اقتصاد۲۴- تنوع معترضان به افزایش مستمریهای امسال سازمان آنقدر هست که نتوان به همه مدعیان پاسخی یکسان داد. نوبتی هم باشد بعد از جمعیت حدودا ۳۰۰ هزار نفری بازنشسستگان سخت و زیان آوری که از نادیده گرفته شدن سوابق استحقاقیشان در برنامه متناسب سازی مستمریها شاکی بودند حالا نوبت مستمری بگیران از کار افتاده است تا نارضایتی خود را از سهمشان در اعتبارات متناسب سازی اعلام کنند.
مستمری بگیران از کار افتاده دقیقا چه کسانی هستند؟
وضعیت از کارافتادگی به حالتی اطلاق میشود که نیروی کار برای مدتی موقت یا دائم به دلایل جسمی یا روحی قادر به انجام فعالیت شغلی متعارف و مشخص نباشد؛ مطابق قانون کار این وضعیتی است که اگر برای کارگر اتفاق بیفتد، قانونگذار در مواجهه با آن موارد برخورداری از حق مرخصی استعلاجی، تغییر شغل و در نهایت فسخ قرار داد کار را پیش بینی کرده است.
در قانون تامین اجتماعی، اما قانونگذار صرف نظر از اینکه بیمه شده کارگر یا کارفرماست، برای وضعیت از کارافتادگی دو حالت پرداخت مقرری برای مدت زمان محدود و دیگری پرداخت نامحدود مستمری ازکارافتادگی کلی یا جزئی در نظر گرفته است؛ مطابق همین قانون تشخیص اینکه بیمه شده ناتوان از انجام وظایف شغلی ازکارافتادگان جزئی یا کلی است برعهده کمیسیونی است که پزشکان معتمد سازمان تامین اجتماعی در آن حضور دارند و اگر بیمه شدهای به تشخیص این کمسیون ازکارافتاده کلی تلقی شود آنگاه به او فارغ از سابقه و حق بیمه پرداختی، مستمری تعلق خواهد گرفت که میزان آن کمتر از حداقل مستمری ماهانه نیست.
علیرضا حیدری، نائب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در این خصوص به اقتصاد ۲۴ میگوید: مطابق ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی کف مستمری بیمه شدگانی که ازکارافتاده کلی هستند نمیتواند از حداقل مستمری کمتر باشد، اما سقف مستمری آنها به اندازه میانگین ارزش به روز شده حق بیمهای است که آنها در دو سال آخر پرداخت کرده اند.
در خصوص مستمری بازماندگان نیز وضعیت برهمین روال است؛ بیمه شدگانی که پیش یا پس از صدور حکم بازنشستگی فوت کرده کرده اند و حالا مستمری آنها به نسبت قانونی میان بازماندگانی که اعضای خانواده و بیمه شده تبعی محسوب میشوند، تقسیم میشود.
علیرضا حیدری در این باره میگوید: اگر سابقه بیمه شده فوت شده به اندازه بازنشستگی بود که هیچ تکلیف روشن است و مستمری تمام و کمال پرداخت خواهد شد، اما اگر بیمه شده فوت شده زودتر از بازنشستگی فوت کند و در زمان احتضاز میان سابقه بیمه پردازی او فاصله نیفتاده باشد آنگاه بازهم بازماندگان او مشمول ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی خواهند شد و به حکم قانون معادل یک ماه حداقل مستمری میان بازماندگان تقسیم خواهد شد.
بیشتر بخوانید: دلیل نارضایتی کارگران بازنشسته از متناسبسازی مستمریها چیست؟
از کارافتادهها چند نفرند و چرا ناراضیاند؟
طبق قانون سازمان تامین اجتماعی، این سازمان دست کم در سه مورد به بیمه شدگان مشمول مستمری پرداخت میکند، بازنشستگان، بازماندگان و در نهایت از کار افتادهها که انگار نه از نحوه افزایش مستمریهای سال ۹۹ دلخوشی دارند و نه از سهمی که از اعتبارات متناسب سازی برای آنها در نظر گرفته شده رضایت دارند.
سهم بیمه شدگان ازکارافتاده از جمعیت حدودا ۳.۴ میلیون نفری مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی، اندکی بیش از ۱۴۴ هزار نفر است؛ از این تعداد ۱۵۶۲۸ نفر از کارافتاده کلی ناشی از حوادث کار، ۱۵۶۸۸ نفر از کارافتاده جزئی و ۱۱۲۷۰۵ نفر از کار افتاده کلی غیر از حوادث کار هستند.
در حالت عادی مهمترین فرق اساسی که در قانون تامین اجتماعی میان از کارافتاده کلی با جزئی وجود دارد، این است که کارافتاده کلی، مستمری کامل را دریافت میکند و قانونا اشتغال مجدد او جای شبهه دارد، اما چون مستمری از کارافتاده جزئی کمتر از مستمری کامل است سازمان تامین اجتماعی منعی برای اشتغال مجدد او قائل نشده است.
اما این روزها که موضوع متناسب سازی دریافتی ماهانه عموم مستمریبگیران بحث روز است؛ جمعیت بیمه شدگان از کار افتاده نیز به شکلی دیگر درگیر ماجرا هستند و شرایط متفاوت آنها باعث شده هرگروه از این بیمه شدگان نیز به نوعی از وضعیت موجود ناراضی و دلخور باشند.
