اقتصاد۲۴ - شاید کارشناسان بر این باور باشند که گران شدن دلار برای دولت منفعت ندارد و دولتیها را دچار چالشهای جدی همچون بالا رفتن قیمتهای مصرفی و تولیدی میکند، اماسیاستهای دولت نشان میدهد که همچنان از تبعیت افزایش نرخ ارز استقبال میکند.
در حوزه ارز، دولت قیمتها را بالا و پایین میبرد؛ زیرا صرافیهای فعال در بازار نیز تحت مدیریت و نظارت دولت و بانک مرکزی قرار دارند؛ از این رو میتوان با اطمینان گفت که دولت همچنین انحصار بازارهایی همچون ارز را به دست دارد؛ پس دولت با سیاستگذاریهای خود و نحوه تخصیص ارز مشخص میسازد که قیمت در کدام مسیر حرکت کند؛ افزایش یا کاهش! بنابراین تورم ناشی از حباب قیمتها به دست دولت و آگاهانه است.
وقتی نرخها به ویژه دلار آن هم با کاهش ارزش پول ملی بهصورت لحظهای افزایش مییابد شکلگیری انتظارات تورمی در اقتصاد خیلی دور از انتظار نیست و از تولیدکننده گرفته تا مصرفکننده توان تامین کالا را از دست میدهند.
شکلگیری تورمهای دو رقمی و ناکارآمدی برنامه دولتهای مختلف برای مبارزه با چالشهای اقتصادی، باعث شکلگیری طرحهایی شده که از آنها به عنوان گشایش اقتصادی یاد میشود.
زمان زیادی از وعده اقتصادی حسن روحانی نگذشته است و رمز و راز گشایش اقتصادی دولت با معرفی در قالب فروش اوراق سلفی نفت به مردم پرده برداری شد. صاحبنظران با محاسبه قیمت هر بشکه نفت یعنی ۹۴۴ هزار تومان و قیمت روز نفت ایران چیزی حدود ۴۲ دلار متوجه شدند که دولت قیمت هر دلار را با مردم ۲۲۵۰۰ تومان حساب کرده است.
این نوع دیدگاه زنگ خطر افزایش مجدد نرخ ارز را به صدا درخواهد آورد و انتقادات زیادی را به همراه داشت.
شوکهای حاصل از صعود قیمت ارز بر اقتصاد
بی توجهی دولت به تبعات نوسانات ارزی علاوه بر ایجاد شوکهای مخرب خطای بزرگی در اقتصاد است که یکی از پیامدهای آن روند صعودی نرخ تورم خواهد بود.
آلبرت بغزیان، تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره آینده قیمت ارز، با توجه به این موضوع که قرار بر آن است که نفت توسط دولت به دلار ۲۲ هزار و پانصد تومان به مردم فروخته شود به اقتصاد ۲۴ گفت: رژیم ارزی کشور دست بانک مرکزی است؛ یک روز اعلام میکند نرخ مدیریت میشود و یک روز اعلام میکند که ما تابع بازار آزاد هستیم، موضوعی که فعلا از زبان رییس کل بانک مرکزی شنیده شده این است که نرخ ارز را مدیریت میکنند. مدیریت یعنی اینکه یک روز تصمیم میگیرند نرخ را کاهش یا افزایش دهند؛ در واقع، تمام نوسانات نرخ ارز را بانک مرکزی انجام داده است.
به گفته بغزیان، سیاست گذاران پولی و ارزی کشور هم این موضوع را اندکی انکار میکنند و میگویند بازار آزاد را هم رصد میکنند، اما بازار آزاد نیز خودش تابعی از نرخ بانک مرکزی شده است، تابع همان نرخی که در صرافی بانک ملی اعلام میشود.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد، این نرخ در بازار با اختلاف ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان برقرار میشود، این موضوع نیست که بانک مرکزی بخواهد از بازار آزاد تبعیت کند و کاملا برعکس این جریان وجود دارد؛ بازار آزاد است که از نرخ بانک مرکزی تبعیت میکند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه، حال این موضوع که دولت بیاید و یک سبدی مانند سبد نفتی را با نفت ۴۰ دلار، به نرخ ۲۲ هزار تومان عرضه کند یعنی در آن روز بر روی تابلوی صرافی قیمت نفت ۲۲ هزار تومان بوده است؛ در غیر این صورت پیش بینی برای افزایش قیمت محصولی که قرار است به مردم فروخته شود خیلی بعید به نظر میرسد.
نقش بانک مرکزی در حفظ قیمت دلار
وی در ادامه پیش بینی خودش را درباره آینده قیمت دلار چنین گفت: تمام این قیمتها به بانک مرکزی بستگی دارند، اگر بانک مرکزی مدیریت کند همین نرخ باقی خواهد ماند.
