لعیا زنگنه میداند
نیکی کریمی گفت با او مصاحبه کرده است
مادونا هنرمند خوب آمریکا
آن بازیگر را قبول ندارد
محمدمعصومی گرگ زخمی
۲۲:۳۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
خانه سینما و شان پن؟
او گفت داستان سینماگر ایرانی را یافته است
نیکی کریمی سکوت کرد
گرگ زخمی باور نکرد
محمدمعصومی گرگ زخمی
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۰
جامعه انسانی
و
بیگانگی باهم
و
آسیب روانی
سکوت ناراحت است
آشنا اما بیکس است
محمدمعصومی گرگ زخمی
۲۱:۲۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۰
جامعه بشری
بیگانگی باهم
آسیب روانی
ناراحتی سکوت
آشنای بی کس
زندگی جهنمی
محمدمعصومی گرگ زخمی
۰۲:۴۵ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
حزب خدا دوستی و درستی
حزب خدا صداقت و عدالت
حزب خدا معرفت و شعور
حزب خدا عشق و محبت
با مرام خوب انسانیت ................
هرکس که بود
مرد بود و نامرد نبود
زن بود و نازن نبود
محمدمعصومی
۰۶:۳۶ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
اسپارتاکوس روی صلیب
رم شهر بی دفاع
سوفیا لورن در سقوط امپراتوری روم
زندگی شیرین سینمای ایتالیاست
این آرزوی کل دنیاست
دیارفراموش شده کل دنیاست
گلهای این باغ زمین بدون نور بود
ناراحتی پژمردگی افسردگی نوری نبود
خدا نور آسمانها و زمین بود
.................... گرگ زخمی
محمدمعصومی گرگ زخمی
۰۶:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۰۹
پرستو صالحی
نوشته کار نامداری نبود
عوامفریبانه کار دیگری بود
کار آزاده پاک کردن آن بود
سطحی نگاه کردن خطا بود
تاریکی و مهتاب دوست او بود
محمدمعصومی گرگ زخمی
۱۶:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۰۹
نیکی کریمی
عاشق گرگ دوپا
ولی اما
فمن نیستی
محمدمعصومی گرگ زخمی
۱۴:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۰
آزاده نامداری
باحجاب صادقانه بود و
در آن مهمانی بیحجاب بی ریا بود
محمدمعصومی
۱۲:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
وقتی که محیط زیست در یک جامعه
درد و رنج بود
آزاده دخترانی که اهل خودکشی نبود حتی
به مرگ خود راضی میشوند
نیکی کریمی گفت با او مصاحبه کرده است
مادونا هنرمند خوب آمریکا
آن بازیگر را قبول ندارد
او گفت داستان سینماگر ایرانی را یافته است
نیکی کریمی سکوت کرد
گرگ زخمی باور نکرد
و
بیگانگی باهم
و
آسیب روانی
سکوت ناراحت است
آشنا اما بیکس است
بیگانگی باهم
آسیب روانی
ناراحتی سکوت
آشنای بی کس
زندگی جهنمی
حزب خدا صداقت و عدالت
حزب خدا معرفت و شعور
حزب خدا عشق و محبت
با مرام خوب انسانیت ................
هرکس که بود
مرد بود و نامرد نبود
زن بود و نازن نبود
رم شهر بی دفاع
سوفیا لورن در سقوط امپراتوری روم
زندگی شیرین سینمای ایتالیاست
این آرزوی کل دنیاست
دیارفراموش شده کل دنیاست
گلهای این باغ زمین بدون نور بود
ناراحتی پژمردگی افسردگی نوری نبود
خدا نور آسمانها و زمین بود
.................... گرگ زخمی
نوشته کار نامداری نبود
عوامفریبانه کار دیگری بود
کار آزاده پاک کردن آن بود
سطحی نگاه کردن خطا بود
تاریکی و مهتاب دوست او بود
عاشق گرگ دوپا
ولی اما
فمن نیستی
باحجاب صادقانه بود و
در آن مهمانی بیحجاب بی ریا بود
درد و رنج بود
آزاده دخترانی که اهل خودکشی نبود حتی
به مرگ خود راضی میشوند