تاریخ انتشار: ۱۵:۵۳ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۹
یادداشتی به مناسبت ۱۴ اسفند

محمد مصدق، اقتصاد بدون نفت یا فروپاشی سیاسی و اقتصادی؟

اقتصاد۲۴ - نجات بهرامی: اگر چه در ارتباط با دولت ناپایدار دکتر مصدق و برنامه‌های سیاسی و اقتصادی آن کتاب‌ها و مقالات متعدد نوشته شده و سخنرانی‌ها و میزگردهای فراوان شکل گرفته اما شیوه سقوط این دولت و کینه های فراموش نشده ای که هنوز هم در فضای سیاسی ایران به یادگار مانده است، باعث تداوم جدالهای سیاسی بر سر کارنامه آن دولت شده است. در این زمینه هر چه از فضای احساسی و شعارزده آن دوران دورتر می شویم، اتفاقات مرتبط با آن نیز شفاف تر و واقعی تر در افکار عمومی و رسانه ها بیان می شود. در ماه اسفند که هم ملی شدن نفت در آن اتفاق افتاده و هم چهاردهم این ماه سالروز درگذشت مصدق است، اشاره به چند نکته در ارتباط با وی و کارنامه دولتش را خالی از فایده نمی دانم.

۱ - نهادگریزی و پوپولیسم با مصدق جانی تازه گرفت. حرکتهای عجیب و یک جانبه مصدق برای تحت تاثیر قرار دادن مجلس و توسل به توده مردم با هدف پیشبرد ایده ها و برنامه هایش موضوعی  نیست که بر کسی پوشیده باشد. این که برای منکوب کردن نمایندگان مخالف، از مجلس بیرون می آید و بر دوش مردمی که بیرون مجلس جمع کرده سخنرانی می کند و با افتخار هم می گوید که هر جا مردم هستند، آنجا مجلس است، عریان ترین چهره پوپولیسم بود که اتفاقا الگوی افراد و جریانهای دیگری شد و منشا رویکردهای خطرناک بعدی گردید. وی در ارتباط با ملی شدن نفت فضایی به شدت دوقطبی و تهاجمی ایجاد کرده بود تا با استفاده از آن مجال تصمیم گیری صحیح را از مجلس بگیرد، نظرات دقیق و منطقی مخالفان را منکوب کند و فرصت شنیده شدن را از آنها بگیرد. رزم آرا از جمله مخالفان شیوه غیرمنطقی ملی شدن نفت بود که بعد از ابراز مخالفتش با این کار به اندازه ای تکفیر شد و تحت فشار قرار گرفت که زمینه ترور و مرگش فراهم شد.

 
۲ - آیا مصدق مبدعِ اقتصاد بدون نفت بود؟ این ادعا در دهه های متمادی آن قدر تکرار شده و سایه جریان های فکری و گفتمان های مدافع آن نیز آن قدر سنگین بوده که یا به شکل اساسی نقد نشده و یا اگر هم نقدهایی بر آن وارد شده، چندان دیده و شنیده نشده است. حتی به این سوال ساده پاسخ داده نشده که اصول این اقتصاد بدون نفت چیست و چه زمانی تدوین شد؟ این واقعیت که کار را به نقطه ای برسانیم که استخراج نفت به خاطر تاکید دیوانه وار بر سیاستهای غلط، به صفر برسد و توان احصا و فروش آن را نداشته باشیم، نامش هر چه که باشد، ابداعِ اقتصادِ بدون نفت نمی تواند باشد. اقتصاد بدون نفت آن است که در عین برخورداری از درآمد نفت، سیاستهایی در پیش بگیریم که اقتصاد ما چندان متاثر از آن نباشد و موجب تکوین دولت رانتیر و سایر خطرات جانبی ناشی از درآمدهای سرشار نفتی نشود. اما اینکه پایه و اساس برنامه های سیاسی خود را بر موضوع نفت قرار دهیم و ملی کردن آن را علیرغم توصیه های کارشناسان و متخصصان، ابزار ارتقای قدرت سیاسی کنیم و پس از وقوع بحران و عدم توانایی در اداره کشور مدعی شویم که اقتصاد بدون نفت ایجاد کرده ایم.
 
۳ - استاندارد دوگانه مصدق و دوستانش در نگاه به واژه "مردم" . مصدق و اغلب هواداران وی در استفاده از واژه مردم به شکلی دوگانه و متضاد عمل می کردند. آنها در مواقع ضرورت از جمعیت و قشون مردمی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کردند و در همان حال مردم را نقطه محوری سیاست ها و تصمیمات خود اعلام می کردند. در سطور فوق اشاره کردم که مخالفت نمایندگان مجلس شورای ملی که خود نیز مثل مصدق به مجلس راه پیدا کرده بودند، باعث شد تا وی از مجلس بیرون آمده و در میان جمعیت جمع شده مقابل مجلس سخنرانی کند و از طریق آنها نمایندگان را تحت فشار قرار دهد. حال نگاه کنید به حادثه نهم اسفند ۱۳۳۱ و مشاهده کنید هواداران مصدق آن را چگونه تشریح کرده اند. در آن روز مصدق برای خداحافظی و مذاکره با شاه به دربار رفته بود و در این زمان جمعیت زیادی از هوادارن شاه که به فشارهای مصدق برای خروج شاه معترض بودند، در آنجا تجمع می کنند و علیه مصدق شعار می دهند و در نهایت مصدق از در دیگری فرار کرده و از آنجا دور می شود. کتابها و آثار دوستان مصدق در ارتباط با این روز، سرشار از واژگانی چون توطئه قتل مصدق و حمله اراذل و اوباش و جیره خواران و ... است اما کسانی که به حمایت از مصدق تجمع می کردند و نمایندگان مجلس را تهدید می کردند و یا با چوپ و چماق به گروههای و تجمعات و نشریات حمله می کردند، ملت قهرمان خطاب می شوند.
ارسال نظر