وی در این مصاحبه، سیاستهای شرکت فولاد مبارکه برای بهبود نرخ بهرهبرداری از ظرفیتهای تولیدی این شرکت را اینچنین تشریح کرد: در راستای افزایش نرخ بهرهبرداری از ظرفیت صنعت فولاد کشور، سیاستهای توسعه و تأمین پایدار مواد معدنی موردنیاز صنایع فولادسازی در بالادست، توازن ظرفیت زنجیرۀ تولید از سنگآهن تا محصول و همچنین توانمندسازی صنایع پاییندستی از جمله اقداماتی است که باید در سطح کلان مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد. در سطح بنگاهها نیز صنایع فولادساز میتوانند با افزایش دانش، استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا و ایجاد جذابیت برای مصرفکننده در مقایسه با رقبای خارجی، نرخ بهرهبرداری از فرایندهای تولید خود را به حداکثرِ مقدارِ ممکن برسانند. این شرکت بهمنظور بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای تولیدی، سیاستهای کلی زیر را سرلوحۀ اهداف خود قرار داده است:
تأمین منابع پایدار معدنی و مدیریت یکپارچۀ تأمین کالاهای استراتژیک و اهرمی برای گروه؛ توسعۀ بازارهای داخلی و افزایش صادرات؛ توسعۀ مشارکتهای ارزشافزا با تولیدکنندگان زنجیرۀ ارزش؛ طراحی و توسعۀ محصولات جدید بهمنظور افزایش کمیت و کیفیت تولید؛ ارتقای زیرساختهای پشتیبانی فنی تولید؛ توسعۀ بومیسازی و حمایت از تولیدات کیفی داخلی.
در ادامۀ این سیاستها، شرکت فولاد مبارکه با توسعۀ خط نورد گرم شمارۀ ۲، باعث تکمیل سبد محصولات نوردی از ضخامت ۰.۱۸ تا ۲۵ میلیمتر خواهد شد. این امر علاوهبر تأمین نیاز بازار داخل، کشور را از واردات بینیاز میکند.
رویکردهایی برای بهبود نرخ بهرهبرداری
شرکت فولاد مبارکۀ اصفهان در ابتدا با بهبود زیرساختهایی همچون توسعۀ تکنولوژی خطوط تولید متناسب با نقشۀ راه تکنولوژی، بهبود کارایی و مصارف فرایندهای تولید و سپس با افزایش کمیت و کیفیت تولید محصولات ویژه (تختال و نوردی) و خلق مشارکتهای ارزشافزا با مصرفکنندگان، به این مهم دست یافته است. تکمیل زنجیرۀ تأمین، خرید معادن سنگآهن، نصب و راهاندازی ماشین ریختهگری شمارۀ ۵، نصب و راهاندازی واحد گاززدایی، نصب و راهاندازی مگامدولها، ارتقای سیستمهای نرمافزاری و توسعۀ منابع انسانی از دیگر فعالیتهای این شرکت در راستای رشد نرخ بهرهبرداری از ظرفیتهای تولید است.
بیشتربخوانید:دستیابی به بالاترین درصد تولید تختال بدون عیب در فولاد مبارکه
شرکت فولاد مبارکه، بر اساس تغییر نیاز بازار و بهمنظور پاسخگویی حداکثری به آن و افزایش تنوع محصول، در زمینههای جدیدی مانند تولید محصولات لوازم خانگی شروع به فعالیت کرده و در این خصوص، نصب و راهاندازی خط تکمیلی ورق رنگی را در دستور کار دارد و ازآنجا که حفاظت از محیطزیست در این شرکت از اهمیت بسیاری برخوردار است، با راهاندازی و بهرهبرداری از کوتینگ کابین در خط رنگی، موجب بهبود عملکرد زیستمحیطی و افزایش سرعت خط شده است.
این شرکت در راستای افزایش بهرهبرداری از ظرفیتهای تولید انواع ورقهای گالوانیزه و قلعاندود، دو استراتژی را در دستور کار قرار داده است:
۱. بهروزرسانی و توسعۀ خطوط سیکل تولید محصول گالوانیزه بهمنظور تولید محصولات جدید متناسب با تغییر نیاز بازار (برای نمونه، تغییر نیاز مصرفی صنایع خودروسازی از محصولات سرد به محصولات گالوانیزۀ خاص) و افزایش کیفیت محصولات قلعاندود بهمنظور تأمین مواد بستهبندی صنایع غذایی؛
۲. افزایش تولید چرخۀ گالوانیزه و قلعاندود (امکانسنجی افزایش سرعت و تدوین نقشۀ دانشی تجهیزات خطوط تولید).
سیاستگذاری مناسب، شاهکلید رفع موانع تولید
شرکتهای معدنی در دهۀ گذشته، با ورود به حوزۀ فولادسازی، باعث از بین رفتن توازن جریان مواد در زنجیرۀ فولاد کشور شدند. با تدابیر شرکت فولاد مبارکۀ اصفهان در زمینۀ سرمایهگذاری در معادن و تکمیل زنجیرۀ تأمین در داخل گروه، نیازهای معدنی تا حدی مرتفع شد، اما خامفروشیهای اخیر، به دلیل ارزآوری زیاد برای شرکتهای بالادستی، مشکلاتی برای این شرکت ایجاد کرده است. وضع تعرفۀ واردات بر محصولات قابلتولید در داخل، بومیسازی، حمایت از صنایع پاییندستی و توسعۀ آنها، تأمین منابع مالی موردنیاز صنایع مرتبط، تسهیل فروش محصولات فولادی در بازار و تسهیل صادرات تولیدات مازاد بر نیاز داخل از جمله سیاستهایی است که میتواند افزایش نرخ بهرهبرداری از حداکثر ظرفیت تولید را در پی داشته باشد.
از آنجا که ایران بزرگترین فولادساز منطقۀ خاورمیانه محسوب میشود، عدم دستیابی به صادرات ۲۱ میلیون تن فولاد، که در طرح جامع فولاد در افق چشمانداز ۱۴۰۴ نیز عنوان شده است، موجب از دست دادن بازارهای جهانی، بهخصوص منطقۀ خاورمیانه خواهد شد و این از دست دادن بازار برای گروه فولاد مبارکه، که بزرگترین تولیدکنندۀ فولاد کشور است، صدمات جبرانناپذیری در پی خواهد داشت.
مشوقهای صادرات، تعرفهها، تسهیلات و... را میتوان از تمهیدات و مساعدتهای دولتیای دانست که در صورت اجرا، کمک شایانی در دستیابی به چشمانداز افق ۱۴۰۴ فولاد کشور خواهد کرد. شرکت فولاد مبارکه، در راستای تحقق این هدف ملی، اقداماتی نظیر انتقال دانش فنی به شرکتهای تازهتأسیس، مشارکت در راهاندازی شرکتهای در حال ساخت و ورود به حوزۀ صنایع معدنی بهمنظور تأمین پایدار مواد اولیه برای مواجهه با این ریسک را در برنامۀ استراتژیک خود قرار داده است.