اقتصاد ۲۴- میرا قربانی فر- عصر دیروز بالاخره نشست افتتاحیه کمیسیون مشترک برجام به ریاست مشترک «علی باقری»، رئیس هیأت مذاکرهکننده ایران و «انریکه مورا»، معاون دبیرکل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا و با حضور هیأتهای ایران، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، آلمان و اتحادیه اروپا برگزار شد. نشست برای مذاکراتی که حالا بار دیگر پس از یک روند فرسایشی آغاز به کار کرده است. دور هفتم مذاکرات «احیای برجام» یا آنطور که تیم جدید مذاکره کننده ایرانی اصرار دارد آنرا «مذاکرات رفع تحریم» بخواند، آغاز خواهد شد. گفتگوهایی که تصویری چندان روشنی پیشروی کارشناسان برنامه هستهای ایران قرار نداده و همه منتظرند ببینند تیم جدید ایرانی با چه رویکردی قرار است پای میز مذاکرات بنشیند.
امااگر مبنای تحلیل را فعلا تنها بر اساس، اظهارنظرهای طرفین در رسانهها و بیانیههای سیاسی و تحلیلهای رسانهای قرار دهیم به نظر میرسد که شکاف میان طرفین مذاکرات آنقدری عمیق است که نه با یک دور گفتگو، که با آمدنها و رفتنها بسیار شاید بتوان به توافقی دست یافت. اما در عین حال عرصه مذاکرات دیپلماتیک همواره ابتکارها و راهحلهایی در جیب خود دارد که گاه میتواند مطالبات دور از هم را نیز جایی به تقاطع نزدیکی برساند.
موضوع مذاکرات تازه درباهر برجام در وین باعث شد تا به سراغ دکتر «حمیدرضا آصفی» سخنگو سابق وزرات امور خارجه در دولتهای خاتمی و احمدینژاد و هم چنین سفیر وی سفیر سابق ایران در کشورهای امارات متحده عربی، آلمان و فرانسه برویم و نظرات این کارشناس و دیپلمات سابق کارکشته را درباره شرایط پیش روی ایران در وین جویا شویم. دکتر «حمیدرضا آصفی» در اوایل سال ۱۳۶۳ وارد وزارت خارجه شد و هشت سال به عنوان اولین و آخرین سفیر ایران عهدهدار سفارت جمهوری اسلامی در آلمان شرقی بود، بعد از اتمام دوره سفارت به مدت ۴ سال مدیرکل آمریکا و سپس مدیرکل غرب اروپا بود و به مدت پنج سال نیز به عنوان سفیر ایران در فرانسه فعالیت کرده است.
در روزهای اخیر از تحلیل گران داخلی و خارجی زیاد میشنویم که این مذاکرات فرصت آخر است یا مذاکرات نهایی است یا درباره تبعات این که هم چنان مذاکرات فرسایشی شود، اخطار داده میشود. فکر میکنید باید واقعا این مذاکرات را فرصت آخر دانست؟
اگر حتی این مذاکرات را فرصت نهایی یا آخر بدانیم، این فرصت آخر برای طرف مقابل است نه ایران.
ایران در همه این مدت همواره در روند درست قرار گرفته و تاکنون نیز به برجام وفادار بوده است. از سوی دیگر جمهوری اسلامی تاکنون فقط هزینه برجام را داده است و طرف مقابل استفاده کرده، چون ما همواره محدودیتهایی را داشته ایم. توجه کنید که در تمام این مدت تحریمها وجود داشته و هم چنان اعمال شده اند. یعنی تاکنون جمهوری اسلامی هزینه داده است و طرف مقابل منفعت داشته است و از این پس این معادله باید تغییر کند.
حالا طرف مقابل مقداری نیز هزینه بپردازد و این بار ما سود ببریم. توجه کنید روش غربیها خیلی تاکنون زشت و بد بوده است.
ببینید به تازگی در مقالهای در «دیلی تلگراف» دیدم که وزیر خارجه انگلیس به همراه همتای اسرائیلی خود مقالهای مشترک علیه ایران نوشته اند و منتشر شده است. این کار در روزهای منتهی به آغاز دور جدید مذاکرات چه معنی میتواند داشته باشد. این که در این شرایط که زمان آغاز مذاکرات است با وزیر خارجه کشوری که دشمنی آشکار با ایران دارد مقاله مشترک علیه کشور طرف مذاکره بنویسی و منتشر شود خود نشان میدهد که حداقل بخشی از طرفهای مذاکره پیشاپیش وارد زمین بازی اسرائیل شده اند و منویات اسرائیل را دنبال میکنند و به نظر این رفتار یک خطای بزرگ از سوی دولت انگلستان و نشان دهنده سوءنیت آنان بود.
