اقتصاد۲۴- بیشترمان تردیدی نداریم که وضعیت این روزهای بازار خودرو مسخرهتر از هر زمان دیگری است، اما اگر میتوانستیم با محدویت کمتری به فراسوی مرزهای ایران رفته و برای مدتی ولو کوتاه در یک کشور خارجی زندگی کنیم قطعا تا حالا با دیدن وضعیت متفاوت بازار خودرو ممالک خارجی از شدت تعجب شاخ درآورده بودیم.
«در خارج اصلا از این خبرها نیست که مردم برای خرید خودروی صفر کیلومتر پشت درب کارخانهها صف بایستند؛ هر وقت کسی بخواهد میتواند به نزدیکترین نمایندگی یا نمایشگاه رفته و متناسب با شرایطی که دارد، پشت فرمان خودروی دلخواه خود بنشیند». بیشترمان به دلیل محدودیتهای پیشرو تجربه زندگی در خارج از ایران را نداشته ایم، اما همه ما بارها کمابیش مشابه این جملات را از زبان اقلیت محدودی که تجربه زیستن در فراسوی مرزها را دارند، شنیده ایم و همین کافی است تا با دیدن حال و روز این روزهای بازار خودرو به این نتیجه برسیم که وضعیت فعلی مسخرهتر از هر زمان دیگری است.
به صورت مشخص اگر از حرف و حدیثهای مربوط به کیفیت نازل خودروهای ساخت داخل و قیمتهای گزافی که برای آنها تعیین شده است بتوانیم چشم پوشی کنیم، حالا چند وقتی هست که نام نویسی محدود و مشروط از شهروندان خودروی صفر کیلومتر و آزمودن بخت و اقبال شهروندان از طریق برگزاری مراسم قرعه کشی و در نهایت تاخیرهای بعضا یکساله خودروسازان در تحویل محصول به قوز بالای قوز بازار خودروی داخلی تبدیل شده است.
در رسانهها مرسوم است که برای تهیه مطالبی از این دست یک کارشناس متخصص برای محک زدن صحت آمار و گزارشهای رسمی، طرف گفتگو قرار بگیرد، اما در مطلب پیشرو اگرچه طرف گفتگو یک فعال خبره و مجرب اقتصادی است، اما سعی شده تا به جای صحبت کردن از اعداد و ارقام بیشتر از تجارب و مشاهداتی صحبت شود که حاصل زیستن در بیرون از مرزهای ایران است.
هر کس که جمشید عدالتیان، عضو ارشد اتاق بازرگانی ایران را در حد معاشرتی کوتاه بشناسد میداند که او علاوه بر استدلال علمی و ابزارهای آماری در هرجا که لازم باشد به تجربه حاصل از زندگی دانشجویی خود در آلمان غربی نیز اشاره میکند و همین ویژگی متفاوت بود که باعث شد تا اقتصاد ۲۴ برای مقایسه وضعیت عجیب و غریب این روزهای بازار خودرو، او را برای گفتگو انتخاب کند.
عضو ارشد اتاق بازرگانی ایران، به این پرسش که آیا غیر از ایران، جای دیگری را سراغ دارید که وضعیت بازار خودروی آن اینقدر غیر عادی باشد؟ چنین پاسخ میدهد: بعید است جایی عجیب و غریبتر از ایران را پیدا کنید؛ دست کم در چند ماهی که دنیا با تبعات کرونا دست و پنجه نرم میکند، بیشتر مردم کشورها کمتر از قبل، رفت و آمد میکنند و به نوعی سطح تقاضا در بازار خودروی این کشورها پایین آمده است و طولانی شدن همین وضعیت صنایع خودروسازی را در آستانه بحران قرار داده است، اما در نقطه مقابل وضعیت ایران را داریم که به رغم درگیر بودن با کرونا و کاهش محسوس تردد عمومی، بازهم شاهد تشکیل صفهای طولانی خریداران خودرو هستیم و با وجودی که خودروسازان اعلام کرده اند که محصولات خود را به صورت مشروط و محدود و البته با تاخیر تحویل خواهند داد باز هم از میزان تقاضا در بازار کاسته نشده است.
عدالتیان همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا وضعیت ایران تا این اندازه متفاوت با بقیه دنیاست، میگوید: دستکم برای این وضعیت میتوان دو دلیل اصلی پیدا کرد؛ اول آنکه صنعت خودروسازی ایران سالهاست که در فضای انحصار دولتی به حیات خود ادامه داده و به صورت مشخص تا به امروز تنها معدودی از شرکتهای خودروسازی خارجی آن طی تشریفاتی خاص امکان ارسال برخی محصولاتشان را به بازارهای ایران داشته اند و دلیل دومی که میتوان برای این اتفاق پیدا کرد این است که نگاه مردم ایران به خودرو تغییر کرده و برخلاف سایر کشورها که خودرو یک کالای مصرفی محسوب میشود حالا چند صباحی است که در ایران خودرو به کالای سرمایهای تبدیل شده است؛ در مجموع ترکیب این دو اتفاق باعث شده است با وضعیت خارق العاده بازار خودرو ایران مواجه شویم.
این کارآفرین و فعال اقتصادی در ادامه صحبتهای خود اینطور میگوید: در جایی مثل آلمان که صنعت خوردوسازی پیشرفتهای وجود دارد هرگز چنین مشابه چنین وضعیتی در بازار خودرو حاکم نبوده است؛ ماشین مدل روزی که از کارخانه به مشتری تحویل داده میشود یک کالای مصرفی است که بعد از گذشت یک سال از ارزش سابق خود میافتد، اما در ایران شاهد آلوده شدن بازار خودرو به مناسبات سوداگری و سفته بازی هستیم و همین کافی است که ماشین ارزش خود را در مرور زمان حفظ کند.
