اقتصاد ۲۴- روابط ایران و عربستان سعودی پایین و بالا کم نداشته و ریشهای به قدمت تاریخ این منطقه دارد. از بخش باستانی آن که صرفنظر کنیم، در تاریخ معاصر نیز دو کشور روابط خطی و دارای ثباتی نداشتهاند. گاه از در دوستی وارد شدند، گاهی مماشات و صبوری پیشه کردند و اوقاتی نیز عملا رودررو شدند؛ ازجمله در سالهای اخیر که اوج آن حمله به سفارت عربستان و تعطیلی و قطع روابط دیپلماتیک دو کشور بود.
سال ۱۳۹۴ معترضان به اعدام شیخ نمر به سفارت عربستان سعودی در تهران حمله کردند و با آتشزدن بخشهایی از ساختمان سفارت به برخی دفاتر آن آسیب وارد کردند. سخنگوی وقت وزارت خارجه ایران ضمن محکومکردن اعدام شیخ نمر «بر ضرورت امنیت اماکن دیپلماتیک عربستان سعودی در تهران و مشهد مقدس» تأکید کرد، اما همچنین گفت اعدام این روحانی شیعه «برای خانواده سلطنتی این کشور تاوان سختی» به همراه خواهد داشت. پستی و بلندی روابط دو کشور را باید در حوزه دیپلماسی دنبال کرد، اما اکنون مدتی است که دو کشور به ظاهر از دوره اوج تنش فاصله گرفته و به واقع هم مشغول مذاکره هستند. هنوز نتیجهای از سوی طرفین اعلام نشده، اما تا آنجا که به اقتصاد مربوط است، حالا موضوع اتوبان مشهد- کربلا- مکه جدی به نظر میآید و همین دیروز هم خبری مبنی بر صادرات کاشی ایرانی به عربستان منتشر شد.
روحالله لطیفی، سخنگوی گمرک ایران، با اعلام این خبر گفت: «بعد از یکسالونیم قطعی روابط، صادرات به عربستان همزمان با مذاکرات دو کشور اتفاق افتاده که خبر خوبی به حساب میآید» و در تشریح آن گفت: «از ۳۹ هزار دلار صادرات به عربستان، شش هزار دلار مربوط به صادرات کاشی و ۳۳ هزار دلار مربوط به صادرات شیشههای کروی مورد نیاز در علائم رانندگی است».
۳۹ هزار دلار برای دو کشور بزرگ نفتی جهان عددی نیست، اما شاید نشانهای از بهبود اوضاع باشد. در حقیقت امر نیز روابط اقتصادی دو کشور هیچگاه از سطح معینی بالاتر نرفت و کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار بود، ولی به گفته برخی تا ۴۰۰ میلیون دلار هم بالا رفت که باز بسیار اندک است؛ عملا یعنی صفر. بااینحال، اینگونه نیست که روابط تجاری دو کشور را منحصر به معاملات مستقیم دانست؛ برای نمونه رئیس کنفدراسیون صادرات ایران درباره نقش عربستان بر توسعه روابط تجاری ایران با کشورهای عربی به ایسنا گفت: «ممکن است ما با عربستان حجم تجارت زیادی نداشته باشیم، اما تأثیرگذاری و جایگاه عربستان در سیاست گذاری کشورهای عربی در حوزه سیاست خارجی آنها بسیار زیاد است.
بیشتر بخوانید: اسرائیل به دنبال ایجاد بی ثباتی علیه ایران است
با توجه به اختلافاتی که متأسفانه بین ایران و عربستان پیش آمد و با بستهشدن سفارت عربستان، شاهد بودیم اغلب کشورهای عربی نیز روابط خود را با ایران تقلیل دادند. از این جهت ارتباط مجدد با عربستان نهتنها از بُعد سیاسی و ارتباط با مهمترین کشور عربی ضروری است، بلکه میتواند در تجارت ما نیز تأثیر داشته باشد». این تأثیر قابل توجه است؛ چراکه مثلا تجارت با امارات را دربر میگیرد که برای ایران بسیار حائز اهمیت است و از نظر سیاسی به سعودی گره خورده. عربستان خود بازار بزرگی است و سالانه ۱۴۰ میلیارد دلار واردات دارد و ورود به آن بازار چه به دلیل سیاسی و چه به دلیل رقبای قدرتمندی که به عربستان صادرات دارند، اهمیت دارد، اما بخش مهم دیگری که اقتصاد دو کشور را خواهناخواه به یکدیگر متصل میکند و سرنوشت و نان شب هر دو در گرو آن است، نفت است و عضویت در اوپک.
در جبهه نفت نیز دو کشور گاه به رویارویی میرسند؛ از جمله آن میتوان به اعلام آمادگی عربستان برای جبران حذف ایران از بازار نفت اشاره کرد. بازیهای قیمتی نیز وجود دارد که حداقل در دو مورد رفتار عربستان در بازار را به مشکلات سیاسیاش با ایران و در جهت اعمال فشار بر کشورمان مربوط میدانند. برای اطلاع بیشتر از موضوع با صباح زنگنه، سفیر اسبق ایران در سازمان همکاریهای اسلامی و کارشناس جهان عرب گفتگو کردیم.