بیشتر بخوانید: بریتانیا و اسرائیل: برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای شب و روز تلاش میکنیم
در پاسخ به سوال شما نیز باید بگویم، که من فکر میکنم این دوره از مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید. چون به نظر میرسد درخواستها و مطالبات طرفین مذاکره با هم فاصله دارد و شاید باید به مرور زمان و طی دو یا سه دوره آتی، یا هر چند دوره دیگر که مذاکرات و روندش مشخص خواهد کرد، این فاصلهها کمتر شود.
منتهی این همواره روش طرفهای غربی بوده است که با زیر فشار قرار دادن از لحاظ زمان (که دیگر زمانی نیست و دور آخر است و فرصت آخر است) سعی میکنند ایران را تحت فشار مضاعف بگذارند و این روش را تقریبا برای ۴۰ سال است که به کار میبرند.
من اخیرا که تاریخ روابط خارجی جمهوری اسلامی را میکردم، می دیدم در سال ۱۳۷۱ تقریبا همه همین کشورهای واسطه فعلی به سراغ ایران میآمدند و میگفتند امسال سالی است که اسرائیل به شما حمله خواهد کرد. توجه کنید میخواهم با نگاهی به تاریخ روابط جمهوری اسلامی بگویم که این مدل تهدیدها همیشه بوده است.
البته من ابدا نمیگویم که باید تهدیدها را نادیده گرفت یا دست کم گرفت، حتما باید تهدید را جدی گرفت، ولی تهدید نباید باعث شود که ایران از حقوق خودش بگذرد.
قطعا انتشار مقاله مشترک بین وزیران خارجه اسرائیل و انگلستان، آن هم با محتوای تهدید ایران در آستانه دور تازه مذاکرات قطعا رفتار خلاف اصول دیپلماسی است به خصوص که انگلستان یکی از کشورهای طرف مذاکره با ایران است. اما در مقابل رسانههای دیگری نیز در گزارشهای خود اشاره به اختلاف بین آمریکا و اسرائیل بر سر توافق با ایران کرده اند. مثلا المیادین در گزارشی به اختلافات داخلی در دولت اسرائیل بر سر ایران اشاره میکند یا به اختلاف بایدن و بنت بر سر ایران اشاره میکند و حتی هاآرتص به عنوان رسانه اسرائیلی به صراحت در گزارشی اخیرا به اختلافات آمریکا و اسرائیل بر سر ایران میپردازد. مساله اختلاف بین اسرائیل و آمریکا بر سر ایران در برخی رسانهها پررنگتر از همیشه دیده میشود. شما تصور میکنید اختلاف جدی یا بنیادینی بین اسرائیل و آمریکا بر سر توافق هستهای یا مذاکره با ایران وجود دارد؟
در راهبرد و هدف خیر، ولی در روشها بله با هم اختلاف دارند. این حرفی است که نقریبا خود طرفهای غربی نیز به آن اذعان دارد. برای مثال آقای «رابرت مالی» به این موضوع اشاره کرده که ما برجام را میخواهیم برای پلههای بعدی!
رژیم صهیونستی تصور میکند که باید همه پلهها را با هم طی کند و پیش برود. آمریکا، اما مخالف در روش است و معتقد است ابتدا باید فعلا برجام را قطعی و محکم کند و از آن به عنوان سکو برای موضوعات منطقهای و توان دفاعی جمهوری اسلامی استفاده کند. پس با همین تعاریف خود طرفهای مقابل، مشخص است که در روشها با هم اختلاف دارند، اما در راهبرد و هدف نهایی با هم فرقی ندارند.
بیشتر بخوانید: گفتگوهای احیای برجام یا مذاکرات رفع تحریمها
پیش بینیها درباره فعال شدن مکانیسم ماشه را چطور ارزیابی میکنید؟ این که برخی کارشناسان فعال شدن یا نشدن مکانیسم ماشه را به این دوره از مذاکرات پیوند میزنند، به خصوص با سازوکار پیچیده فعال شدن این مکانیسم، آیا واقعا باید نگرانی برای فعال شدن مکانیسم ماشه در طرف ایرانی وجود داشته باشد؟
تصور نمیکنم با همه فشارها، اما آمریکاییها یا اروپاییها بخواهند دست به انتحار در این بازه زمانی بزنند و فعال کردن مکانیسم ماشه یعنی دست زدن به همان انتحار.