بیشتر بخوانید: برخورد دلار به هسته سخت؟
به گفته این کارشناسی علوم اقتصادی، زمانی که قیمت دلار به ۱۰ هزار تومان رسید، بانک مرکزی قیمت نرخ دلار رسمی خود را نیز منطبق با آن هدایت و تعیین کرد در حالی که در ادامه نرخ دلار به ۱۳، ۱۸، ۲۲ و ۲۶ هم رسید و باز هم بانک مرکزی بدون تامل قیمت دلار رسمی را به قیمت بازار رساند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: این موضوع نیست که در بازار نرخی باشد و بعد بانک مرکزی بخواهد آن نرخ را بپذیرد و خودش را نیز طبق آن تغییر دهد بلکه جهت دهی تعیین نرخ ارز، از سمت بانک مرکزی است.
به گفته بغزیان، این موضوع که در ذهن بانک مرکزی چه میگذرد را ما نمیتوانیم حدس بزنیم، اما از شواهد پیدا است که بانک مرکزی با توجه به جهشهایی که ایجاد کرده است هراز چندگاهی نرخ ارز را افزایش میدهد، حال شرایطی مانند مسائل ارزی، وخامت در خلیج فارس، شرایط بین المللی روابط سیاسی ایران، همگی دست به دست هم میدهند تا با قیمت نفتی که برقرار میشود و نحوه انتقالش به کشورها و هچنین هزینههایی که دارد، نرخ ارز را بانک مرکزی مشخص کند.
تحلیلگر مسائل اقتصادی ادامه داد: بانک مرکزی هیچگاه این موضوع را قبول نمیکند که بگوید ما نگاه میکنیم که نرخ در بازار چیست و بعد آن را مدیریت میکنیم؛ همانطور که اشاره کردم این موضوع کاملا برعکس است و بازار نگاهش به بانک مرکزی است.
تأثیر ادامه روند سیر صعودی قیمت ارز بر اقتصاد ایران
عضو هیات تجدیدنظر شورای رقابت، نظر خودش را در راستای تأثیر ادامه روند سیر صعودی قیمت ارز در طولانی مدت بر اقتصاد ایران چنین بازگو کرد: هرچه نرخ ارز بالاتر رود، یعنی تورم، بیکاری و رشد اقتصادی منفی نیز بالاتر خواهد رفت.
دکترای تخصصی علوم اقتصادی یادآور شد: ما نمیتوانیم شواهدی را پیدا کنیم که با تغییر نرخ ارز توانسته باشیم صادرات و تولیدات ملی را رشد دهیم یا بیکاری را کم کنیم، پس افزایش نرخ ارز تنها راه میانبری برای گذر موقت از مشکلات فعلی است.
بغزیان یادآور شد: برخی افراد معتقدند که این نوع طرحهای دولت میتواند راهگشا باشد که حرف درستی نیست؛ انتظار مردم از دولت کنترل و نظارت جدی بر بازارهاست نه مداخله و ایجاد تنش!
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با طرح این سوال که چرا به راحتی تمام قصور صورت گرفته در ایجاد بحرانهای اقتصادی مانند افزایش بهای ارز، طلا، سکه و سایر کالاها را متوجه مردم و دلالان میکنند؟ گفت: به راحتی میتوان پاسخ داد که به جرات ۸۰ درصد مردم به شدت کاهش قدرت خرید دارند و برای تامین نیازهای اساسی خود دچار مشکل هستند پس چطور با رقمهای عجیب در این بازار میتوانند به دلال بازی و سفته بازی بپردازند.
عوامل موثر بر رکود اقتصادی
این کارشناس ارشد اقتصاد ادامه داد: اقتصاد تاکنون از این نوع فرضیهها آسیبهای زیادی دیده است. کاهش ارزش پول ملی، کاهش قدرت خرید مردم، کاهش اشتغال و در نهایت افت تولید و صادرات موضوعاتی هستند که نقش متغیرهای اقتصاد کلان بر وقوع تورم رکودی در اقتصاد ایران را پررنگتر میکند.
بغزیان در پایان با تاکید بر اینکه چرا در زمانی که ارز ۱۳ هزار تومانی به ۲۲ هزار تومان رسید و با افزایش قیمتها در بازار، قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی کاهش یافت و از سوی دیگر اشتغال نیز با این تکان ها روند کاهشی گرفت هیچ دستوری برای گشایش اقتصادی و یا توقف چنین پدیدهای صادر نشد؟ گفت: امروز تولید برای تولید کننده دیگر مرقون به صرفه نیست، چون خرید مواد اولیه و واردات ماشین آلات و سایر هزینهها را باید با ارز ۲۲ تا ۲۳ هزار تومانی انجام دهد و هیچ اتفاقی برای افزایش نیاز تولید نیفتاده و در اقتصاد کشور تنها ضرر و زیان بود نه تولید و توسعه! حالا با طرحهایی که هیچ اساس و پایه شفاف و علمی ندارد چطور میخواهند گشایشی در اقتصاد ایجاد کنند!