علیرضا حیدری، نائب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در خصوص وضعیتی که بعد از اجرای متناسب سازی برای بیمه شدگان ازکار افتاده به وجود آمده است میگوید: به صورت مشخص مزایای اصلی متناسب سازی شامل حال ازکارافتادگان کلی میشود و بر این اساس درآمد ماهیانه هرمستمری بگیری که تا ۱۰ سال سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشد دسته کم ۱۵۰ هزار تومانی افزایش یافته است.
وی ادامه میدهد: در مورد سایر مستمری بگیران از کار افتاده نیز مزایای متناسب سازی طبق جدولی که براساس سابقه و مبلغ ثبت شده در پرونده بیمهای استخراج شده تعلق گرفته است، ولی با این حال واضح است که شماری از این بیمه شدگان از وضع جدید هیچ رضایتی ندارند؛ این نارضایتی میتواند علل متعددی داشته باشد مثلا در زمان بیمه پردازی حق بیمه به طور کامل و واقعی پرداخت نشده یا اینکه در زمان اشتغال فواصل و تاخیرهایی در تشکیل پرونده بیمه و سابقه بیمه پردازی به وجود آمده باشد؛ غیر از این، اما مورد دیگری که میتوان دلیل شایع این نارضایتیها باشد داستان بیمه شدگان از کار افتادهای است که تا قبل از خروج از بازار کار شغلی سخت و زیان آور داشته اند؛ به صورت مشخص این گروه وضعیتی مشابه بازنشستگانی دارند که با استفاده از قانون بازنشستگی مشاغل سخت و زیان آور به صورت پیش از موعد بازنشسته شده اند و حالا در جریان متناسب سازی سازمان تامین اجتماعی وضعیت آنها را نادیده گرفته است.
این فعال صنفی کارگری در توضیح وضعیت به وجود آمده مثالی میزند: فرض کنید که بیمه شدهای کارش از نظر قانونی سخت و زیان آور بوده باشد منتهی به دلیلی پیش از رسیدن به موعد بازنشستگی زودهنگام به عنوان از کار افتاده کلی شناخته شد و حالا هر ماهه سازمان تامین اجتماعی براساس قانون به او مستمری پرداخت میکند که ارزش ریالی آن نه از حداقل مستمری ماهانه سال ۹۹ کمتر است و نه از میانگین به روز شده ۲ سال آخر حق بیمه پرداختی او کمتر است؛ به احتمال زیاد این مستمری بگیر از اینکه سازمان تامین اجتماعی در محاسبه مزایای متناسب سازی او سوابق سخت و زیان آور را لحاظ نکرده شاکی است، اما در عمل سازمان مدعی است که بابت برقراری مستمری هیچ مبلغی تحت عنوان هزینههای اضافی مربوط به بازنشستگی پیش از موعد دریافت نکرده و برای همین نمیتواند برای آن بخش از سوابق وی در محاسبه مزایای متناسب سازی، امتیاز خاص تری قائل شود؛ براین اساس هرقدر که این روزها بازنشستگان پیش از موعد مشاغل سخت و زیان آور خود را محق بدانند که باید در محاسبه مزایای متناسب سازی سوابق سخت و زیان آور آنها لحاظ شود و در مقابل نیز سازمان تامین اجتماعی نیز خود را مقید به این کار بداند، اما در مورد بیمه شدگان ازکار افتاده طرح چنین انتظاری بسیار بعید است؛ هرچند وضعیت اقتصادی جامعه طوری است که دخل هیچ کس با خرجش جور نیست و در این میان طبیعی است مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی و به ویژه بیمه شدگان از کار افتاده به دلیل شرایط خاص جسمی از موقعیت دشوارتر مالی برخوردار باشند.
هیچ شرکتی هم بهم کار نمیده با مادر پیرم زندگی سختی دارم
ازدواج هم نکردم ....
شک نکنین یه جایی باید حساب پس بدن..
چون قراره کار و خدا درست کنه...
پدرم از کار افتاده کلی اعصاب و روان است ،بعضی وقتا که خوبه ،اسایش داریم ولی وقتی قاطی کند ،با کسی پیشش نباشد ،وگرنه بلاء میات سرش ، ما چهارتا خواهریم ،دو تا دانشجو دوتا محصل با حقوق دو میلیون چهارصد هزار تومن ،البته قرار اضافه کنن ،ماهی یک میلیون و دویست هزار تومن اجاره ،برق و گاز آب ،ماهی پانصد هزار تومن وبالا وپائین ، جدیدا که درس اینترنتی شده حداقل ماهانه هر کدام صد هزار تومن تقریبا چهارصد هزار تومن ، خرید نان هم ماهی چهارصد هزار تومن ،اینها را باهم جمع کنید ، دو میلیون وپانصد هزار تومن است ،
نه میشود گوشت خرید ،نه مرغ خرید ،بجزء کتابها و دفاتر درسی که احتیاج داریم
اقای مسئولی که تصمیم میگیرید برای این قشر فقیر و بی بضاعت لطفا جوری کار کنید که فردا در پیشگاه خدا شرمنده ،امثال من نباشید
چی بگم دیگر .. ایکاش پدرمان سالم بود و محتاج نوشتن این مطالب سنگین نبودم