فعال شدن مکانیسم ماشه فقط برای ایران مضر نیست بلکه راه آخر طرف مقابل و دست زدن به انتحار برای آنان نیز هست. مکانیسم ماشه، پروسه اجرایی خودش را دارد و زمان بر است و به راحتی و به سرعت فعال نمیشود، شروطی لازم دارد که طرف ایرانی دست به انجام آنان نزده است. مکانیسم ماشه مثل کلت نیست که فشار بدهند و راه بیافتد.
بعد اصلا فرض کنیم مکانیزم ماشه فعال شود و تحریمها نیز اعمال شود، آیا واقعا سختتر از وضعیت فعلی برای ایران میشود؟ دیگر سختتر نمیشود.
آمریکا تقریبا هر کاری توانسته علیه ما انجام داده است. در مقوله تحریم، فشارهای مضاعف بانکی، بلوکه کردن پولهای ایران، ندادن اجازه به ایران برای فروش نفت و ... تقریبا هر چه توانسته را انجام داده است. اما خب ببینید ما همین الان نفت صادر میکنیم، نه به روشهای معمول. بالاخره ایران در همین حد توانسته به جای روشهای کلاسیک، روشهای عجیب دیگری را پیدا کند تا نفت بفروشد و موفق هم بوده است.
با این شرایط اصلا تصور کنیم مکانیسم ماشه فعال شود؛ چه اتفاقی میافتد وقتی طرف مقابل تا انتهای هر بخشی که میتوانسته به ایران فشار وارد کرده است. مکانیسم ماشه وقتی ابزار بود که طرف ایرانی را در تنگنای مضاعف میگذاشت و نه وقتی که تقریبا به ابزاری خنثی تبدیل شده است.
حالا دیگر فعال شدن مکانیسم ماشه برای طرف ایرانی مثلا تغییر ۵۰ درصدی با خود ندارد، فشار چنان بوده که نهایتا یک تغییر ۵ درصدی به همراه میآورد. اما برای طرف آمریکایی و اروپایی، فعال شدن مکانیسم ماشه یعنی از دست دادن هر فرصتی. من تصور نمیکنم آمریکاییها تبعات اقدامات رادیکال علیه ایران را ندانند.
آمریکا نیز آدم عاقل کم ندارد و آنها نیز بالاخره متوجه میشوند که چه اتفاقی رخ داده است و چه چیزهایی را از دست داده اند و با ارزیابی شرایط تصمیم میگیرند.
بیشتر بخوانید: مطالبات متفاوت و بدبینی روی میز مذاکرات برجام
من میخواهم به نکتهای نیز توجه کنید که خیلی از مواردی که رسانههای مختلف در جهان منتشر میکنند یا تحلیلهایی که روزهای اخیر ارائه میشود لزوما تحلیل واقعی از وضعیت نیست بلکه جنگ روانی و عملیات روانی است که باید در مورد این موارد و وارد نشدن به این عملیاتهای روانی طرف ایرانی دقت کند.
تاثیر مذاکرات ایران و عربستان را بر مذاکرات کنونی چطور میبینید؟ آیا آرامش منطقهای پدید آمده بین دو همسایه تاثیر خاصی بر روی مذاکرات ۸ آذر وین خواهد داشت؟
عربستان اخیرا چند دور مذاکره با ایران داشته که بسیار نیز محترمانه بوده؛ اما این که هنوز محتوای ملموسی داشته باشد، به وجود نیامده است. قطعا روند این مذاکرات منجر به ایجاد فضای بهتر بین دو کشور شده، اما این که اتفاقات ویژه بیرونی حادث شده باشد را باید هنوز صبر کرد و منتظر ماند که به وجود بیاید. این گفتگوها با عربستان به نظر نمیآید تاثیر ملموس و مستقیمی بر روی مذاکرات پیش رو در وین داشته باشد. توجه کنید که اصلا آمریکاییها تمایلی به این ندارند که همگرایی منطقهای در خاورمیانه به وجود بیاید، چون برای تصور آنان این است که با همگرایی منطقه ایی بین کشورها لزوم وجود و حضور آمریکا در منطقه بی معنی خواهد شد. به این دلیل امریکا از هر تلاشی برای شکاف بیشتر بین کشورهای منطقه دریغ نمیکند.
فراموش نکنید که موضوع ایجاد همکاریهای منطقهای در اوایل انقلاب ایران و اوایل دهه ۶۰ که اصطلاحا به آن ۶ به اضافه ۲ گفته میشد که موضوع ترتیبات منطقه بود را ما مطرح کردیم، ولی آمریکاییها در نهایت کارشکنی کردند و اجازه فعالیت ندادند، اکنون نیز آمریکاییها نهایت تلاش خود را میکنند که رابطه بین ایران و عربستان و یا رابطه ایران با برخی از کشورهای دیگر شکل و پا نگیرد.