به گفته این عضو ارشد اتاق بازرگانی وضعیت خاص اقتصادی ایران باعث شده است تا دولتها به صنعت خودروسازی از خیلی وقت پیش نگاهی ویژه داشته باشند؛ به صورت مشخص بخش قابل توجهی از نیروی کار ایران در صنایع و مشاغل مرتبط با خودرو فعالیت دارند؛ از کارخانههای نورد و فولاد گرفته تا قطعه سازی و خود کارخانههای خودروسازی و نمایندگیها و تعمیرگاههای مجاز، همه اینها مکانهایی هستند که امروز بخش قابل توجهی از نیروی کار در آنجا مشغول کارند؛ از این منظر میتوان به دولت حق داد که نگاهی ویژه شرایط ایزوله و انحصاری را برای فعالیت این صنعت فراهم کند، اما متاسفانه این رویکرد به جای آنکه منجر به شکوفایی صنعت خودرو شود، خود به محمل فرصت طلبان و سودجویان تبدیل شده و از این طریق آفتی به جان اقتصاد ایران افتاده است که یک سر آن شکل گیری سلاطین خودرو است و سر دیگر آن صف به هم پیوسته مردمی است که میخواهند با وارد کردن سرمایه خود به این بازار از ارزش آن محافظت کنند.
به باور عدالتیان در اقتصاد نرمال عقلانی نیست که مردم برای ثبیت موقعیت مالی خود، دارایی خود را در بازار کالاهای مصرفی سرمایه گذاری کنند؛ هر جای دیگر دنیا این اتفاق میافتاد مردم ضرر میکردند، اما چه کنیم که در جایی با وضعیت اقتصادی متفاوت هستیم که شاید عادیترین قواعد علم اقتصاد نتیجه معکوس داشته باشد.
این عضو ارشد اتاق بازرگانی ایران با یادآوری این واقعیت که صنعت خودروسازی در خیلی از کشورها همزمان و حتی بعد ایران راه اندازی شده است؛ ادامه میدهد: درست است که دولت باید از تولید کالای استراتژیک حمایت کند، اما مسیری که خودروسازی ایران طی کرده است با مسیری که چینیها و کره ایها طی کردند متفاوت است؛ البته که همه آغاز کارشان با مونتاژ محصولات خارجی و غیر ملی بود، اما غیر از ایران مابقی کشورها به این سمت رفتند که از مونتاژکار به صادرکننده خودرو تبدیل شوند و این اتفاقی است که به رغم همه حمایتهای دولت در ایران نیفتاد؛ هیچ جای دنیا شما نمیتوانید از مردم بخواهید که برای پیش ثبت نام خرید خوردو صف بکشند و مبلغی را جلو جلو پرداخت کنند و بعد منتظر شوند تا شانسشان را در قرعه کشی بیازمایند و در عاقبت پس از پرداخت مابقی مبلغ منتظر بمانند تا موعد تحویل ماشین فرا برسد.
وی در دنباله صحبتهای خود میگوید: منهای حرف و حدیثهایی که به تفاوت فاحش کیفیت خودروهای داخلی با استانداردهای روز دنیا مربوط میشود، در ایران بهای خوردو صفر کیلومتر گرانتر از همه جای دنیاست و خودروسازان یکبار از طریق اعتبارات دولتی که پشتوانهای غیر مالیاتهای مردمی ندارند و در مرتبه دیگر از محل پولی که خریداران آن را پرداخت میکنند بابت ساخت خودرو اجرت میگیرند.
این فعال اقتصادی در ادامه صحبتهای خود میافزاید: البته در شرایط فعلی پذیرفتنی است که به دلیل تحریمهای اقتصادی هزینه ساخت همین محصولات داخلی افزایش چشمگیری پیدا کند، اما پرسشی که نباید به آسانی از کنار آن رد شد این است که در زمانی که وضع اینقدر بد نبود چه اقداماتی جهت به روز شدن این صنعت صورت گرفت؛ صحبتهای اخیر رئیس جمهور در خصوص اینکه اگر خطوط خودروسازی مکانیزه و رباتیک شوند میتوانیم خودروهای با کیفیتتر و بیشتری تولید کنیم، درست و منطقی است، اما با این شرایط که خودروسازان خارجی حتی از تامین قطعات تعهدی خود به به خودروسازان ایران میترسند چگونه میتوان نسبت به مکانیزه شدن خطوط تولید امیدوار بود.
وی در رد این دیدگاه که ویژگی اقتصاد ایران نیروی انسانی است و برای همین میتوان نسبت به آتیه درخشان فعالیت صنایع نیروبر در بخشهای مختلف اقتصاد این کشور امیدوار بود، میگوید: این فرضیه دیگر جواب نمیدهد؛ دستکم آمدن کرونا نشان داد که رباتها مانند انسانها در معرض آسیب بیولوژیکی نیستند؛ آنهایی که به مزیت نیروی انسانی ایران مینازند، بدانند که تنها در اقتصاد آلمان ۴۲ میلیون نفر جمعیت فعال نیروی کار هستند و عمده آنها در مشاغل فنی و تخصصی که ارزش افزوده بالایی دارند مشغول به کارند، اما در ایران در بهترین حالت با ۲۶ میلیون نفر جمعیت فعال مواجهیم که عمده آنها در مشاغل ساده مشغول کارند و اگر این امکان وجود داشت که از نیروی ربات به جای آنها استفاده کرد قطعا با جمعیت بیشتری از نیروی ماهر و متخصص که قادر به تولید ارزش افزودهای بیشتر است مواجه بودیم.