گفتگو با متهم
چه شد که دست به قتل زدی؟
من با سروش مشکلی نداشتم آن شب مست بودم، واقعاً متوجه نشدم چکار کردم. من با پسر شریکم دعوایم شده بود.
انگیزه دعوایت با پسر شریکت چه بود؟
به او گفتم که برود خانه و من در مغازه هستم و نیازی به حضور او نیست. اما گفت میایستد. سر همین مسأله باهم دعوایمان شد و من چاقویی را که داخل مغازه میوه فروشی بود برداشتم و ضربهای به او زدم. فکر کنم سروش برای وساطت آمده بود که به او هم ضربهای زدم.
بعد از جنایت چه کردی؟
به خانه رفتم و لباس هایم را عوض کردم و به خانه خالهام رفتم. یک روز آنجا بودم و یک روز هم در شهریار در خانه دوستم ماندم. وقتی فهمیدم سروش کشته شده آن زمان بود که تصمیم گرفتم از تهران بروم. ۱۵ روزی را در مسافرخانهای در مشهد بودم و بعد از آن به شهرستان شیروان رفتم. یکی از دوستانم آنجا بود. اما در حال عبور از خیابان بودم که موتورسواری با من تصادف کرد و مرا به بیمارستان بردند و هویتم برملا شد.
متأهل هستی؟
سالها قبل با دختر یکی از اقوام مان ازدواج کردم، اما ۱۰ سال بعد به خاطر اینکه بچه دار نمیشدم از هم جدا شدیم. ۱۵ سال است که مجرد زندگی میکنم و آنقدر شرایط زندگیام بد بود که دیگر ازدواج نکردم و با پدر و برادرهایم زندگی میکنم.