از آقای صباح زنگنه میپرسیم به شکل سنتی روابط اقتصادی ایران و عربستان در چه سطحی بوده است؟ در بهترین حالت روابط ما رقم معتنابهی نبوده است؛ چیزی حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ دلار نهایتا که عمده آن محصولات غذایی نظیر میوه و نیز محصولات صنعتی که بیشتر آن تولیدات پتروشیمی است. سؤال این است که این ظرفیت دو کشور است یا معضل سیاسی؟ زنگنه معتقد است عمده آن محدودیتهای سیاسی است که عربستان قائل میشود. زمانی بود که شرایط بسیار مساعد بود و حتی یک مرکز تجارت ایرانی هم در جده تأسیس شد که محصولات ما مانند فرش ماشینی و دستباف صادر شد. در کنار آن هم پسته و زعفران که همه اینها مربوط به دوره انتهایی ریاستجمهوری هاشمی و بخشی هم ابتدای کار آقای خاتمی بود.
ایران در دو طرح پتروشیمی سعودی سرمایهگذاری کرد و سعودی نیز در یک طرح پتروشیمی ایران که اینها بهعنوان آزمون برای شناخت وضعیت و قوانین و تمرین برای کارهای بیشتر بود. این کار را آقای نعمتزاده بنا بر پیشنهادی که به ایشان شد بهعنوان جایگزینی برای صادرات و واردات متقابل صورت داد؛ به نوعی یک گارانتی برای سرمایهگذاریهای بیشتر. بخش خصوصی عربستان حتی در صنایع غذایی ایران نظیر روغن و آبمیوهجات سرمایهگذاری کرد که هنوز هم فعال است.
از سابقه اتاق بازرگانی مشترک میپرسیم. صباح زنگنه میگوید: اتاق بازرگانی وجود داشت و نسبتا فعال هم بود. رفتوآمد صورت میگرفت. در همان زمان هاشمی اتاقهای بازرگانی عربستان مشترکا در ایران نمایشگاه برگزار کردند و ایران هم نمایشگاههایی در ریاض و جده برپا کرد. میپرسیم سطح واقعبینانه روابط در بهترین شرایط چقدر است؟ سقفی که من تصور میکنم میشود به آن واقعبینانه گفت، حداکثر دو تا سه میلیارد دلار است. دلیل آن هم این است که عربستان در صنایع پیشرفت خوبی داشته، اما این هم هست که به مس ایران و برخی محصولات فلزی و شماری از تولیدات پالایشگاهی که ما بیشتر داریم نیاز دارد. ما هم به پتروشیمی هایتک عربستان نیازمندیم که میتواند مکمل باشد. برای مواد غذایی و بهخصوص میوهجات بازار عربستان بسیار مستعد و بزرگ است.
حتی صادرات آبمعدنی ایران هم رقمی مناسب خواهد داشت و اضافه کنید گوسفند، زعفران و پسته ایرانی را. از این دیپلمات سابق و کارشناس مسائل جهان عرب میپرسیم آیا روابط اقتصادی دو کشور این توانایی را دارد که ضامن مناسبات سیاسی باشد؟ ببینید، تنها راه مشارکت در صنایع، پتروشیمیها و کشاورزی است که میتواند ضمانت سیاسی داشته باشد. اما با توجه به بازار باز عربستان سقفی که ایران میتواند به آن برسد، در حدی نخواهد بود که روی تصمیمگیریهای سیاسی اثر بگذارد یا بازدارندگی ایجاد کند. باز میپرسیم به شکل مصنوعی هم نمیشود این کار را کرد؟ گرچه بعید، اما ممکن است.
بر فرض امکان، ولی مشارکت در طرحهای یکدیگر است که میتواند ضامن ثبات سیاسی باشد. به همین دلیل مثلا پتروشیمی هنوز گزینهای در دسترس است. همچنین دو کشور میتوانند در خرید انبوه نهادههای کشاورزی و مواد خام صنایع در سطح دنیا همکاری کنند و مشترکا بهترین قیمتها را داشته باشند. اقتصاد ایران میتواند از سیستم بانکی عربستان استفاده کند. چنین کاری قطعا باعث ۱۰ تا ۱۵ درصد صرفهجویی در کل معاملات خارجی ایران میشود.
همچنین گردشگری ایران برای سعودیها بسیار جذاب است. البته خود سعودی دستاوردهای بزرگی در این زمینه داشته است؛ چه پذیرفتن حاجی، چه در عمره و چه بازدید از شهرهای پیغمبرانی نظیر عاد و ثمود و صالح که تا حدود ۱۰ سال پیش شهرهای ممنوعه بودند، اما امروز دیدن آنها که عملا نادیدهاند برای جهانیان جذاب است. توریسم ایران هم تاریخی و جذاب است و هم در مناطق شمالی به شکل جغرافیایی جذاب است. این راه بسیار پررونق خواهد بود. امیدواریم تا جهان بار دیگر به دست آدمهای نامعقولی مثل ترامپ نیفتاده است، گشایشی بشود.