اقتصاد۲۴-از زمانی که برای اولین بار اخبار ویروس کرونا در رسانههای جمعی مطرح شد تا هماکنون، در این ساختمان«کارگران مشغول کارند». تقریبا هیچ رویداد یا فاجعهای موجب تعطیلی این کارگاه ساختمانی، حتی برای یک روز، نشده است. نکته قابل تأمل دیگر آنکه وقتی به تعاملات مختلف کارگران توجه میکنیم در ظاهر هیچ نشانهای نمییابیم که قانع شویم اگر آنان به ناچار باید کار کنند حداقل مراقباند تا زمینه انتقال ویروس در بین خودشان را هموار نکنند.
بیشتر بخوانید:رئیس جمهور: رعایت نکردن دستورالعملهای بهداشتی در ادارات، تخلف است
بیشتر بخوانید:رئیس جمهور: رعایت نکردن دستورالعملهای بهداشتی در ادارات، تخلف است
مقامات و کارشناسان مختلف از طریق بلندگوهای سیّار، از طریق بیلبوردهای شهری، از طریق رسانههای جمعی رسمی و غیررسمی مدام این جمله را تکرار میکنند که «جز در موارد ضروری از خانه بیرون نیایید». جمله یاد شده توصیه بیدردسری است. آدم میتواند چشمانش را نسبت به واقعیتهای زمخت و سختِ پیشِ رو ببندد و مهربانانه و نصیحتگونه به افراد توصیه کند که جز در موارد ضروری از خانه بیرون نیایند. گاهی با شنیدن این نصیحت یاد جمله «شهر ما خانه ما» میافتم که زمانی بر سطلهای زباله نشسته بود.
حوزه «ارتباطات سلامت» (1) عرصهای وسیع در مطالعات رسانههای جمعی است که به ویژه بعد از گسترش جهانی ویروس کرونا بیش از پیش اهمیت و قدرومنزلت یافته است که در این نوشته کوتاه مجال ورود به آن نیست. متأسفانه ضعف تبلیغاتی که در سطرهای قبل به آن اشاره شد فقدان مخاطبشناسی صحیح، و به بیان بهتر، بیتوجهی به شرایط و تنگناهای گروههای اجتماعی مختلف و الزامات زندگی آنان است. گویی دایره و دامنه مخاطبانِ مقاماتی که جامعه را با چنین جملاتی به ماندن در خانه توصیه میکنند کارمندان اداراتی هستند که خودشان مدیریت آن را بر عهده دارند. این در حالی است که جامعه ایرانی لایهبندیهای اجتماعی مختلفی دارد و نمیتوان با یکدست دیدن مخاطبان، به سادهسازی ارتباطات سلامت پرداخت. به نظر میرسد که در تبلیغات و توصیههای مربوط به ویروس کرونا، «طبقه متوسط شهری» مخاطب اصلی مقامات مسئولاند، منظور کسانی که از اندکدرآمد ثابتی برخوردارند، مشاغل تروتمیز(یقه سفیدها) دارند و پس از هماهنگی با مدیر مستقیمشان میتوانند از طریق دورکاری وظایف محولشده را انجام دهند.
علاقه دارم تا این نوشته را نه با موضوع ارتباطات و تبلیغات، که با جامعهشناسی اقتصادی به پایان رسانم. پرسش آن است که به راستی جایگاه کارگران عرصههای مختلف اقتصاد نظیر ساخت و ساز، معدن، شهری، نفت و پتروشیمی، حمل و نقل و غیره در این نوع توصیههای پاکیزه کجاست؟ معنای واقعی «موارد ضروری» برای این گروههای اجتماعی دقیقا چه میتواند باشد؟ تعبیر و تفسیر گروههای تنگدست و روزمزدی که ماندن در خانه برایشان با فقر و فلاکت مساوی است از کلمات «موارد ضروری» چیست؟ آنچه توصیف شد را خواننده تیزبین در شرایط بغرنجی قرار دهد که در آن قیمت کالاها و خدمات به شکل روزانه افزایش مییابد، ارزش پول ملی همواره سقوط میکند و «فردا چه میشود» یکی از پرسشهای جدی هر ایرانی است.
منبع: خبر آنلاین