سی سی پی را مصداقی تاریخی برای شرایط بورس امروز و خرید سهام دانست. غرض از این گزارش ذکر این نکته بود که لزوما افزایش نرخ بورس به معنی سوددهی دائمی آن نیست و این امر می‌تواند حبابی باشد که در طول کمتر از یک ماه بترکد.

در چنین شرایطی، تحلیلگران واقع‌بین همواره با عینک بدبینی به رشد بورس می‌نگرند. امری که شاید این روز‌ها در ایران هم ضروری به نظر برسد.
 
منبع: خبر فوری
ارسال نظر