تاریخ انتشار: ۱۷:۰۳ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
/یادداشتی از سعید لیلاز/

چرا تورم مهار نشد؟

تورم دراقتصاد ایران ازاواخر دهه ۴۰ شمسی به یک پدیده و بیماری مزمن تبدیل شد. مزمن شدن تورم درایران به دوره‌ای بازمی‌گردد که دردهه ۴۰ دلار‌های نفتی وارد اقتصاد کشور شد و برای جذب آن معادلش ریال چاپ شد.

اقتصاد۲۴ - همان معضلی که از آن با نام بیماری هلندی یاد می‌شود. پس‌ از دهه ۵۰ شمسی و اوایل انقلاب اسلامی یعنی حدود ۱۵ سال پس‌از برنامه سوم توسعه که با اصلاحات ارضی نیز همزمان بود، حجم دولت آنقدر بزرگ شد که برای تأمین هزینه‌های خود باید میان تزریق دلار‌های نفتی به اقتصاد یا استقراض از بانک مرکزی یکی را انتخاب می‌کرد؛ بنابراین دراین دوره بزرگی اندازه و وظایفی که برعهده دولت گذاشته شد، به‌عنوان یکی از عوامل مهم تورم درکشور شناخته می‌شود. در حدود ۷ سال گذشته نیز با وجودی که دولت به میزان زیادی استقراض از بانک مرکزی را کاهش داده است، اما پدیده دیگری به‌نام فساد در شبکه بانکی که قیمت تمام شده پول درآن از قیمت فروش پول بیشتر است، محرک جدیدی برای رشد نرخ تورم بوده که تا سال گذشته سهم بالایی در تورم زایی داشته است چرا که شبکه بانکی برای ترازکردن صورت‌های مالی خود به اضافه برداشت از بانک مرکزی روی می‌آورند و موجب چاپ بیشتر پول می‌شوند. مشکلی که با وجود مقابله جدی با آن همچنان وجود دارد.

برهمین اساس با توجه به مزمن بودن تورم دراقتصاد ایران، در تمام ۵۰ سال گذشته تنها در چهار سال شامل ۱۳۶۴، ۱۳۶۹، ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ شاهد تورم تک رقمی بوده‌ایم و درمابقی سال‌ها نرخ تورم دراقتصاد دورقمی بوده و تا ۵۰ درصد در سال ۱۳۷۴ هم افزایش یافته است.

درسال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ در دولت یازدهم که تورم درکشور تک رقمی شد، این مهم از طریق افزایش عرضه کل رخ داد و موجب شد تا تورم مهار شود. در این سال‌ها عرضه کل به‌صورت عمده از محل افزایش درآمد‌های ارزی و فروش نفت بواسطه لغو تحریم‌ها صورت گرفت به‌طوری که درآمد ارزی ۳۳ میلیارد دلاری درسال ۱۳۹۴ در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به میزان قابل توجهی افزایش یافت. اما در سال ۱۳۹۷ علاوه برمشکلات ساختاری و سنتی مانند کسری بودجه و فساد شبکه بانکی که باعث رشد نرخ تورم می‌شود، مشکل دیگری به‌نام تحریم به اقتصاد ایران افزوده شد که عرضه کل را بواسطه کاهش درآمد‌های ارزی و نفتی بشدت کاهش داد. این درحالی است که نقدینگی با همان آهنگ قبلی رشد کرد. درهمین دوران بحران مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز که ناشی از فساد درکشور بود، نیز تأثیر منفی شدیدی براقتصاد ایران داشت به‌طوری که دولت برای پرداخت سپرده‌های سپرده‌گذاران دراین مؤسسات، ۳۳ هزار میلیارد تومان پرداخت کرد که با ضریب فزاینده این مبلغ ۲۶۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید دراقتصاد خلق کرد که این حجم معادل ۱۴ درصد از کل نقدینگی تاریخ اقتصاد ایران است. درکنار این مسائل اقتصاد ایران با بدترین تحریم تاریخ کشور و سومین تحریم شدید در تاریخ دنیا مواجه شد که از سوی امریکا برایران تحمیل شد.

پس‌ از گذشت حدود ۲۰ ماه از اعمال شدیدترین تحریم‌ها علیه اقتصاد ایران که تقریباً تمام آثارآن درحال جذب بود، بحران چهارمی دراقتصاد ایران این بار ناشی از شیوع کرونا پدیدار شد که تاکنون ۳ تا ۴ درصد از اقتصاد ملی را بلعیده و موجب شده است تا هزینه‌های دولت برای حمایت از اقشار کم درآمد و همچنین کسب و کار‌های آسیب دیده از کرونا بشدت افزایش یابد. برهمین اساس دولت مجبور به چاپ اسکناس شد به طوری که برداشت یک میلیارد یورویی از صندوق توسعه ملی برای مقابله با کرونا حدود ۲۰ هزارمیلیارد تومان پول پرقدرت به اقتصاد ایران تزریق کرد؛ بنابراین درطول این سال‌ها نه تنها مشکلات ساختاری و سنتی رشد تورم دراقتصاد ایران حل نشده است، بلکه دو مشکل جدید نیز به آن‌ها اضافه شده است. دراین مدت دولت تقریباً مشکل سوم یعنی تحریم‌ها را جذب و رفع کرده است، اما همچنان سه مشکل دیگر باقی است به طوری که کسری بودجه همچنان ادامه دارد، دولت یارانه سنگینی برای مقابله با کرونا پرداخت می‌کند و فساد شبکه بانکی نیزپابرجاست. درهمین راستا به نظر می‌رسد با وجود کاهش قابل توجه شتاب نرخ تورم درماه‌های اخیر نمی‌توان انتظار تک‌رقمی شدن تورم درآینده نزدیک را داشت. درشرایطی که درمهرماه امسال نرخ تورم ماهانه به ۷ درصد رسیده بود این نرخ درآبان به ۵.۲ درصد، درآذر به ۲ درصد و در دی ماه به ۱.۸ درصد رسیده است و پیش‌بینی می‌شود با این روند دربهمن و اسفند سال‌جاری این نرخ به حدود یک درصد کاهش یابد، ولی درآینده نزدیک شاهد افت قابل توجه تورم نخواهیم بود.

نویسنده: سعید لیلاز

نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۲:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۵
واقعا که .‌.‌.‌‌‌‌..... عجب اراجیفی!
چه تحلیلهای آبکی!!!!
لیلاز فقط در حال پیچاندن افکار عمومی با ادله های بدون پشتوانه و در بعضی اوقات هم تصحیح بیانات گذشته که واقعا مایه خجالت و تناقض گفتار در ارتباط با اقتصاد کشور بعضی مواقع باعث پریشانی ،خشم و بدبینی همچنین ابراز نگرانی های جامعه از آینده کشور و نسل جوان که به لحاظ ثابت نبودن در امور مخارج و آینده توان برنامه ریزیهای بلند مدت برای آینده خویش را ندارند آنهم به دلیل اینکه ادعاهای افرادی مثل لیلاز که در همه موارد خودی نشان داده همانطور که در گفتارش که اگر مردم تا تیر یا مرداد ماه دوام آوردند بحران را پشت سر خواهیم گذاشت بعد حالا اومده باز هم ....‌‌ تحویل مردم میده!
ارسال نظر